شمانیوز
شما نیوز

اکبر ایمانی | تراکتور

دعوای زشت اکبر ایمانی و باشگاه تراکتور

در روزهای اخیر دعوا و درگیری تندی بین ستاره تراکتور و باشگاه شکل گرفته است.

دعوای زشت اکبر ایمانی و باشگاه تراکتور

به گزارش شمانیوز: اکبر ایمانی هافبک دفاعی و جنگنده تراکتور در ابتدا با چند استوری تند در صفحه خود مدیران باشگاه را متهم به دروغ گویی کرد و به صحبت های فراز کمالوند سرمربی جدید باشگاه واکنش بسیار تندی نشان داد. ایمانی  پس از آن یک لایو اینستاگرامی ترتیب داد و باشگاه تراکتور را متهم به «فراری دادن» او کرد. پس از این اتفاقات تعدادی از هواداران تراکتور برابر باشگاه تجمع اعتراض آمیزی انجام دادند.

اکبر ایمانی

ساعتی پس از افشای فایل محرمانه مذاکره اکبر ایمانی با مدیران تراکتور، هافبک تی تی ها در لایوی اینستاگرامی خشم خود علیه مدیرعامل و سرمربی تراکتور را به نمایش گذاشت و اظهاراتی باورنکردنی را به زبان آورد و اتهاماتی بزرگ را متوجه کمالوند و نظمی کرد.

او در این لایو 20 دقیقه‌ای که قسمت‌هایی از آن در شبکه‌های اجتماعی وایرال شده، ادعا می‌‍کند که کادرفنی او را نخواسته و گفته که اگر پیشنهاد خوبی داشته باشد می‌تواند از تراکتور جدا شود. وی همچنین مدعی است که «جای خیلی‌ها را تنگ کرده» و به همین خاطر «نمی‌خواهند» در تراکتور بماند.

ایمانی همچنین می‌گوید علت جدایی بازیکنانی نظیر مهدی تیکدری «بند فسخ نیست» و چون «بازیکن فلانی» هستند، آنها را به تیمهای دیگر داده‌اند. هافبک فصل گذشته سرخپوشان تبریزی در بخشی از این لایو، از باشگاه تراکتور می‌خواهد که یک لایو اینستاگرامی بگذارد و در حضور ایمانی، از فراز کمالوند و جمشید نظمی، سوالاتی پرسیده شود.

صحبت‌های بسیار تند ایمانی که به زبان ترکی بود را در اینجا می‌خوانید:

* گفتند تو را نمی‌خواهیم و برو

قضیه این است که من نمی‌خواستم این حرف‌ها را بزنم اما من را با نقشه به باشگاه دعوت کردند که جلوی هواداران بگذارند. من روز اول آمدم تمرینات و بعد چند روز مرخصی گرفتم که بروم شهرستان و برگردم. وقتی برگشتم، تمرین کردم و بعد از تمرین آقای کمالوند به من گفت روز اول نظرم روی تو مثبت بود اما الان مثبت نیست و به حاجی زنوزی هم گفتم که اگر پیشنهاد خوبی داشتی، ما هم کمک می‌کنیم که بروی. من با همه رک و راست هستم و مثل اینها صدا ضبط نمی‌کنم. من حرف درست می‌زنم و بعد از این حرف هم نرفتم سر تمرین چون وقتی سرمربی من را نخواهد و من می‌دانم دلیلش چیست و دلیلش فنی نیست، چرا باید سر تمرین بروم؟ من همه چیز را می‌دانم اما اینها نقشه ریختند که ببینیم چطور می‌توانیم اکبر را جلوی هوادار بگذاریم؟ اینها خیلی زرنگ هستند اما من خیلی ساده هستم. من وجدانم قبول نمی‌کند این کارها را کنم. ببینید هر دو یعنی آقا فراز و آقای نظمی هماهنگ هستند و هی حرفشان را تکرار می‌کنند. من را با دروغ به باشگاه کشیدند و گفتند اینطور اکبر را جلوی هوادار قرار دهیم.

* گفتی فلان تیم از تراکتور بزرگتر است

آقای نظمی و آقای کمالوند من شما را به لایو دعوت می‌کنم که بیایید هوادار ببیند چه می‌گویید.  شما من را با نقشه بردید باشگاه و از من حرف گرفتید و من هم آدم ساده... وقتی جلسه در جایی خصوصی است، آنجا صدا را ضبط نمی‌کنند و این برای شما عیب است، جرم است. من را با نقشه دعوت کردید و بعد صدایم را ضبط کردید؟ خجالت نمی‌کشید؟ من این همه زحمت کشیدم و حالا وقتی من را نخواستید، من این حرف ها را زدم. من بمانم اینجا که من را نابود کنید؟ چرا رک و راست نمی‌گویی؟ تا وقتی شماها اینجا هستید، تیمهای آذربایجان روز خوش نخواهد دید. من را با کلک دعوت کردید که صدایم را ضبط کنید؟ آقای کمالوند شما به من گفتی فلان تیم و فلان تیم از تراکتور بزرگتر هستند، من جلوی رویت وایسادم و جواب دادم که تراکتور هم از آن تیم بهتر است و هم از آن یکی. من سینه ام را سپر کردم و گفتم تراکتور از هر تیمی بزرگتر است. به خدا کار زشتی است؛ صدایم را ضبط کردید و خجالت نکشیدید؟ مرد باشید، من مثل مرد آمدم و مثل مرد هم خواهم رفت. هوادار همه چیز را می‌داند. تو گفتی سال اول تراکتور را آوردم لیگ برتر، تو می‌دانی هیچ جا تو را نمی‌خواهند و می‌خواهی هوادار را فریب دهی و امسال را رد کنی و نتیجه هم که نگرفتی بگویی من که بازیکن نداشتم. من بهانه هایت را می‌دانم، شما می‌خواهید برای تراکتور چه کنید؟ می‌خواهید تراکتور را به لیگ یک بفرستید؟

* یک لایو بگذارید و این سوال را بپرسید

آقای نظمی، آقای کمالوند، من خواهشی از شما دارم. فردا (امروز) من را دعوت کنید باشگاه و یک لایو بگذارید. آقا فراز را هم بیاورید، اگر او به من گفت که این حرف (نخواستن ایمانی) را به تو نگفته‌ام، از فوتبال خواهم رفت. من برای پول اینجا نیامدم.  به هر کسی هر چند می دهید نوش جانش باشد، صحبت من این است که من را هم به آن ها برسانید. من 3 سال است که این جا هستم و با چهار میلیارد بازی کرده ام. منتی هم ندارد و وظیفه ام بوده؛ تراکتور را من قلبا دوست دارم و برای پول به این تیم نیامده ام‌. کاش از صنعت نفت شاهد بیایند و بگویند که من چجور به این تیم آمدم. زنوزی بیاید این را بگوید؛ پول رضایت نامه دو میلیارد می خواستند ولی من هر کاری کردم و با اینکه آنجا قراردادم یک میلیارد بود آمدم تراکتور فقط با 500 میلیون تومان. با من از پول حرف نزنید و شرم کنید که صدا ضبط می کنید. من را همه می‌شناسند و می‌دانند به خاطر پول نیامدم.

* شاید اصلا خداحافظی کنم

من سه سال است آمدم و صدایم هم در نیامد و منتی هم ندارد. آقای نظمی چرا پول همه را تسویه می کنی ولی پول مرا نه. چه در سرتان می گذرد با من صادق باشید، آیا می خواهید من نباشم؟ لطفا رک و راست بگویید ما نمی خواهیم که تو باشی. دلیلتان هم فنی نیست و من جای خیلی ها را این جا تنگ کرده ام. مرد باشید! تا کی به هوادارها دروغ خواهید گفت. با ضبط صدای من می خواهید من را مقابل هوادار قرار دهید ولی هوادار همه چیز را می داند. می داند که تا شماها هستید تراکتور روز خوش نخواهد دید. من را فراری بدهی در نهایت چه خواهد شد؟ شاید اصلا من خداحافظی کنم اما آدم باید شرف داشته باشد. ببینید شما چه کاری کردید؛ در جلسه خصوصی صدای من را ضبط کردید. در این سه سال پول همه را دادید، فقط پول من را نمی‌دهید و نگه می‌دارید آخر چون می‌دانید تراکتور را خیلی دوست دارم. من که از تراکتور می‌روم اما حق من این نبود چون این تیم را خیلی دوست دارم. به من گفتید پست و استوری بگذار و ما را از فشار خارج کند ما هیچ وقت این کار را نکردم چون با هوادار صادق هستم و دروغ نمی‌گویم. اگر دروغ بگویم یعنی وجدان ندارم.

* گفتید تیکدری بازیکن فلانی است و باید برود

به خدا قسم حاجی زنوزی در رفتن هیچ بازیکنی مقصر نیست. ایشان دروغ نمی‌گوید. فکر نکنید که او بازیکنان را فراری می دهد، مهدی تیکدری چرا رفت؟ چرا راستش را نمی گویید؟ می گویید بند آزادسازی؟ بندی نداشت و گفتند تیکدری بازیکن فلانی است و هر جور شده او را بفروشید. الان هم روی من زوم کرده اید و می گویید چون محبوب است برود. شما (کمالوند) روز اول به من گفتی که مرا نمی خواهی و امروز با برنامه ریزی مرا به آنجا کشاندی. اسم این کار زرنگی نیست. نمی‌گویم اسمش چیست. آقای کمالوند خجالت بکش، مرا به جلسه میبری تا صدای مرا ضبط کنی؟ شرم کن. ضبط صدا جرم است و برایتان متاسفم.

* شما دو نفر روز خوش نخواهید دید

از حاجی زنوزی تشکر می‌کنم که من را به تراکتور آورد. حقوق من سال اول 500 میلیون بود،  سال دوم 950 میلیون و سال سوم قرارداد پنج ساله بستم سه میلیارد و 200. قرارداد من از آنهایی بود که می‌شد یک طرفه فسخ کنم و من می‌توانستم یک طرفه فسخ کنم، خیلی ها گفتند این کار را بکن اما نکردم چون تراکتور را دوست دارم. پافشاری می کند که من بمانم ولی وقتی مربی من را نمی خواهد و فردا بیاید و به من بازی ندهد، فوتبالم نابود می شود. مگر من زندگی ندارم؟ به پول نیاز ندارم؟ من این صحبت ها را نمی خواستم مطرح کنم ولی در جواب ضبط کردن صدا توسط شما مجبور شدم. من را فراری دادند و خیلی تمیز این کار را کردند. شما دو نفر روز خوشی نخواهید دید. شما جای من باشید، وقتی سرمربی تو را نخواهد، به من بازی ندهد، من در اوج فوتبالم بازی نکنم، نابود خواهم شد. من زندگی ندارم؟ برای من پول نیاز نیست؟ من گفتم 7 میلیارد می‌خواهم، گفتم قرارداد من را به اندازه بقیه برسانید. قبول نکردند و گفتند آپشن بگذاریم. قبول کردم، آپشن را گذاشتند اما آن را هم قبول نکردند. هدفشان این است که من اینجا نباشم. دیگر هیچ بازیکنی با شما جلسه برگزار نمی کند و با دیدگاه بدی به شما نگاه می کند‌. شما تراکتور را با این کارتان زیر سوال بردید. من را فراری دادند چرا که جایشان را تنگ کرده بودم ولی تراکتور همیشه تیم اول و آخر من است و عاشقش هستم. همیشه حامی تراکتور باشید و حلالم کنید.

منبع:ورزش سه

 

آیا این خبر مفید بود؟
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
جهت مشاهده نظرات دیگران اینجا کلیک کنید
copied