بیشتر از چهل سال بانکداری ایرانی!
بزرگ ترین مشکل بانک ها بعد از انقلاب همان اصلی است که مورد تاکید بانکداری بدون ربا بود، یعنی نظارت! سوء استفاده هایی که از منابع بانک ها شد و وجوهی که به سمت سوداگری رفت در اثر فقدان نظارت موثر بر بانک ها رخ داد.
بانکداری ایرانی نوشت: در آستانه چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب، نشستن پای صحبتهای بانکداری که هم در نظام بانکی قبل و هم در نظام بانکی بعد از انقلاب در مسوولیتهای مختلف حضور داشته است، خالی از لطف نیست. صنعت بانکداری در ایران دارای قدمت طولانی است و عمر آن به یک قرن میرسد. انقلاب اسلامی ایران یکی از نقاط عطف مهم در صنعت بانکداری کشور است. طرح و تصویب قانون عملیات بانکی بدون ربا و موضوع حرمت ربا در نظام اقتصادی، نظارت بر وامهای بانکی و همچنین پررنگ شدن سنت قرض الحسنه از جمله مصادیق این تغییر مسیر در بانکداری ایرانی است. برای روشن شدن ابعاد این موضوع، گفتوگویی تفصیلی با یکی از مدیران پیشکسوت بانکداری در ایران به نام اسماعیل صابری انجام داده ایم که در ادامه میخوانید. فردی که بیشتر از ۴۰ سال بانکداری ایرانی را پیش و پس از انقلاب و در سطوح مختلف مدیریتی تجربه کرده است. آقای صابری، برای شروع بحث بفرمایید بانکداری ایرانی قبل و بعد از انقلاب چه تفاوتهایی دارد؟ بانکداری ایران قبل از انقلاب برگرفته از بانکداری متعارف غرب بود که تا حدی بومی سازی شده بود. در آن سیستم تنوع معاملاتی و عقود به شکل
امروز مطرح نبود و عمدتا چیزی شبیه خرید دین در بانکداری امروز و مبتنی بر تنزیل اسناد دریافتنی بود. خدمات سپرده هم براساس روال معمول خودش در قالب سپردههای جاری، کوتاه مدت و سپرده ثابت انجام میشد و سطح خدمات بانکداری مطلوب بود. آموزش کارکنان به صورت حضوری در بانکها انجام میشد و در سطوح بالاتر نیز موسسه عالی بانکداری وظیفه تربیت نیروهای متخصص را به عهده داشت. در سیستم قبل از انقلاب رابطه مشتری با بانک رابطه داین و مدیون بود و به جز بانکهای تخصصی، موضوع نظارت بر تسهیلات و وامها در بانکهای دیگر مطرح نبود. در واقع جهت مصرف پول برای بانک مشخص نبود. پس از انقلاب اسلامی براساس فتوایی که از حضرت امام خمینی گرفته شد، ایشان تجویز نمودند که پرسنل بانکها علیرغم بحث ربوی بودن نظام بانکی، به کار خود ادامه دهند، ولی در اسرع وقت زمینه تنظیم و تدوین مقررات بانکداری بدون ربا فراهم شود. دست اندرکاران این ماموریت، نهایتا در دهم شهریور سال ۱۳۶۲ قانون عملیات بانکداری بدون ربا را به تصویب مجلس رساندند و این قانون از ۱/۱/۶۳ در بانکهای کشور عملیاتی شد. در ابتدا بانکها برای پیاده سازی آن مشکلات زیادی داشتند به ویژه این که
مشتریان کاملا با این نوع بانکداری بیگانه بودند، اما با آموزشهای مختلف توسط بانک مرکزی و بانک ها، هم پرسنل بانکها و هم مشتریان با مفاهیم کاربردی بانکداری بدون ربا آشنا شدند. در ادامه دستورالعملها تکامل یافت، اما بازنگری در قانون که قرار بود پس از یک دوره آزمایشی ده ساله صورت بگیرد، انجام نشد و به همین دلیل امروز شاهد نقصانهایی در پاسخگویی به نیازهای جدید مشتریان هستیم. ادغام بانکها چه مشکلاتی داشت؟
به نظر من ادغام بانکها در آن زمان ضرورتی نداشت، چون بانکها به مالکیت دولت درآمده بودند و میتوانستند به کار خود ادامه دهند. فرآیند ادغام بانکها در عمل ده سال به طول انجامید؛ چون ۳۳ بانک داشتیم با سیستم، پرتفو، نیروی انسانی و فرهنگ سازمانی مختلف و همگن ساختن آنها کار سخت و زمان بری بود. در سالهای گذشته نیز شاهد تاسیس دوباره بانکهای خصوصی بودیم که این نوعی بازگشت به گذشته بود و حتی برخی بانکهای خصوصی جدید مشکلاتی برای اقتصاد کشور ایجاد کردند چرا که از استحکام ساختاری و مدیریتی لازم برخوردار نبودند و حتی با سیاستهای پولی دولت نیز در مواردی همسو نبودند. بانکداری ایران بعد از انقلاب چقدر موفق بوده است. میدانید انتقادهای زیادی به بانکها از طرف مردم وجود دارد! بزرگترین مشکل بانکها بعد از انقلاب همان اصلی است که مورد تاکید بانکداری بدون ربا بود، یعنی نظارت! سوء استفادههایی که از منابع بانکها شد و وجوهی که به سمت سوداگری رفت در اثر فقدان نظارت موثر بر بانکها رخ داد. از منظر فناوری بانکها پس از انقلاب پیشرفت قابل توجهی داشتند و امروز خدمات الکترونیک خوبی با کارمزدهای کم در مقایسه
با کشورهای دیگر ارایه میدهند و در مقام مقایسه با خیلی از صنایع و کسب و کارهای دیگر، بانکها پیشرفت بیشتری داشته اند. البته امنیت بانکداری الکترونیک موضوعی است که همزمان با توسعه آن باید بیشتر در بانکهای ما مورد توجه قرار گیرد. به نظر شما تعداد بانکها در ایران زیاد، کم یا کافیست؟! عدد بهینه تعداد بانکها چیست؟ به نظر من تعداد شعب بانکها زیاد است و در مورد تعداد بانکها نمیتوان به سادگی اظهار نظر کرد. اما شعب آنها با توسعه خدمات غیرحضوری قابل کاهش است. قبل از انقلاب هم ضوابطی در تاسیس شعب از لحاظ فاصله وجود داشت که باید بین ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ متر بین دو شعبه بانک فاصله میبود، اما الان بسیاری از شعب بانکها در همسایگی هم قرار دارند. نرخ سود بانکی همیشه یک چالش بزرگ در کشور بوده. هم برای سیاستگذار، هم بانک و هم مردم. نرخ سود پایین چطور محقق میشود؟ قبل از انقلاب نرخ سود پرداختی به سپردهها حدود ۷ تا ۱۰ درصد بود و نرخ وامها ۱۲ درصد و نوسان آن براساس تصمیم نهاد سیاست گذار حدود ۱ درصد بود. الان شاهد تغییرات زیاد نرخ سود هستیم که البته تورم یک عامل موثر کلیدی بر روی نرخ سود
بانکی است. یعنی قبل از نرخ سود بانکی باید نرخ تورم کنترل شود. اشکالات مراجع به نظام بانکی تا چه حد وارد است؟
در عقد مضاربه، چون مشتری را عامل و امین بانک میدانیم، باید در سود و زیان شریک باشیم که اینطور نیست و این ایراد را وارد میدانم. البته برخی علما بر قرض الحسنه تاکید دارند که به دلیل وجود تورم زمینه توسعه آن وجود ندارد و جذب منابع قرض الحسنه در این شرایط سخت است. شما از موسسان اولین بانک قرض الحسنه در کشور، یعنی بانک مهر ایران بودید. درباره کارکردهای آن و فلسفه تاسیس آن توضیح دهید. فلسفه تاسیس آن جذب سپردههای قرض الحسنه از مردم و خیرین و سوق دادن آن به سمت رفع نیازهای فوری و خرد مردم و به دنبال آن اشاعه فرهنگ بانکداری اسلامی سنتی مشابه صندوقهای قرض الحسنه و ارایه خدمات در این قالب بود. آقای صابری مردم معتقدند وام گرفتن از بانکها سخت است! موافقید؟
بانکها حافظ سپردههای مردم هستند و در سخت گیری تضامین و وثایق باید به آنها حق بدهیم، اما نباید به نحوی باشد که از بعضی مشتریان تضامین سخت بخواهیم و با برخی دیگر سهل برخورد شود. براساس تجربه معتقدم اقشار ضعیفتر جامعه در ایفای تعهدات و بازپرداخت وام مقیدتر هستند و بانکها نباید با سخت گیری بی مورد از نظر اخلاقی مشتری را در شرایطی قرار دهند که مجبور شود از راههای دیگری مانند قرض کردن از دیگران نیاز مالی خود را برطرف کند. در حال حاضر سخت گیری در تضامین درباره اقشار متوسط یا ضعیف زیاد و در مورد اعتبارات کلان کم است و نتیجه آن مطالبات بالا در بانک هاست. در پایان، شما به عنوان عضو هیات مدیره سابق بانک ملت، امروزِ این بانک را در مقایسه با دوران خودتان چگونه میبینید؟
بانک ملت با توجه به زیرساختهایی که در گذشته ایجاد کرد مانند توسعه فناوری اطلاعات، رویکرد علمی در توسعه فنی و سرمایههای انسانی و ایجاد منابع درآمدی متنوع از استحکام خوبی برخوردار است و به همین دلیل میبینیم در نوسانهای اقتصادی در مقایسه با سایر بانکها از تاب آوری بیشتری برخوردار است. این بانک در مسیر خوبی قرار دارد و مطمیناً روند خدمت گزاری به کشور را ادامه خواهد داد. ماندگارترین خاطره شما قبل و بعد از انقلاب از فعالیتتان در بانک چیست؟
قبل از انقلاب، در سن ۲۶ سالگی به دلیل این که فارغ التحصیلان آموزش عالی در نظام بانکی کم بودند، با اصرار رییس کارگزینی وقت بانک فرهنگیان، ریاست یک شعبه را به عهده گرفتم که در ابتدا به خاطر کمبود تجربه و پایین بودن سن احساس ترس داشتم، اما پشتیبانی رییس کارگزینی آن بانک در آن زمان باعث شد در آن مسوولیت موفق باشم و احساس خوبی نسبت به آن دوران دارم.
پس از انقلاب فضا متفاوت بود و انگیزه ما برای تداوم فعالیت بانک به ویژه در مناطق جنگی دوچندان بود و در آن دوران مدیریت شعب استانهای جنگی به من پیشنهاد شد علیرغم بمبارانها و مشکلات خاص آن دوره و برای حفظ روحیه کارکنان و مردم، تلاش کردیم ارایه خدمات بانک متوقف نشود و حتی در زمان جنگ شعب بانک را اضافه کردیم و تعداد شعب بانک در مناطق جنگی را طی ۹ ماه از ۲۴ شعبه به ۷۰ شعبه رساندیم.