شمانیوز
شما نیوز

گوهر خیراندیش ازدواج کرد + فیلم و عکس

جزئیات ازدواج گوهر خیراندیش بازیگر خوب سینمای کشور را در این صفحه ببینید.

گوهر خیراندیش ازدواج کرد + فیلم و عکس

در روز های اخیر شایعات زیادی مبنی بر ازدواج گوهر خیراندیش با یک پسر جوان در فضای مجازی پخش شده است که سر و صدای زیادی به پا کرد که گوهر خیراندیش پس از تولدش تصمیم گرفت به این شایعات پاسخ بدهد ، پاسخ گوهر خیراندیش را در ویدیوی زیر مشاهده می کنید .

 

 

آخرین وضعیت گوهر خیراندیش پس از جراحی +عکس

 

 

 

کمند امیرسلیمانی به عیادت گوهر خیراندیش رفت و توضیحاتی در خصوص وضعیت وی داد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران؛ بروز حادثه برای گوهر خیراندیش بازیگر پیشکسوت و مطرح سینما و تلویزیون که سر صحنه فیلم بهروز افخمی اتفاق افتاد بار دیگر زنگ خطر را برای در نظر گرفتن مراقبت های بیشتر و پوشش های پزشکی قابل اتکا هنگام فیلمبرداری در پروژه های مختلف را یادآور شد.

گوهر خیراندیش امروز به خاطر مصدومیت سر صحنه فیلمبرداری زیر تیغ جراحی رفت که خوشبختانه پس از عمل حال عمومی این بازیگر محبوب مساعد گزارش شده است. این بازیگر در پشت صحنه سریال «دیوار به دیوار» از ناحیه پا دچار شکستگی شده است.

پس از این اتفاق کمند امیرسلیمانی به عیادت خانم گوهر خیر اندیش رفته و عکسی با وی گرفت   و آن را در صفحه اینستاگرامش منتشر و توضیحاتی در خصوص این حادثه ارادئه داد و  ابراز امیدواری کرد که این بازیگر هر چه سریعتر سلامتیشان را بدست بیاورند.

کمند امیرسلیمانی در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
" گوهر جان عزیزم سر صحنه فیلمبردارى پاشون پیچ خورد و شکست و…… حالا بعد از عمل و پین گذاشتن مثل همیشه خوش اخلاق و مهمان نواز از ما داره پذیرایى میکنه. امیدوارم هر چه سریعتر سلامتیشون رو به دست بیارن."

 

بیوگرافی گوهر خیراندیش و همسرش جمشید اسماعیل‌ خانی + خانواده

 

گوهر خیراندیش متولد 1 شهریور 1333 در شیراز، بازیگر و گوینده است

 

فارغ التحصیل لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشکده هنری های زیبا است، در رادیو چندین برنامه حضور داشته و تجربه تدریسدر ورک شاپ های معروف خارج از ایران را نیز دارد

 

عکس گوهر خیراندیش + خانواده و بیوگرافی کامل

 

 

 

شروع فعالیت + ازدواج

 

جمشید اسماعیل خانی، بازیگر تئاتر و سینمای ایران راه گوهرخیراندیش را ابتدا به عرصه هنر و بعد به عرصه خصوصی زندگی اش باز کرد

 

آقای اسماعیل خانی او را برای نقش عذرا بند انداز در نمایش عروس، انتخاب کرد، او در این نقش خوش درخشید و همین آغازگر فعالیتش با گروه تئاتر فارس شد، کلاس یازده دبیرستان بود که دل به جمشید اسماعیل خانی داد و با وجود مخالفت های خانواده، با او ازدواج کرد

 

بعد از مدتی فعالیت خانوم خیراندیش به استخدام اداره فرهنگ و هنر شیراز در آمد

 

از پزشکی تا هنر

 

خیراندیش در سه رشته زبان انگلیسی، بازیگری و پزشکی برای دانشگاه پذیرفته شد

 

اولین باری که خون از دست امید پسرش جاری شد، فهمید که برای پزشکی ساخته نشده است. می گوید اتفاقی با یکی از دوستانش که دانشجوی دانشکده هنرهای دراماتیک بود، برخورد کرد و او تشویقش کرد که رشته بازیگری را انتخاب کند

 

گوهر خیراندیش و دخترش آزاده اسماعیل خانی

 

عکس گوهر خیراندیش و دخترش آزاده اسماعیل خانی + زندگینامه

 

 

 

از شیراز تا تهران

 

با قبولی در دانشگاه تهران رشته بازیگری در سال 1357 به همراه همسر و فرزندانش به تهران مهاجرت کرد و در کنار تحصیل بعنوان کارشناس امور هنری در وزارت ارشاد استان تهران مشغول بود

 

بیوگرافی جمشید اسماعیل‌ خانی

 

جمشید اسماعیل‌ خانی متولد 1329 در داراب استان فارس، بازیگر بود

 

 بازی در تئاتر را از سال ۱۳۴۹ شروع کرد، همچنین آغاز کار او در سینما به سال 1368 در فیلم زیر بام‌ های شهر به کارگردانی اصغر هاشمی بر میگردد، وی در سال ۱۳۸۱ دار فانی را وداع گفت

 

فرزندان

 

گوهر خیراندیش و زنده یاد جمشید اسماعیل‌ خانی صاحب یک پسر بنام امید و دو دختر بنام آزاده وآناهیتا هستند، که آناهیتا همسو با پدر و مادر خود وارد عرصه بازیگری شده است

 

گوهر خیراندیش و همسرش جمشید اسماعیل‌ خانی 

 

عکس گوهر خیراندیش و همسرش جمشید اسماعیل‌ خانی + بیوگرافی

 

 

 

سینما و سریال گوهر خیراندیش

 

با فیلم روزهای انتظار به کارگردانی اصغر هاشمی در سال 1365 وارد سینما شد، با فیلم بانو در سال 1377 که سنگین ترین گریم شناسنامه کاری او محسوب می شود به کارگردانی داریوش مهرجویی درخشید و نظر مثبت بسیاری از منتقدان سخت گیر سینما را به خود جلب کرد

 

با سریال آئینه نیز در سال 1364 وارد قاب تلویزیون شد، همچنین چندین سال در برنامه صدای عبرت شبکه سراسری رادیو حضور داشت

 

ماجرای ممنوع التصویری شدن

 

گوهر خیراندیش، بعد از درگذشت همسرش جمشید اسماعیل خانی، در جشنواره فیلم های دینی در یزد، صورت کارگردان جوانی که قصد بوسیدن دستش را داشت، بوسید. او یکی از شاگردان قدیم همسرش بود. این کار باعث شد او مدتی ممنوع التصویر شود

 

دو سال بعد از آن در جشن خانه سینما، گوهر خیراندیش با دست کش به محمدرضا شریفی نیا، بازیگر سینما دست داد و باز هم برای مدتی ممنوع التصویر شد

 

عکس گوهر خیراندیش و همسرش + خانواده

 

 

 

سانحه در سر فیلم برداری

 

در ۲۹ مهرماه ۱۳۹۲، در هنگام ایفای نقش در فیلم آذر، شهدخت، پرویز و دیگران، به کارگردانی بهروز افخمی بر اثر سانحه تصادف دچار مصدومیت شد و از ناحیه سر و استخوان ترقوه دچار شکستگی شد سپس در ادامه بعلت مشکلاتی که برای وی در آمبولانس رخ داد موجب آسیب جدی به مهر های وی شد

 

تدریس در آمریکا

 

به آمریکا سفر کرده بودم تا برای جراحی که قرار بود که روی کمرم انجام شود تحت درمان قرار بگیرم. در نتیجه صدمه ای که دیده بودم ترمیم شد. من از دانشگاه های زیادی برای تدریس دعوتنامه داشتم یک بار در دانشگاه برکلی و در فیلادلفیا ورک شاپ برگزار کردم و ورک شاپی هم در دانشگاه سانتاباربارا با حضور من برگزار شد

 

ضمن اینکه در برخی از ایالات دیگر آمریکا نیز به تدریس پرداختم

 

دمیل + تردمیل + ورزشکار حرفه ای

 

من از نوجوانی ورزشکار بودم. در دوران دبیرستان و دانشگاه ورزش می کردم و هنوز هم آن را رها نکرده ام. عادت به ورزش در خانواده ما و در فرزندانم هم وجود دارد و هرکدام به 3 – 2 ورزش علاقه دارند

 

می توانم بگویم دستگاه های ورزشی که در خانه ما وجود دارد، جنبه دکوری ندارد و هر روز در حال تمرین و ورزش هستم. حتی این ابزارها را مثل مبل در محل پذیرایی قرار داده ایم تا دم دست باشد من دمبل ها و تردمیل ها را کنار مبل ها گذاشته ام، این وسایل ابزار اصلی زندگی ام شده اند

 

دوبله

 

من تجربه دوبله هم دارم البته در بسیاری از کارها جای خودم حرف زدم

 

همچنان که در کلاه پهلوی در کنار استاد مسلم دوبله ایران آقای منوچهر اسماعیلی بودم. قبلاً هم با آقای ناصر طهماسب و دیگر دوستان کار کرده بودم. یا مثلاً در روزی روزگاری جای خودم حرف زدم

 

حتی جای دیگران هم حرف زده ام، خلاصه اینکه از پس کارهای خودم در این عرصه برآمدم

 

عکس گوهر خیراندیش و پسرش امید اسماعیل خانی

 

عکس گوهر خیراندیش و پسرش امید اسماعیل خانی

 

 

 

رد پیشنهادات خارجی

 

از طرف برخی از کارگردانان ایرانی شاغل در هالیوود پیشنهادهایی برای بازی داشتم

 

وقتی فیلمنامه هایشان را مطالعه کردم زیاد آنها را نپسندیدم. مثلا نقش هایی به من پیشنهاد شد که می توانستم با حجاب هم ظاهر شوم اما از آنجایی که نمی توانستم از کلیت مسائلی که قرار است در فیلم اتفاق بیفتد باخبر شوم آنها را نپذیرفتم

 

افتخارات + جوایز

 

● سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن برای فیلم رسم عاشق‌ کشی (جشنواره فجر بهمن ۱۳۸۲)
● دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول زن برای فیلم ارتفاع پست (جشنواره فیلم فجر، ۱۳۸۰)
● تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای فیلم دعوت (جشن خانه سینما، ۱۳۸۷)
● تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای فیلم دنیا (جشن خانه سینما، ۱۳۸۲)
● تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای فیلم واکنش پنجم (جشن خانه سینما، ۱۳۸۲)
● بهترین بازیگر نقش مکمل زن سال برای فیلم ارتفاع پست (منتخب نویسندگان و منتقدان، ۱۳۸۱)

 

عکس گوهر خیراندیش و دخترش آناهیتا در آمریکا

 

عکس گوهر خیراندیش و دخترش آناهیتا در آمریکا

 

 

 

هم پدر بودم هم مادر

 

 هیچ وقت هیچ زنی نمی تواند جای مرد و پدر خانواده را بگیرد اما من تمام تلاشم را کردم که بتوانم هم نقش پدر را به خوبی بازی کنم و هم نقش مادر. در تمام این سال ها اعتبار اسماعیل خانی پشتوانه من قرار گرفت و چه در سینما و چه در تلویزیون سعی کردم بهترین باشم

 

بچه هایم به من انرژی دادند تا بتوانم خوب باشم و زندگی را به سمت و سویی هدایت کنم که لایقمان باشد و نبودن پدر حس نشود

 

مصاحبه خواندنی و جالب با گوهر خیراندیش 

 

سریال «دیوار به دیوار۲» ساخته سامان مقدم به تهیه‌کنندگی حمید رحیمی‌نادی، آخرین اثر تلویزیونی خیراندیش است که این روزها به روی آنتن شبکه سوم سیماست و توجه مخاطبان را به خود جلب کرده است. گوهر خیراندیش که در سری اول این سریال نیز حضور داشت در همکاری مجددش با سامان مقدم با بازیگرانی چون فرهاد آئیش، ویشکا آسایش، رویا تیموریان و پژمان جمشیدی همبازی است.

 

این هنرمند درباره چگونگی حضور دوباره‌‌اش در تلویزیون و همکاری مجددش با سامان مقدم و نقشش در سریال «دیوار به دیوار» با روزنامه «صبا» به گفت‌وگو نشست.

 

در انتخاب یک نقش، کدام عنصر برای شما از همه مهم‌تر است؟ فیلمنامه؟ کارگردان یا عوامل اثر؟

 

به این سوال‌ها بارها پاسخ داده‌ام اما درباره «دیوار به دیوار» موضوع کمی متفاوت است. قبلا به فیلمنامه اهمیت زیادی می‌دادم و برایم در اولویت بود؛ این‌که نقش پیشنهادی چقدر به نقش‌‌های دیگر من نزدیک یا دور است و چه جذابیتی دارد؛ و ای‌که، هیچ‌گاه حجم نقش برایم ملاک نبوده و آن را وجب نمی‌کنم، به این دلیل که فکر می‌کنم هر نقش کوچک نیز برشی کوتاه از یک زندگی بلند است بنابراین کوتاه یا بلندی نقش برایم فرقی نمی‌کند.

 

و اولویت‌‌های دیگرتان؟

 

پس از نقش، کارگردان و توانایی‌‌هایش برایم مهم است. البته سن و سوال کارگردان برایم ملاک نیست زیرا دیده‌‌ایم که جوانان این روزها واقعا خلاقیت و توانمندی‌هایشان را با آثاری که ساخته‌اند نشان داده‌اند.

 

به‌جز مواردی که گفتید، ملاک انتخاب کارگردان برای شما چیست؟

 

با کارگردان وارد مذاکره می‌شوم و با او درباره فیلمنامه و شیوه ساختش صحبت می‌کنم تا به آگاهی و توانمندی‌‌هایش پی ببرم.

 

عوامل یک اثر چقدر برایتان اهمیت دارد؟

 

با این‌که انتخاب عوامل با من نیست اما مسلما خوشحال‌تر می‌شوم که با درجه‌یک‌‌ها و کاربلدها همکاری کنم.

 

ImageHandler

 

برویم سراغ «دیوار به دیوار» و چگونگی پذیرش پیشنهاد دوباره بازی در این سریال.

 

راستش اصلا نمی‌خواستم دوباره در این سریال بازی کنم زیرا شیوه نویسندگی آقای الوند روزبه‌روز است. حال نمی‌دانم مشکل چیست؟ یا این‌که ایشان وقت ندارند یا این‌که روش نوشتاری ایشان به این شکل است؛ یا شاید از قبل قراردادی برای نگارش با ایشان بسته نمی‌شود. به هرحال این روش کار کردن برای من بازیگر عذاب‌آور بود که جلوی دوربین بنشینم و منتظر باشم تا فیلمنامه برسد.

 

یعنی شما از قبل فیلمنامه را نخواندید و از کلیت آن چیزی نمی‌دانستید؟

 

نمی‌دانستم که قصه به کجا ختم می‌شود و سرنوشت خانواده من در سریال چه می‌شود. در ضمن سرنوشت همه شخصیت‌‌ها به این شکل بود. این‌گونه بود که همه بازیگران منتظر می‌شدند تا متن حاضر شود. وقتی به دستمان می‌رسید تازه با مخالفت یا موافقت کارگردان و بازیگران روبه‌رو می‌شد. این بدترین شرایط سریال‌سازی در شبکه است.

 

شما به این شیوه اعتراض نکردید؟

 

چرا قبلا به مدیران محترم صداوسیما این مورد را گوشزد کرده بودم. به آن‌ها گفته بودم که چرا در زمان ساخت آثار مناسبتی متن‌ها زودتر به دست ما نمی‌رسد! مثلا در زمان ساخت سریال «میوه ممنوعه» جلوی دوربین بودم و همان موقع حذفیات و رتوش‌‌ها انجام می‌شد. حتی یادم هست که بارها جلوی دوربین بودیم که تلفن زده می‌شد و از کارگردان می‌خواستند که بخش‌‌هایی سانسور شود.

 

این روال به بازی بازیگر آسیب نمی‌زند؟

 

به‌شدت به بازی بازیگر آسیب می‌زند زیرا این بی‌نظمی روی اجرا و احساس و نوع طراحی نقش توسط بازیگر تأثیر می‌گذارد.

 

برگردیم به «دیوار به دیوار».

 

از دیگر دلایلی که نمی‌خواستم در «دیوار به دیوار» حضور داشته باشم، زمان طولانی، رساندن متن‌‌ها درست در زمان ضبط و عمل نکردن به تعهدات مالی بود؛ اما با این‌که با آقای اوجی برای سریالشان قرارداد بسته بودم با شروع «دیوار به دیوار۲» مجبور شدم قرارداد ایشان را پس بدهم. با این حال وجود آقای سامان مقدم به‌عنوان کارگردان باعث شد باز هم در کار حضور پیدا کنم و به ایشان نه نگویم.

 

از این موضوع نگران نبودید که سری دوم «دیوار به دیوار» به‌خوبی سری اول نباشد و نتواند نظر مخاطب را جلب کند؟ و درنهایت کار خوبی در رزومه شما به حساب نیاید؟

 

نه. زیرا به توانمندی، هوشمندی و خلاقیت سامان مقدم ایمان داشتم و باید با تأکید بگویم که نقشم را در «دیوار به دیوار» هم سری اول و هم سری دوم بسیار دوست دارم.

 

کمی درباره نقشتان و جذابیت‌‌هایش توضیح دهید.

 

در سری دوم سریال «دیوار به دیوار» که خانواده ما در آن نقش پررنگ‌تری دارد، نقش زنی را بازی می‌کنم که هم در خانه کار می‌کند و هم خانواده را با درآمد کترینگ اداره می‌کند. این زن که مهری نام دارد شخصتیی است مهربان، دلسوز، خانواده‌دوست و ساده‌دل. بسیار فعال است و در زندگی‌‌اش با آسیب‌‌های اجتماعی و مشکلات اقتصادی مواجه است. همسر مهری از کار اخراج شده و کلا خانواده‌‌اش درگیر معضلاتی هستند که زندگی آن‌ها را سخت‌تر کرده است. پسر مهری سرباز است و آینده مشخصی ندارد و در فیلمنامه نیز آینده مشخصی برایش نمی‌بینیم. دخترش نابغه ریاضی است و با ماشینی در شهر می‌چرخد و کافی و مسقطی می‌فروشد. از طرفی این خانواده همه دارایی خود را به یک بسازبفروش داده‌اند و حال آواره‌اند. در سریال «دیوار به دیوار» علاوه بر آن‌که سعی کرده‌‌ایم خنده بر لب مخاطب بنشانیم به مشکلات جامعه نیز می‌پردازیم؛ معضلاتی که مابه‌ازای آن‌ها را در جامعه می‌بینیم. به همین دلیل است که سریال «دیوار به دیوار» را خیلی دوست دارم.

 

نقش شما در ابتدا شخصیت بود یا تیپی بود که شما آن را کامل کردید؟

 

از همان ابتدا خودم پذیرفتم که مهری شخصیت باشد تا بتوانم ابعاد مختلف شخصیتی او را نشان دهم.

 

شما استاد تبدیل کردن تیپ به شخصیت هستید و این اغراق نیست.

 

این نظر لطف شماست. واقعیت این است که خیلی نخواستم به فانتزی نزدیک شوم در عین این که لحظاتی کمدی و طنز براساس زودباوری و خوش‌قلبی این شخصیت را طراحی کردم؛ به این شکل که او براساس سادگی خود حرف‌‌هایی می‌زند که خنده بر لب مخاطب می‌نشاند.

 

چگونه است که حتی تیپ‌‌های تکراری را به شخصیت تبدیل می‌کنید؟ این ایجاد تفاوت‌‌ها از کجا می‌آید؟ و این جزئی‌نگری شما در ایجاد شخصیتی جدید از کجا نشأت می‌گیرد؟

 

من به جامعه و آدم‌های آن خوب و دقیق نگاه می‌کنم. به تعداد آدم‌های کره زمین معلم، مادر، دکتر و پرستار وجود دارد. شاید وقتی می‌گویم پرستار یک الگوی مشخص به ذهن ما می‌رسد در حالی که به تعداد همه انسان‌ها خصوصیت‌‌های متفاوت وجود دارد. به همین دلیل به آدم‌های جامعه دقیق نگاه می‌کنم. مادری که در سریال «میوه ممنوعه» معلم است پس از آن ارتقا پیدا می‌کند و مدیر می‌شود و خانواده را می‌چرخاند با مهری سریال «دیوار به دیوار» زمین تا آسمان متفاوت است و این تفاوت را من ایجاد می‌کنم.

 

این تفاوت‌‌ها را چگونه ایجاد می‌کنید؟ لطفا جزئی‌تر توضیح دهید.

 

من نقش را طراحی می‌کنم. بیان، فیزیک، حرکات بدنی و تنالیته صدا عناصری هستند که به‌وسیله آن‌ها نقش را باورپذیر می‌کنم. برای کامل کردن شخصیت مهری لهجه شیرازی را در نظر گرفتم. مهری زن زحمت‌کشی است که در عین خانواده‌دوست بودنش ادای آدم‌های روشنفکر را درنمی‌آورد. براساس موقعیت‌‌های به وجود آمده عصبانی می‌شود، دعوا می‌کند و زمانی که خوشحال می‌شود بدون ملاحظه می‌خندد. در حالی که مثلأ قدسی سریال «میوه ممنوعه» با سیاست‌‌هایی که دارد جلوی بچه‌‌هایش قهقهه نمی‌زند و سادگی نمی‌کند، اما با هوشمندی هرچه تمام‌تر هم زندگی‌‌اش را حفظ می‌کند و هم خانواده‌‌اش را مدیریت می‌کند. این‌گونه بگویم که در سریال «دیوار به دیوار» تلاش کرده‌ام تمام مدت به رئالیته زندگی نزدیک شوم و حرف دل بسیاری از مادران جامعه را در قالبی طنزگونه و گاه اشک‌‌انگیز ارائه کنم.

 

باتوجه به این‌که این چندمین همکاری شما با سامان مقدم است از شیوه کارگردانی و ویژگی‌‌های او در تعاملش با بازیگر بگویید.

 

پیش از آن‌که شیوه کارگردانی سامان مقدم و ویژگی‌‌های او را در نوع ارتباطش با بازیگر توضیح دهم باید از شخصیت خوب ایشان بگویم که چقدر نگاهشان به کار انسانی است و این‌که چقدر به گروهشان احترام می‌گذارند. برای ایشان سلامتی و آرامش و حال خوب گروه خیلی مهم است. سامان مقدم بین اعضای گروهش تفاوت و تبعیض قائل نمی‌شود و همه اعضای گروه را در نظر می‌گیرد. ایشان حاضرند از جیبشان هزینه کنند تا گروه راضی و در آرامش باشند. به همین دلیل زمانی که کار به درازا می‌کشید صرفا به خاطر کار نمی‌ماندیم بلکه به خاطر کارگردان و دستیاران دلسوزش به کار ادامه می‌دادیم؛ زیرا ایشان و اعضای گروهشان را دوست داشتیم. گروه و عوامل آقای مقدم بی‌حاشیه و نادرترین گروهی هستند که تاکنون با آن‌ها همکاری کرده‌ام. در کل خوشحالم که بعد از همکاری با ایشان در فیلم سینمایی «مکس» باز هم با ایشان همکاری کردم. پس از آن بارها قرار شد با ایشان همکاری کنم که یا قسمت نشد یا ایران نبودم، اما هرگاه ایشان پروژه‌ای داشته باشند با کمال میل در کنارشان خواهم بود زیرا صبور، باشعور، مهربان و فرهیخته است و از همه مهم‌تر این‌که در طی کار خلاقیت دارد و ریتم را می‌شناسد و طنز را بلد است.

 

با این‌که از نوع سیاست‌‌های تلویزیون و شیوه تولید آثار راضی نیستید چگونه است که به‌صورت مداوم با تلویزیون همکاری می‌کنید؟ دلیل این تمایل چیست؟

 

برای من مخاطب مهم است و مخاطبان من بیش از آن‌که در سینما باشند در تلویزیون هستند و هیچ‌گاه دلم نمی‌خواهد آن‌ها را از دست بدهم. گاه دل‌زده و دلگیر و عصبانی می‌شوم یا قهر می‌کنم و نمی‌خواهم با تلویزیون کار کنم، همان‌طور که پیش از «دیوار به دیوار» دوست نداشتم با تلویزیون همکاری کنم؛ اما زمانی که مدیران شبکه و تهیه‌کننده محترم تماس گرفتند دوباره بازگشتم؛ هرچند از ضرب‌العجل‌‌ها و بدحسابی‌‌ها راضی نیستم و تغییر مداوم خط قرمزها و سانسورها آزارم می‌داد زیرا مشخص نبود که حد و حدودها کجاست و متر و معیارها چیست؟! با شرایط موجود در تلویزیون واقعأ نمی‌دانستم چطور با مردم روبه‌رو بشوم؛ زیرا اگر با آن‌ها روراست نباشیم و از معضلات جامعه دور شویم، مخاطب باورمان نمی‌کند و ما را پس می‌زند، آن هم در حالی که نمی‌توانستم انتقاد سازنده و بجا کنم. با خودم می‌گفتم وقتی نمی‌توانم از مشکلات حرف بزنم و انتقاد سازنده کنم برای چه باید به تلویزیون بروم تا این‌که سیاست‌‌های تلویزیون تغییر کرد و از کارگردان‌‌های سینما دعوت به عمل آمد و اعتماد کردم و به تلویزیون بازگشتم اما بازهم می‌بینم آن عدم مدیریت در پخش وجود دارد و تلویزیون خودزنی می‌کند و با سیاست‌‌هایش گل به خودی می‌زند..

 

منظورتان از خودزنی چیست؟

 

مثلا امسال تمام شبکه‌‌ها تلاش کردند با آثار خوش‌ساخت به خانه مردم بروند و آثار خوبی تولید شد و به همه همکارانم در شبکه‌‌های مختلف سیما سریال‌های ویژه نوروز بابت این موفقیت تبریک می‌گویم؛ اما هم‌زمانی پخش باعث می‌شود که مخاطبان نتوانند آثار را دنبال کنند و درنهایت به‌علت تداخل پخش برخی از کارها را از دست می‌دهند و زحمات این عزیزان دیده نمی‌شود. به‌طور مثال من که عاشق «کلاه قرمزی» هستم نمی‌توانستم آن را ببینم زیرا هم‌زمان با «دیوار به دیوار» پخش می‌شد. زمانی که می‌خواستم سریال «تعطیلات رویایی» را به‌دلیل این‌که نقد آن را خوانده بودم و قرار بود در این سریال بازی کنم متأسفانه به‌علت تلاقی‌‌اش با «پایتخت۵» نمی‌توانستم ببینم، در حالی سریال «پایتخت» را هر سال دنبال می‌کنم.

 

و زحمات عوامل را ببینم و «پایتخت» را تماشا کنم نمی‌توانم. این چه سیاستی است؟ دلیل این همه تداخل چیست؟ این ظلم شبکه را نسبت به عواملش نمی‌بخشم و با عمل نکردن به تعهدات مالی‌شان خستگی را به تن همه گروه گذاشتند. جوابگو کیست؟ اگر قرار است مخاطب جذب کنید با این بی‌نظمی‌‌ها راه به جایی نمی‌برید. بنابراین مدیریت پخش به زحمات همه عوامل سازنده لطمه زد و هیچ کس جوابگو نیست.

 

از فعالیت‌‌های دیگرتان چه خبر؟

 

با خانم تینا پاکروان که قبلا «کلاه پهلوی» و «نیمه شب اتفاق افتاد» را کار کرده‌ام، فیلمی دارم به نام «لس‌آنجلس-تهران» به نویسنده و کارگردانی ایشان. در این اثر، در کنار آقای پرویز پرستویی که سال‌ها در نقش کمدی ظاهر نشده بودند حضور دارم و با خانم مهناز افشار و ماهایا پطروسیان هم‌بازی هستم. این فیلم در دو کشور ایران و آمریکا فیلمبرداری شد و من در آن دو نقش را بازی کردم که یکی از آن‌ها در آمریکا بود و دیگری در ایران. امیدوار بودم در ایام عید اکران شود که نشد و منتظرم تا به روی پرده سینماها برود. فیلمی هم دارم که کارگردان آن کریم امینی است و تهیه‌کنندگی آن را محمدحسین فرحبخش به عهده دارد و نامش «دشمن زن» است. به‌جز این‌ها، پیشنهادهایی دارم که هنوز درباره‌شان تصمیمی نگرفته‌ام.

 

حرف های تلخ گوهر خیراندیش در مورد دخترش (عکس)

 

گفت و گویی بسیار جالب اما تلخ با بازیگر بسیار عزیز گوهر خیر اندیش:

 

سلامت: دقیقا چه اتفاقی برای دخترتان افتاد؟
دختر من در خارج از کشور دانشجو بود اما به خاطر مشکلات اقتصادی که پیش آمد و با اینکه من همه تلاشم را کردم که درسش را تمام کند، دیگر با دلار 4 هزار تومان نشد که او بماند و مجبور شد یک ترم مانده به پایان تحصیلش برگردد. دانشگاهش هم بلوار فردوسی و میدان آزادی بود، یعنی دقیقا در مناطقی که جزو آلوده‌ترین مناطق تهران هستند. این بچه مجبور بود از صبح تا ساعت 8 شب که کلاس داشت، این هوا را تنفس کند و دیگر این شد که حالش بد شد و…

سلامت: یعنی فقط به خاطر آلودگی هوا بود؟ چون خیلی‌ها این هوا را تنفس می‌کنند و همه دچار این مشکل نمی‌شوند.
ببینید، دختر من چند سال بود ایران زندگی نمی‌کرد. اصلا بگذارید برایتان یک مثال بزنم؛ اگر قورباغه را در آب 100 درجه بیندازی یک دفعه از آب می‌پرد بیرون اما اگر آب را کم‌کم گرم کنی می‌ماند و می‌میرد. ما در این هوای آلوده مثل همان قورباغه‌هایی هستیم که کم‌کم می‌میریم و خبر نمی‌شویم چه به سرمان می‌آید اما کسی که از بیرون می‌آید و وارد این هوا می‌شود، بدنش واکنش نشان می‌دهد، مثل دختر من که یک دفعه واکنش نشان داد و ریه‌هایش از بین رفت!

سلامت: یعنی چی شد دقیقا؟ کی به پزشک مراجعه کردید؟ آنها چه گفتند؟
اول که تشخیص نمی‌دادند و به خاطر سرفه‌های شدیدی که داشت، برایش آنتی‌بیوتیک تجویز می‌کردند. تا اینکه وضعیت به جایی رسید که آنقدر سرفه می‌کرد که از شدت سرفه سیاه می‌شد و نمی‌توانست حتی 5 دقیقه شب‌ها بخوابد.

 
او را بردم پیش پزشکی که خودم برای ریه‌ام می‌رفتم. وقتی معاینه‌اش کرد، گفت چه خوب کاری کردی که دخترت را آوردی چون وضعیتش خیلی بدتر از خودت است و اصلا همان جا به من گفت دخترت دارد می‌میرد! و آزمایش‌های مختلف گرفتند. جواب آزمایش‌ها هم که آمد، من ایران نبودم و وضعیت دخترم آنقدر بد بوده که خود پزشک او را بستری می‌کند.

سلامت: الان در چه وضعیتی است؟
از نظر جسمی ‌بهتر شده؛ در بیمارستان اکسیژن گرفته و آنتی‌بیوتیک مصرف می‌کند اما از نظر روانی آسیب دیده! واقعا آسیب‌دیده! دختر من هیچ مشکلی نداشت. داشت درسش را می‌خواند که به خاطر مسائل مالی که آن هم به‌نظر من به خاطر بی?لیاقتی برخی مسوولان به وجود آمد، مجبور شد مثل خیلی‌های دیگر درسش را رها کند، برگردد و در این هوا تنفس کند و فشار روانی متحمل شود؛

 
مثل خیلی جوان‌های دیگر اضطراب بکشد و مثل خیلی‌های دیگر که شما صدایشان را نمی‌شنوید، ریه‌هایش را از دست بدهد. من هم با اینکه خیلی تلاش کردم تا نگذارم این اتفاق بیفتد، نشد. باور می‌کنید من بعد از این همه سال هنوز حقوق 4-3 سال قبلم را از تلویزیون نگرفته‌ام؟!
 
 

علی زمانی عصمتی سازنده فیلم‌های «اوریون» و «شیفتگی» که روبوسی گوهر خیراندیش با او در نوجوانی‌اش جنجال برانگیخت، فیلم این روبوسی را منتشر کرد.

 

 
در شب گذشته در اختتامیه جشنواره فیلم فجر، گوهرخیراندیش یادی از این اتفاق کرد و درباره آن توضیح داد.‌گوهر خیر اندیش با ذکر خاطره ای جالب از دو سال زندان تعلیقی و 74 ضربه شلاق به علت بوسیدن یکی از 23 پسر آزاده در یک مراسم برای او اتفاق افتاد گفت: قاضی گفت نمی شود آدم ها همدیگر را ببوسند و بگویند پدرم بود، پسرم بود. دیگر هیچ وقت اقدام به این کار نکن از دور بگو روی ماه تان را می بوسم‌.‌ معاونت سینمایی وقت تلاش کرد که موضوع را ختم به خیر کند. آن شب من و خانم خیراندیش را شبانه فراری دادند و چند هفته بعد در یک دادگاه کوتاه از قبل تعیین شده ما را به جریمه نقدی و ٨٧ ضربه ( در این حدود) شلاق تعلیقی به مدت دو سال محکوم کردند. دو سال تعلیق شلاق به پایان رسید اما هنوز که هنوز است تعلیق فیلمسازی من در کشورم ادامه دارد و در شهرم یزد، هنوز بعد از سالها در محافل رسمی مسئولان و همکاران اگر اسمی از من ببرند مواخذه می شوند.
 

واکنش گوهر خیراندیش به حواشی فضای مجازی 

نمایش وانیک

گوهر خیراندیش در افتتاحیه‌ی اجرای نمایش «وانیک» گفت:: قضاوت‌هایمان را باهم به اشتراک نگذاریم بلکه واقعیت‌ها را متوجه شویم و بدانیم مشکلات و مسائل هر کسی به خودش مربوط می‌شود و یادمان باشد ویترین بازیگری ما گاهی بیشتر دیده می‌شود. منِ بازیگر دوست دارم این حمایتم را از مردم‌ام داشته باشم که حقوق شهروندی‌مان حفظ شود. انتظار دارم وقتی توهینی می‌شنویم آن را ادامه ندهیم و بدانیم هر کسی فحش می‌دهد به جای مشارکت در آن، باید دفاع کنیم.

به گزارش ایسنا، این بازیگر در سخنانی با تاکید بر ضرورت حمایت از تئاتر گفت: وقتی به تماشای تئاتری می‌آییم، چه دوستش داشته باشیم و چه نه، خوب است دیگران را سفارش به تماشای تئاتر کنیم چراکه تئاتر احتیاج به حمایت تک‌تک شما مخاطبان دارد. بازیگر روی صحنه با حضور شما احیا می‌شود و می‌تواند حرف دل شما را بزند و شما بشنوید و دولتمردان ما هم با زرورق عشق انتقادهای هنرمندان را گوش کنند. بنابراین از شما می‌خواهم تا می‌توانید تئاتر را در میان دوست و آشنا و خانواده و در فضای مجازی تبلیغ کنید.

این بازیگر پیشکسوت همچنین با تاکید بر اینکه همگی ما باید به حقوق شهروندی‌مان پایبند باشیم، گفت: باید بدانیم همه دارای ارزش و احترام نسبت بهم هستیم و در فضای مجازی مهربان‌تر باشیم و به خود یادآوری کنیم مهربانی‌مان روز به روز کم‌تر می‌شود.

خیراندیش ادامه داد: قضاوت‌هایمان را باهم به اشتراک نگذاریم بلکه واقعیت‌ها را متوجه شویم و بدانیم مشکلات و مسائل هر کسی به خودش مربوط می‌شود و یادمان باشد ویترین بازیگری ما گاهی بیشتر دیده می‌شود. منِ بازیگر دوست دارم این حمایتم را از مردم‌ام داشته باشم که حقوق شهروندی‌مان حفظ شود. انتظار دارم وقتی توهینی می‌شنویم آن را ادامه ندهیم و بدانیم هر کسی فحش می‌دهد به جای مشارکت در آن، باید دفاع کنیم.

او با تاکید بر اینکه گاهی دشمنانی می‌خواهند به مشکلات دامن بزنند که بین ما فاصله بیفتد، گفت: خوشبختانه این فاصله روز به روز کمتر می‌شود. اینستاگرام من سرشار از مهر شماست و حتی یک نفر به من توهین نمی‌کند چون می‌دانید دوست‌تان دارم و این جایگاهم را از شما دارم.

خیراندیش در پایان با آرزوی خیر برای تئاتر گفت: امیدوارم برکت این روزها و قدم‌تان به مرور شامل روزهای آینده تئاتر هم بشود و سالن همواره پر از تماشاگر باشد.

نمایش «وانیک» به کارگردانی بهار محمودزاده که داستان زندگی نویسنده‌ای است که در موقعیت‌هایی قرار می‌دهد که روی عقاید و اصولش باید پا بگذارد با حضور گوهر خیراندیش شامگاه ۹ تیر ماه اجرای خود را در «تماشاخانه سپند» آغاز کرد.

همچین بهار محمودزاده، قبل از شروع این اجرا در سخنانی کوتاه گفت: نمایش کمدی «وانیک» را با نیت صلح آغاز کرده و امیدواریم که در همه جای دنیا خنده، شادی و صلح حکم‌فرما باشد و به این ترتیب همه مردم جهان دور از جنگ و هیاهو به زندگی خود ادامه دهند.

نمایشنامه «وانیک» یکی از آثار واسلاوهاول نخست‌وزیر فقید و نمایشنامه‌نویس اهل چکسلواکی است که توسط بهار محمود زاده با نگاهی تازه آماده اجرا شده است.

در خلاصه داستان این اثر آمده است: «وانیک» روایت داستانی ساده، اجتماعی و روانشناسی بوده که در دو اپیزود متفاوت با رگه‌هایی از طنز و سیاست به زندگی نویسنده‌ای به نام وانیک می‌پردازد. به نوعی قصه، وانیک را در موقعیت‌هایی قرار میدهد که روی عقاید و اصولش پا بگذارد… آیا او این کار را انجام می‌دهد؟

بهاره رهنما، علی اوجی، محمد زوار بی‌ریا، دانیال خیری‌خواه بازیگرانی هستند که در این کمدی اجتماعی به ایفای نقش می‌پردازند.

از دیگر عوامل این اثر می‌توان به: ایمان یزدی (تهیه‌کننده)، لیلا جعفری (پن استودیو) (مجری طرح)، میثم نویریان (طراح صحنه)، ماهرخ سلیمانی (طراح لباس)، پروین شفیعی‌نژاد (گریم)، علی امینی نجفی (مترجم)، رضا محمدپور (دستیار کارگردان و برنامه‌ریز)، نیلوفر رازمند (منشی صحنه)، مارال سوری (دستیار لباس)، رزیتا خانیان و سونیا محمد علیزاده (اجرای لباس)، عاطفه حیدری (دستیار صحنه)، مهدی حبیبی، امین سنایی و سید محمد فرجامی (ساخت دکور)، سینا افشار (طراح پوستر و گرافیک)، پن استودیو (ساخت تیزر و عکس)، مریم شریعتی (مدیر تبلیغات) و حامد قریب (مشاور رسانه‌ای) اشاره کرد.

نمایش «وانیک» هرشب ساعت ۱۹:۳۰ در سالن شماره دو تماشاخانه سپند به صحنه رفته و علاقمندان می‌توانند بلیت این اثر از سایت تیوال تهیه کنند.

ماجرای عکس صمیمی گوهر خیراندیش با مهران مدیری 

برترین‌ها: گوهر خیراندیش با انتشار عکس زیر در اینستاگرامش نوشت: سلام عزیزان ...

امروز با خوبى و خوشى سریال ِ خانگى "هیولا "به پایان رسید. یک همکارى فراموش نشدنى با "مهرانِ مدیرى " نازنین؛ که براى من مثل پسرم عزیز و گرامیست. (یه پسر دارم شاه نداره)

عکس خیلی صمیمی گوهر خیراندیش با مهران مدیری

آیا این خبر مفید بود؟
بر اساس رای ۹۶ نفر از بازدیدکنندگان
جهت مشاهده نظرات دیگران اینجا کلیک کنید
copied

  • ناشناس

    واقعا خانم خیر اندیش حرف بجایی زدن‌و لاید اب طلا گرفت حرف زیبایی زد

  • ناشناس

    خجالت بکش تو بغل مهران مدیری چیکار میکنی

    • Gzl

      فکراتون انقدر کثیفه که آدم می مونه چی بگه هرکی بقیه رو عین خودش می بینه

    • امین

      درجواب طرفدار ایشون بگم که ظاهرا خانم خیراندیش سنشون خیلی از مدیری بیشتره و اونو مثل پسرش میدونه ولی از نظر شرعی اصلا درست نیست و نامحرم هستن .

  • قاسم شیرزاد ینگی اباد

    خانم خیر اندیس سلام من در فکر کنم فیلم اتوبوس اب پاشیدم سرت نقشد خوب است واقعآ هنرمندی حرف نداری خانم خانمهایی با شرفی وبا وجدان با محبت چی بگم‌کم گفتم

  • یکتا

    عالی هستید .واقعا احسنت

  • سارا

    سلام من واقعا عاشق شخصیت و بازی خانم خیراندیش هستم ایشون شیرزن واقعی هستن

  • م.ج

    برای سرکار خانم گوهرخیراندیش عزیز و گران قدر آرزوی سلامتی و پیروزی می کنم.

  • زهرا هاشمی

    سلام خانم خیراندیش
    شمادرهنرمندی تمام قدی بانو
    درادب بیهمتا
    عاشق خودتونو وبازیهاتونم

  • ناشناس

    خانم گوهر خیر اندیش عاشقتونم😘😘😇

  • ناشناس

    خانم خیر اندیش یه هنرمند فوق العاده و بینظیره و دوست داشتنی در هر نقشی میدرخشه

  • جانان

    زنده باد، خانم خیر اندیش عزیز،. بازیگری توانا من بشخصه دوستش دارم انسانی با شخصیت وباشعور هستن، افاده ای هم نمیباشن

  • پرویز نیک

    نتنها هنرمند عالی هستید..بلکه انسان بزرگی هم هستید....
    به حرف تنگ نظرهای بی هنر نباید گوش کرد...
    آنکه بی هنر افتد ، نظر بر عیب کند

  • یلدا

    سلام خانم خیر اندیش من خیلی دوستتون دارم و یکی از طرفداران شما هستم . واقعا آدم کیف می‌کنه وقتی نقشای شما رو میبینه و چقدر تمیز و واقعی بازی میکنید . دوستت دارم

  • فرخ

    خانم خیر اندیش عزیز و دوست داشتنی من عاشقتم بازیهات حرف نداره قشنگ و جذاب وشیرین
    شما در بازیگری استادی هر سر یال که از شما دیدم خوب مسلط وعالی ومهربان تو قلبه منی

  • زهرا جعفری

    شما بازیگر خوبی هستید