شمانیوز
شما نیوز

آمنه‌سادات ذبیح‌پور

توییتی از آمنه‌سادات ذبیح‌پور که باز شگفتی آفرید | ماجرای بازجوی و شکنجه توسط آمنه‌سادات ذبیح‌پور چه بود؟

آمنه‌سادات ذبیح‌پور پس از قطع سراسری گاز که واکنش‌برانگیز شده بود، در توییتر خود نوشت: مردم تهران بار دیگر براندازها رو غافلگیر کردند. همچنین خانم خبرنگار اما در دی ماه 98 به صدر اخبار شبکه های مجازی رسید که ماجرا از توییت سپیده قلیان که از بازداشتی های جریان اعتراضات کارگری سال 97 در اهواز می باشد، شروع شد.

توییتی از آمنه‌سادات ذبیح‌پور که باز شگفتی آفرید |  ماجرای بازجوی و شکنجه توسط  آمنه‌سادات ذبیح‌پور چه بود؟

آمنه سادات ذبیح پور احمدی متولد 1363 در تهران، خبرنگار استدوره دیده باشگاه خبرنگاران جوان می باشد که خود را پیرو خط رهبری و از حامیان اصولگریان معرفی می کند و حالا بعنوان یکی از مجریان سیاسی شناخته می شود.آمنه سادات ذبیح پور در سال 1382 وقتی 19 ساله بود وارد باشگاه خبرنگاران شد و پس از نزدیک به 10 سال فعالیت توانست در سال 1392 بعنوان مجری خبری ارتقا یابد. آمنه سادات ذبیح پور  از سال 93 که به 30 سالگی رسید خبرنگار پخش اخبار شد و از سال 96 نیز به خبرگزاری رسمی صدا و سیما پیوست.

خانم خبرنگار اما در دی ماه 98 به صدر اخبار شبکه های مجازی رسید که ماجرا از توییت سپیده قلیان که از بازداشتی های جریان اعتراضات کارگری سال 97 در اهواز می باشد، شروع شد

این چهره سیاسی زندانی بعد از آزادی موقت نوشت :

در مراحل تولید طرحی سوخته، شخص خانوم آمنه سادات ذبیح‌ پور، در اتاق بازجویی حضور داشت و پس از ساعت‌ ها شکنجه‌ جسمی و روحی، متنی را از قبل آماده کرده بود تا برای خواندن در مقابل دوربین، در اختیار ما بگذارد

شکایت و پاسخ احساسی

بعد از بالا گرفتن ماجرا، سپیده قلیان از خانم ذبیح پور شکایت کرد اما این پروانده در نهایت مختومه شد و خانم خبرنگار در یک پست احساسی جواب داد

تو را ندیدم هیچگاه، تو اهواز بودی و من تهران اما تمام تورا می شناختم، برای مستندم درباره ات هرچه بود دیده و خوانده بودم

ساده بودی آنقدر ساده که به هر رنگی در می آمدی مثل موهایت، می دیدم گرگ ها چگونه دوره ات کرده اند از توانا تا آن پیر نادانا

افسوس سپیده را برای روسیاهی می خواستند، بازجویت به تهران آمد او را دیدم خانمی باوقار، نجیب و آرام، اخلاق برایش حکم می کرد از تو به بدی یاد نکند از تو واقعیت ها را گفت

اما بعدها شنیدم که برای بار دوم و برای دیدنت به در خانه ات آمده برادرت با لگدی او را از پله به پایین پرت کرده و چند دنده او شکسته، اندوهم چند برابر شد وقتی اوا هواز بود و بستری و من تهران

تو را ندیده ام اما بجای تنفر به تو ترحم دارم دلم می خواست ببینمت اما بجای آنکه تو سر حرف زدن را باز کنی من تشنه یک صحبت طولانی بودم

تو از من به حقوق بشر غربی شکایت کردی، من اما از تو به خدا شکایت می برم، یقین دارم هرکه با آل علی درافتاد ورافتاد

من تو را ندیم اما بهتر است دیدار ما به قیامت باشد، آنجا دیگر طلبکار و بدهکاری برای حق الناس نخواهد بود

در نهایت شکایت کرد

بعدا اما خانم ذبیح پور تصمیم گرفت علیه سپیده قلیان شکایت کند و اینکار رو نیز کرد و پای او را به دادگاه کشاند که هنوزم نتیجه آن رسانه ای نشده است

آیا این خبر مفید بود؟
بر اساس رای ۴ نفر از بازدیدکنندگان
جهت مشاهده نظرات دیگران اینجا کلیک کنید
copied

تبلیغات متنی