آینده بورس در میان اما و اگرها
شاخص بورس که مدتی بود با رشدی عجیب سر به فلک گذاشته بود، ظرف دو هفته اخیر با افتی شدید مواجه شد بطوریکه اکثر نمادهای آن قرمز شد.
به گزارش شمانیوز به نقل از دیوان اقتصاد، کارشناسان علل مختلفی برای افت شدید شاخص بورس در روزهای اخیر ذکر کردهاند. از جمله حضور گسترده سهامداران تازهوارد که با تصمیمهای هیجانی و قرار گرفتن در صفهای فروش، اقدام به عرضه سهام در بازار میکنند، رفتار دستوری دولت برای سبز یا قرمز شدن نمادها در بازارسرمایه و اینکه دولت میخواهد با نگران کردن مردم از اوضاع بورس، آنها را به خرید اوراق نفت تشویق کند، آزادسازی مرحله دوم سهام عدالت و تلاش مردم برای فروش آن، دو تکه شدن ساعات معاملات که در روزهای اخیر اجرایی شد و اکنون به حالت قبلی برگشته است، عدم تناسب ارزش ذاتی و ارزش روز سهام شرکتها، تکذیب ارایه باقی مانده سهام دولت در پالایشگاهها با عنوان صندوق دارا دوم که در روزهای اخیر به کرات تایید و تکذیب شد و عواملی از این دست ذکر کردهاند.
از طرفی در شرایطی که مردم از افت ناگهانی بورس نگرانند، رئیسجمهوری در جدیدترین نشست هیات دولت از وضعیت بازارسرمایه اعلام رضایت کرده است! اما آیا دولت راضی باشد کافی است؟ جو تشویشی که بر سهامداران خرد که کم هم نیستند حاکم شده مهم نیست؟
در رابطه با تحلیل شرایط فعلی بورس سراغ چند کارشناس بازارسرمایه رفتیم که در ادامه میخوانید:
نقش دولت را در سیاستهای بورسی
محسن عباسی استاد دانشگاه علامه طباطبایی و کارشناس بازارسرمایه، در خصوص نقش دولت در قرمزپوش شدن بورس در روزهای اخیر به دیوان اقتصاد گفت: در شرایط فعلی دولت موضع محکم و مشخصی در مورد افت شاخصها نداشته و بازار مانند یک دومینو فروریخت. میتوان ادعا کرد برخلاف حمایتهای خوبی که دولت قبلا از بورس داشته است، در قضایای اخیر و قرمزپوش شدن اکثر نمادها، نمره قبولی نمیگیرد. در حقیقت دولت نقش اصلی را در این وضعیت داشته که میتوانست جلوی این افت را بگیرد اما متاسفانه کار چندانی نکرد.
در مقابل این دیدگاه، آرش مکرمی کارشناس بازارسرمایه به دیوان اقتصاد گفت: من دست دولت را در بورس خیلی باز نمیبینم بلکه نقش نهادهای حاکمیتی و خصولتیها و حقیقیهای وابسته به آنها نقش به مراتب پررنگتری را در این میان بازی میکنند. بطوریکه در بسیاری موارد دیدهایم بورس عرصه تقابل سیاسی و جناحی بودهاست. البته نمیتوان بازی های غلط دولت در بحث ایتیافها را انکار کرد اما اینکه همه چیز در اختیار دولت است به نظرم قرین به صحت نیست و باید ماجرا را کلانتر بررسی کرد. اینکه بگوییم دولت برای رفع کسری بودجه به نوعی در بورس مداخله کرد هم شاید خیلی صحیح نباشد چون فقط دولت منتفع از فروش دارایی ها در بورس نیست.
آیا نماگر بورس آمار واقعی را نشان میدهد؟
عباسی در این مورد به صراحت اظهار کرد: نماگرهای بورس دستکاری شده است و آمار واقعی را نشان نمیدهد. حتی صحرایی مدیرعامل بورس تهران هم اخیرا به تعدیل نقش شاخص سازان در شاخص کل اشاره و درخواست کرده بود که نماگر واقعیتری از روند بازار ارائه شود. اما متاسفانه به نتیجه نرسید و همان زمانی که بنا به آنچه نماگر نشان میداد شاخص رو به رشد بود، بسیاری از سهمهای کوچک روند نزولی داشتند. برهمین اساس میانگین بازار حداقل 50درصد نزول داشته است اما شاخص نهایت 20درصد و بعد هم شاخص را معیار گرفته و اعلام میکنند این ریزش طبیعی است اما این ریزش محسوب میشود نه اصلاح!
آرش مکرمی نیز در این رابطه با اشاره به اینکه اصولا در بازار در مورد فرمول نماگرها بحث و حدیث فراوانی وجود دارد، تصریح کرد: واقعیت این است که نماگرها ابهامآمیز هستند و طوری طراحی شدهاند که چندان واقعیت بازار را نشان ندهند. اما استثنائا در این دوره اصلاح به نظر من نماگرها تقریبا درست عمل کردند بطوریکه شاخص حدود 25 درصد اصلاح داشته است که در یک سبد نرمال به شرطی که سهامدار دست به جابجایی نزده باشد، تقریبا میانگین اصلاح همین حدود باشد. اما تک سهمهایی هم بودند که ارقام بیشتر یا کمتری را در نماگر ثبت کردند و حتی صعودی هم بودند. نکته جالب اینکه برخلاف دوره رشد هسته و سیستمهای معاملاتی بدون هیچ مشکلی کار میکنند و این نکته این را به ذهن متبادر میسازد که خرابی هسته چندان هم دلیل فنی ندارد!
نقش حقوقیها در بورس
عباسی در خصوص نقشی که حقوقیها درشرایط فعلی در بورس بازی کردهاند گفت: از نظر من حقوقیها در اتفاقات اخیر بازارسرمایه نمره قبولی نمیگیرند چون حمایت عملی روی بورس نداشتند. وقتی سهم 200 میلیون صف فروش است و 100میلیون خریداری شود که اسمش حمایت نیست. حقوقی میتواند به بازار جهت و سیگنال بدهد و از این طریق از بازار حمایت کند.
مکرمی نیز در اینباره خاطرنشان کرد: متاسفانه دولت و شورای عالی بورس قول کاری را میدهند که امکان اجرای آن را ندارند و حقوقیها دقیقا در این شرایط ساز مخالف با دولت را کوک کردهاند و فقط درصورتی موافق دولت هستند که منافع مشترک داشته باشند. همانطور که قبلتر گفتم نقش حقوقیها در بورس بسیار عمیقتر از دولت است.
آینده بورس چگونه است؟
عباسی در مورد ارزیابی آینده بورس به دیوان اقتصاد گفت: متاسفانه امیدها به بورس و نوسان شدید آن کمرنگ میشود اما هنوز میتوان به امید برگشتن ناگهانی ورق و رشد مثبت آن بود. اینکه کم کم متعادل رو به بالا شود خیلی قابل قبول نیست چراکه بازار ایران باید ناگهانی برگردد. "اصلاح به مرور" چقدر باید ادامه یابد؟ اصلاحی که باید در 4 ماه رخ میداد، در 2 هفته رخ داده، الان باید بازار ناگهان برگردد که سهامداران بگویند روند افت تمام شده است وگرنه بدانند روند افت ادامه دارد اگر بازار هم سبز شود به بهانه سود اندک سهم را نگه نداشته و میفروشند و از بازار خارج میشوند چون میداند که میتواند با ماندن در بازار ضررشان را جبران کنند.
از طرفی دیگر مکرمی با اشاره به اینکه دولت در شرایط فعلی چندان از بورس نفعی نبرده است گفت: در این شرایط نه تنها کسری بودجه برطرف نشده بلکه عمیقتر هم شده و تمام عوامل تورم زای موثر بر بورس هم به قوت خود باقی است. این مساله را میتوان در مقایسه بین بازارها طی یک ماه گذشته به وضوح دید. دولت فروش حدود 50 هزار میلیارد تومان دارایی را در بودجه پیشبینی کرده بود که الان با این ارقام بسیار فاصله دارد. حتی درآمد حاصل از مالیات هم به رشد بازار سرمایه بستگی دارد. بنابراین به نظر من تمام عوامل صعودی سرجای خود است و ما نیمه دوم سال شاهد روند پرقدرت صعودی در بازار خواهیم بود.
بورس هنوز هم جای امید دارد
با وجودی که بازار همچنان با نوسانات شدید حرکت کرده و بسیاری از سهمها کف سازی نکرده اند، از این رو شاخص کل هم کف توانمندی ندارد و این موضوع ممکن است در آینده باز هم ریزشهایی سنگین را به همراه داشته باشد. بنابراین در صورت برگشت بازار از جریان منفی، به نظر میرسد که باید برای کفسازی شاخص کل تلاش کرد و آنرا را به تعادل رساند تا از حالت تورمی خود خارج شود. این روند میتواند در روزهای آتی به سبزپوش شدن کامل بورس کمک کند. طبق اخبار منتشر شده، حقوقیها در معاملات روز گذشته، به صورت جمعی در پوزیشن خرید قرار گرفتند و بازار را با جدیت تمام حمایت کردند و در نتیجه امروز شاخص بورس رو به رشد گذاشت بطوریکه شاخص بورس امروز دوشنبه 3شهریور 1399 با رشد بیش از 34هزارواحد به عدد یک میلیون و 642هزار و 691 واحد رسید.
در کنار تمامی موارد ذکر شده لازم است با توجه به ورود قشر عظیمی از سهامداران خرد به بازارسرمایه بار دیگر بر لزوم آموزش همگانی مفاهیم بورسی به مردم تاکید کنیم. فعالان بازارسرمایه میتوانند از طریق رسانههای جمعی در قالب آموزشهای ساده و قابل درک برای همه، آموزشهای لازم را ارائه کنند تا بتوانند تا حد بسیار زیادی جلوی رفتارهای هیجانی سهامداران را بگیرند.