خبرداغ :افشاگری عجیب روناک یونسی در مورد شیوع کرونا در ایران + فیلم
دختر نوجوان قطرات زلال اشک را از روی گونه هایش پاک کرد و افزود: من بعد از مرگ والدینم تنهای تنها شدم و چون کس و کاری نداشتم قرار بود به سازمان بهزیستی تحویل داده شوم. اما یکی از اقوام نزدیک پدرم که خودش زن و بچه دارد سرپرستی مرا پذیرفت.
درحالی که احساس غربت عجیبی داشتم به خانه آنها رفتم و خیلی سعی می کردم با این خانواده خو بگیرم. اما غم از دست دادن والدینم خیلی سنگین بود و هر شب، آرام و بی صدا اشک می ریختم و برای آمرزش آنها دعا می خواندم. دخترک پس از مکثی کوتاه چهره معصوم خود را با دستان نحیفش پوشاند و با صدایی بغض آلود افزود: متاسفانه فردی که سرپرستی ام را برعهده گرفته بود یک روز که احساس سردرد زیادی داشتم با خوراندن دارویی، مرا بیهوش کرد و ... وقتی به خودم آمدم فهمیدم چه بلایی به سرم آمده است و برای همین هم از خانه فرار کردم.
دختر ۱۳ساله با صدایی لرزان و بغض آلود گفت: می خواستم به مشهد بروم و شکایتم را به آقای غریبان، آقا امام رضا(ع) بگویم چون غیر از او هیچ کسی را ندارم، اما در بین راه دستگیر شدم.
آذر اشک هایش را پاک کرد و افزود: این رسم معرفت و جوانمردی نیست پدر و مادر خدابیامرزم برای این فرد از جان مایه گذاشته بودند و او با بی شرمی این بلا را به سر تنها یادگارشان آورد و پاسخ آن همه خوبی را این طوری داد.
با تشکیل پرونده و بنابر اظهارات دختر نوجوان که از شهر دیگری آمده بود بلافاصله هماهنگی های لازم با مراجع قضایی به عمل آمد و متهم پرونده برای رسیدن به سزای عمل ننگین خود دستگیر شده است.

.gif)
.gif)






0 دیدگاه