وقتی تهران میتوانست مانند اروپا ناامن شود
فتنهی 88 فراتر از جنبههای سیاسی و تبعات اقتصادی و فرهنگی بر کشور، زمینهساز سلسله جریان های ناامنی در تهران و دیگر بخشهای کشور شد.
داعش در بسیاری از کشورهای جهان آنچنان ترس وحشتی به پا کرده است که طی دو سال گذشته بارها خیابانهای پاریس و بروکسل و ... پر از نیروهای امنیتی شده است، شهر از مردم عادی خالی شده است و صدای آژیر آمبولانسها و آتشنشانیها در تاریکی شب ترس و دلهره را در دل مردم تشدید کرده است. دهها تن کشته در شهرهای اروپایی داعش را تبدیل به کابوس سیاستمداران اروپایی کرده است. لذاست که وقوع این اتفاق در تهران هم متصور است ولی به لطف خدا و مجاهدت مدافعان حرم امروز ایران اسلامی به عنوان تنها کشوری که بدون تبلیغات در کنار مردم سوریه و عراق با داعش میجنگد، در امنیت کامل است. امنیتی که بسیاری از کشورهای منطقه غرب آسیا و اروپا آرزوی او را دارند.
نعْمَتَانِ مَجْهُولَتَانِ الْأَمْنُ وَ الْعَافِیَة. از پیامبر گرامی اسلام نقل است که «دو نعمت است که ناشناخته است: امنیت و تندرستی». همان طور که آدمی تا زمانی که به بیماری گرفتار نشده و درد و رنج آن را نچشیده است قدر سلامتی را نمیداند؛ هنگامی که جامعهای به بلای ناامنی گرفتار شود؛ قدر امنیت را خواهد فهمید. لذاست که امروز مردم عراق و سوریه بیش از هر کشور دیگری قدر نعمت امنیت را درک میکنند. اگر امنیت نباشد، اقتصادی نخواهد بود. ناامنی مساوی است با رکود و تعطیلی کسب و کار. مساوی است با بیکاری. بیکاری یعنی رشد فزایندهی ناامنی و چرخهای که مرتب تکرار میشود. «امنیت برای یک ملت جزو اساسیترین نیازها است. اگر امنیت بود، پیشرفت به وجود میآید، علم رشد میکند، اقتصاد شکوفائی پیدا میکند، سازندگی کشور امکان پیدا میکند.» [1]
ایران اسلامی امروز به مثابه جزیرهی امنی است در دریای خروشان امواج و گردابهای ناامنی منطقه. کشورهای منطقه سالهاست که در ناامنی طالبان و القاعده و اشغالگری آمریکاییها و انگلیسیها گرفتار بودهاند. هر روز انفجار و عملیات انتحاری و بمباران و صدها کشته و زخمی. زمانی که بغداد و کابل دو پایتخت کشورهای همسایه غربی وشرقی هر روز شاهد عملیاتهای تروریسیتی بودند، در این میان تهران در امنیت بود. امنیت نعمت و دستاوردی بود که جمهوری اسلامی به درستی توانسته بود آن را برای کشور فراهم کند؛ امری که دشمنان قسم خوردهی کشور آن را بر نمیتابیدند.
- فتنهی 88 فراتر از جنبههای سیاسی و تبعات اقتصادی و فرهنگی بر کشور، زمینهساز سلسله جریان های ناامنی در تهران و دیگر بخشهای کشور شد. ایجاد دو دستگی در صف مردم و لشکرکشی خیابانی و تحریک مردم به مقابله با هم در نگاه اول یک مسئله سیاسی است؛ اما در لایههای پنهان خود زمینهساز ناامنی میشود؛ اتفاقی که شد و در روز 30 خرداد88 به اوج خودش رسید.
برگزاری تجمعات غیرقانونی و فراخوان مردم به حضور در این تجمعات و تحریک احساسات مردم کمترین کاری است که سران فتنه به آن مبادرت کردند. در کشوری که دشمنان قسم خوردهای مانند گروهای تروریستی تکفیری، سلطنت طلب، بهایی، منافقین و سرویسهای جاسوسی آمریکایی، انگلیسی و اسراییلی دارد؛ یک تجمع غیر قانونی بهترین بستر برای ایجاد ناامنی و آشوب است. حمله به پایگاه بسیج برای به دست آوردن سلاح، به آتش کشیدن اتوبوسها و خودروها، اموال عمومی و خصوصی مردم و سوزاندن مساجد و کشته شدن تعدادی از هموطنان نتیجهی مستقیم بستر سازی سران فتنه است. فرضیهی خوشبینانه این است که سران فتنه به گروههای تروریستی و سرویسهای جاسوسی دشمن ارتباط مستقیم نداشتهاند و فقط به دلیلسادهلوحی عروسک خیمه شب بازی آنها شدهاند. آنها به دلیل مطامع سیاسی و زیادهخواهی قدرت و با مدیریت پنهان و چند لایه آمریکاییها و انگلیسیها با فراخونهای غیرقانونی و آوردن مردم به کف خیابانها بستر را برای انجام آشوب های خیابانی توسط اراذل و اوباش و گروههای تروریستی فراهم می آوردند. این فرضیه اگر چه خوشبینانه است ولی فقط برای دو هفتهی اول بعد از انتخابات و حوادث 25 خرداد و30 خرداد آن سال قابل توجیه است و اگر موسوی، کروبی، خاتمی و هاشمی امنیت و استقلال کشور برایشان اهمیتی داشت با مشاهده حمایت مستقیم آمریکاییها و اسراییلیها و اظهار نظرهای شادمانهی گروهک رجوی وشیخ نشینهای حاشیه خلیج فارس باید از فراخوانهای غیرقانونی و اردوکشی خیابانی منصرف میشدند و حوادث روز قدس، 13 آبان، 16 آذر و عاشورا 88 نباید اتفاق میافتاد.
فرض بدبینانه اما به نظر میرسد به حقیقت نزدیکتر است و سران فتنه آگاهانه به چنین ناامنیهایی دامن میزدند. تشکیل کمیته صیانت از آرا در کنار مصاحبهی میرحسین موسوی با مجله تایم در قبل از انتخابات، نامهی بی سلام هاشمی به رهبر انقلاب و مصاحبهی عفت مرعشی، همسر هاشمی، در تحریک مردم به آمدن به خیابانها برای اعتراضات خیابانی همه نشان میدهد که سران فتنه آگاهانه و با برنامه از قبل از انتخابات تدارک اردوکشی خیابانی را دیده بودند. هر چهار نفر آنها(موسوی، کروبی، خاتمی و هاشمی) مسئولیتهای کلیدی در نظام داشته اند و شکی نسیت که میدانستند ناامنی از عواقب برگزاری تجمعات غیرقانونی است.
اسنادی که از ستاد قیطریه موسوی کشف شد و انجام نعل به نعل تئوری کودتای رنگی توسط فتنهگران ، حمایت با اسم و رسم آمریکاییها و اسراییلیها از سران فتنه همه نشانگر نقشآفرینی آگاهانه آنها در ایجاد ناامنی در کشور است.
- حقیقت آن است که اگر حضور مردم نبود و سد محکم بصیرت و استقامت آنها نبود و سیلاب ناامنی تهران را فرا میگرفت اوضاع کنونی کشور چه بسا از عراق وسوریه نیز وخیمتر بود. فقط کافی بود در ایام فتنهی 88 فتنهگران میتوانستند در حمله به مراکز نظامی به تعدادی سلاح دست پیدا کنند که البته حمله کردند و لطف الهی موفق نشدند که اگر میشدند تعداد تلفات انسانی قابل محاسبه نبود.
در ایام فتنه 88 هر اتفاقی که نیاز بود بیافتد تا ناامنیها را تشدید کند انجام شد؛ اتهام تقلب به نظام و تحریک احساسات مردم به خیانت در امانت نظام، ترغیب و تشویق مردم از طریق بیانیه ها و ماهوارهها به تجمعات خیابانی، تخریب اموال عمومی، حمله مراکز نظامی، پروژه کشتهسازی، سناریوی قتل ندا آقا سلطان و پخش زنده بین المللی از آن و ... . در واقع سران فتنه هر کاری از دستشان بر میآمد تا روند براندازی نظام تسریع شود و ناامنی کشور را فرا بگیرد انجام دادند ولی موفق نشدند.
در سایه ناامنی های پس از انتخابات بود که سرویسهای جاسوسی دشمن توانستند از غفلت ایجاد شده در سیستم امنیتی کشور استفاده کنند و دست به ترور دانشمندان هستهای کشور بزنند و 22 دی 88اولین ترور، یعنی شهادت مسعود علیمحمدی اتفاق افتاد.
- داعش یعنی ناامنی؛ یعنی استفاده از فرصت رخنههای سیاسی و امنیتی در دروسن ساختار یک کشور برای به آشوب کشاندن کشور و فلج کردن آن. هم در عراق و هم در سوریه ترکیبی از خیانت بعضی از مسئولین و رخنههای امنیتی به رشد داعش سرعت داد تا ناامنی این دو کشور را فرا بگیرد. سران فتنه در ایران اسلامی تمام مقدمات شکل گیری داعش و ناامنی بلندمدت را فراهم آورده بودند. در واقع آنها هم به جمهوری اسلامی خیانت کردند و هم به یکایک ایرانیان. چرا که اگر سیلاب ناامنی شروع میشد در گرفتن تلفات تفاوت بین رنگ و زبان و مذهب و فکر نخواهد داشت. سران فتنه آگاهانه و یا ناآگاهانه در فکر خلق داعش در خیابانهای تهران بودند و اگر چه جرقههای اولیه آن از خرداد تا دی 88 زده شد ولی 9دی آن را در نطفه خفه کرد و امنیت این نعمت بزرگ الهی به کشور بازگشت.