
حکایت تابلوهای دو پهلو در دیار شیراز!!

یکی از مشکلات این روزهای بلوارها و خیابان های شیراز،تناقض های عدیده در تابلوهای محدود کننده سرعت است بگونه ای که بر روی تابلوهای نصب شده در نزدیکی دوربین های کنترل سرعت، یک عدد و بر روی آسفالت خیابان در همان نقطه عدد دیگری نقش بسته که این موضوع باعث سرگردانی رانندگان گردیده است.
شهرام درویش/ شمانیوز: یکی از مشکلات این روزهای بلوارها و خیابان های شیراز،تناقض های عدیده در تابلوهای محدود کننده سرعت است بگونه ای که بر روی تابلوهای نصب شده در نزدیکی دوربین های کنترل سرعت، یک عدد و بر روی آسفالت خیابان در همان نقطه عدد دیگری نقش بسته که این موضوع باعث سرگردانی رانندگان گردیده است.با امید به اینکه شهرداری شیراز نسبت به رفع این نقیصه اقدام نماید،طنز زیر را با هم می خوانیم.
چو بر راههای پرپیچ و خم شیراز گام نهادم، دو گونه سخن بر من فاش آمد:
تابلویی چون تاج بر سر جاده نهاده، به خطی خوشنقش و دلپسند، حکایت از «سرعت هفتاد» میکرد، گویا فرمانی است از فرشتگان عُبور، که بگذر و بشتاب که راهها بیکران است و عمر کوتاه!
اما در زیر پای رهسپاران، بر آسفالت خیابان، چون خطی از دفتر طبیعت، به قلمی سترگ و خطی عظیم، «عدد شصت» نقش بسته بود، همچون بانگ مؤکدی از دل شهرداری که میگفت: «صبر کن، که درشتتر راندن چون شتابزدگی مرغی است که به دام میافتد.»
ای دلهای حیران و چشمهای حیرانتر، چه تدبیر است این؟
این دو فرمان، همچون دو قاضی در دادگاه خیابان، هر یک حکم خویش را دارد و رانندگان را در بند تناقضی پیچیده میافکند.
دوربینها، آن نگهبانان بیچهره و بیرحم، هر که را از تیررس نگاه تیز خویش بیخبر یافت، به کیفری بیامان محکوم ساختند.
آه! این تابلوها به سان زنانیاند که در مجلس جشن، دو گونۀ راز را همزمان نجوا میکنند؛ یکی میگوید «بیا»، و دیگری «برو»، و راننده گیج و درمانده، میان این نغمهها چون مرغی در قفسِ آهنین اسیر میشود.
پس بدان که در این دیار که تابلوها به دو زبان سخن میگویند، راننده باید بیش از قانون، بر هنر خواندن زبان دوربین و تابلو مسلط باشد، وگرنه در این میدان بازی، چون رقصندهای نامنظم، زود پایش لغزد و در دام جریمهها گرفتار آید.
و این است قصه ما، حکایتی که تا روزگار باشد، رانندگان شیرازی به آن میخندند و با دیدن جریمه ها می گریند.