احمدرضا اسعدی
۹۰ درصد بازیگران بیکار هستند | بازیگری اعتباری ندارد
احمدرضا اسعدی بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون ضمن مرور برخی از خاطرات و تجربیات خود از بازیگری تأکید کرد که با همه عشقی که به این هنر دارد، آن را به جوانان توصیه نمیکند.
احمدرضا اسعدی متولد ۱۳۳۳ بازیگر سینما و تلویزیون ایرانی است. احمدرضا اسعدی فارغ التحصیل لیسانس رشته ادبیات نمایشی از دانشکده هنر و معماری آزاد تهران است، احمدرضا اسعدی در فیلم های سینمایی دوران سربی، پاتال و آرزوهای کوچک، گربه آوازخوان، سکوت حضور داشت. ماجرای نان، خانه پدری، عالیجناب داروغه، بیا تا گل برافشانیم از فیلم های تلویزیونی احمدرضا اسعدی است. احمدرضا اسعدی به عنوان نویسنده کتاب و کتابدار نیز فعالیت میکند.
احمدرضا اسعدی بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون درباره فعالیتهای اخیر خود در عرصه بازیگری توضیح داد: مدتی است که وضعیت ساخت فیلم و سریال مانند دیگر مشاغل و متأثر از وضعیت اقتصادی، دچار یک نابسمانی شده است. بسیاری از پروژههایی که شاید حتی از سال گذشته برای آنها قرار و قرارداد هم داشتیم، نتوانستند به مرحله تولید برسند. حتی برای یک پروژه تست لباس هم انجام شد اما تماس گرفتند و گفتند با این وضعیت نمیخواهیم شما اذیت شوید و کار منتفی شد.
وی افزود: من اساساً با جوانتر و بهخصوص در فیلمهای کوتاه همکاری و الفت بیشتری دارم. فیلمهای کوتاه برای من مانند شعرهای تکبیتی و رباعی، حائز ارزش و اهمیت هستند. این به معنای آن نیست که فیلم بلند این ارزش را ندارد اما حرفم این است که نباید فیلم کوتاه را به دلیل تایم کوتاهترش بیارزش بدانیم. این یک نگاه ناشیانه به سینماست. طی چهل سال گذشته من همواره عشقم کتاب و کتابخوانی بوده است و برهمین اساس میگویم در صنایع ادبی هم گاهی شاهدیم که یک تکبیت و یا یک رباعی و دوبیتی، میتواند پهلو به پهلوی یک قصیده، مثنوی و یا غزل بزند. فیلم کوتاه هم همین طور است.
این بازیگر ادامه داد: من در حال حاضر در کنار خانوادهام در گرگان ساکن هستم و اگر پروژهای باشد برای کار به تهران میآیم و برمیگردم. اخیراً هم برای یک کار ۱۰۰ ثانیهای دوستان لطف داشتند و از من دعوت به همکاری کردند. برای همان کار به تازگی تهران بودم.
وقتی شرایط اقتصادی به سمت دره میرود!
اسعدی در توضیح نابسانی موجود در فرآیند تولید فیلمها و سریالها گفت: وقتی شرایط آبوهوایی برفی و بورانی و طوفانی میشود، طبیعتاً شما باید لباس مناسب بپوشید تا آسیب نبینید اما جز در موارد اضطراری ترجیح میدهید. امروز شرایط اقتصادی بهگونهای است که همه ما شاهد این نابسانی در قیمتها هستیم. قیمتها به نظر من بالا نمیرود بلکه به سمت دره میرود! این یعنی اشکال و ایراد و مشخص است که در این وضعیت جامعه شرایط معیشتی مناسبی ندارد. وقتی معیشت خوبی نداشته باشیم، بدیهی است که حال خوبی هم نخواهیم داشت. کانون خانواده و جمع عزیزان ما هم تحت تأثیر این شرایط قرار میگیرد.
وی ادامه داد: از این منظر شاهد هوای ناخوش در شرایط اقتصادی کشور هستیم و همه داریم آن را میبینیم. بازتاب این شرایط هم در همه جا مشهود است و طبیعتاً فعالیتهای هنری در تئاتر، سینما و تلویزیون هم از این قاعده مستثنی نیست. اساساً ما با یک هوای آلوده مواجهیم که همه چیز را تحت تأثیر قرار میدهد.
سالهاست که دلبستگی به کتاب و کتابخوانی دارم و در همین راستا هم در قالب کارگاههای آموزشی معمولاً با خانوادهها در ارتباط هستم. بهخصوص برای خانوادههای جوانتر و یا کودکان در شهر گرگان دورههایی را برای آشنایی با کتاب برگزار میکنم
این بازیگر باسابقه درباره فعالیتهای دیگر خود در دوران کمکاری در عرصه بازیگری هم گفت: من سالهاست که دلبستگی به کتاب و کتابخوانی دارم و در همین راستا هم در قالب کارگاههای آموزشی معمولاً با خانوادهها در ارتباط هستم. بهخصوص برای خانوادههای جوانتر و یا کودکان در شهر گرگان دورههایی را برای آشنایی با کتاب برگزار میکنم. البته اینکه همکاران و اساتید من در عرصه بازیگری این روزها بیکار هستند برایم بسیار جای تأسف دارد. این بیکاری لطمههای شدیدی به همراه دارد.
اسعدی گفت: بیکاری هم به لحاظ روحی فرد را اذیت میکند و هم از نظر معیشتی فشارهایی را به همراه میاورد. این یک آسیب و درد است. هنرمندان هم جزئی از جامعه ایران به حساب میآیند و جدای از دیگران نیستند. این وضعیت بحرانی معیشت هم دامنگیر همه اقشار جامعه ماست.
وی با اشاره به علاقهمندیهایش برای کار هنری گفت: من بسیار علاقهمندم که برای کودکان و نوجوانان کار کنم. سالها در این حوزه کار کردهام و در مهدکودک حضور داشتم. بخشی از بهترین کارهایی که در سینما و تلویزیون داشتهام هم مربوط به همین حوزه است. اگر بخواهیم آماری بگویم، ۱۷ فیلم سینمایی و ۲۷ سریال برای کودکان و نوجوانان کار کردهام که کارهای شاخص کارنامهام بودهاند. اگر دو کار همزمان به من پیشنهاد شود که یکی از آنها کار کودک باشد، حتماً اولویت انتخابم همان خواهد بود.
شعری که جمشید مشایخی با آن بغض میکرد
اسعدی در پاسخ به اینکه آیا در دورههای کمکاریاش دلتنگ حضور در فیلمها و سریالها نمیشود، گفت: در پاسخ میخواهم یک بیت شعر برایتان بخوانم. خدا رحمت کند استاد مشایخی را که هر بار این شعر را میخواندم بغض میکرد. «اگر غفلت نهان در سنگ خارا میکند ما را / جوانمردست درد عشق، پیدا میکند ما را» واقعیت این است که ماجرای هنر برای ما، والاتر از یک کسب و کار است. کار در این حوزه برای ما از جنس عشق است. بالغبر ۵۰ سال در حوزه توفیق شاگردی داشتهام و هنوز هم خودم را یک هنرجو میدانم. طبیعی است که در این شرایط دلتنگ شویم. چیزی از جنس دلتنگی عاشق برای معشوق است.
در ایران همواره هنرهای فردی موفقتر از هنرهای جمعی بودهاند. هرچند این امکان وجود ندارد اما اگر قرار باشد به سال ۴۷ که کار در تئاتر را آغاز کردم، بازگردم و بگویند حالا در سن ۱۵ سالگی کدام هنر را برای فعالیت انتخاب میکنی؟ حتماً سراغ یک هنر فردی میروم
وی ادامه داد: همانگونه که گفتهاند روزی مقسم است، به عمل حلال یا حرام میشود. همه کارها و مشاغل شریف هستند. هنر اما یک ساحت قدسی دارد. در فرهنگ عامه هم وقتی میخواهند از اوج مشاغل مختلف بگویند میگویند هنر آشپزی و یا هنر تجارت. از اصطلاح علم استفاده نمیکنند و میگویند هنر. این نشان میدهد که واژه هنر چه جایگاهی در نگاه مردم دارد. به قول حضرت افلاطون هر چیزی که خوب است اندازه دارد و هر آنچه هم که اندازه دارد، خوب است. کار هنر همین «به اندازه بودن همه چیز» است.
اسعدی درباره وضعیت دستمزد بازیگران پیشکسوت در پروژههای سینمایی و تلویزیونی هم گفت: در ایران همواره هنرهای فردی موفقتر از هنرهای جمعی بودهاند. هرچند این امکان وجود ندارد اما اگر قرار باشد به سال ۴۷ که کار در تئاتر را آغاز کردم، بازگردم و بگویند حالا در سن ۱۵ سالگی کدام هنر را برای فعالیت انتخاب میکنی؟ حتماً سراغ یک هنر فردی میروم. یا ساز یا نقاشی یا هر هنر فردی دیگر. هنرهای جمعی متأسفانه همواره مورد کملطفی قرار دارند. این موضوع هم مربوط به طول تاریخ است و محدود به یک دوره خاص نمیشود. اصلاً در این زمینه نگاه سیاسی ندارم اما معتقدم هنر نمایش همواره گزنده است و به همین دلیل برای خیلی از اصحاب قدرت در طول تاریخ، تئاتر خط قرمز بوده است.
وی افزود: من واقعاً پای هنرمندان جوانی را میبوسم که در این شرایط سخت اقتصادی همچنان کار هنری میکنند. من خودم چند سال است کار تئاتر نکردهام هر کس هم دعوت کند با سر میدوم اما معیشت خانوادهام را چه کنم؟ در جایی با دختر نوجوان من مصاحبه کردند و پرسیدند آیا راضی هستی که پدرت بازیگر است؟ دخترم گفت نه! وقتی پرسیدند چرا گفت برای اینکه ما گرسنهایم! وضع زندگی ما این است. من سالها کتابدار بودهام و با جان و دل هم کار کردهام اما در عرصه بازیگری هیچ کار سفارشیای قبول نکردم. بازهم همین گونه پیش میروم و حتی دستفروشی میکنم. عشقم اما هنر و تئاتر و سینما و کتاب است. در عین حال به جوانانی که میخواهند دنبال بازیگری بروند، میگویم نروند! اگر هم میخواهند بروند از مسیر سینمای جوان برود، چرا که بهطور کامل دوره میبینند و حرفههایی فرامیگیرند که موقعیت اقتصادی بهتر از بازیگری برای آنها دارد.
۹۰ درصد بازیگران بیکار هستند
این بازیگر پیشکسوت گفت: واقعاً حرفه بازیگری اعتباری ندارد و همین امروز به انجمن بازیگران سر بزنید میبینید که ۹۰ درصد بازیگران بیکار هستند. بیمههای ما هم واقعاً بیمههای بیمصرفی است! بروید سراغ بگیرید و ببینید چقدر از اساتید من در بازیگری امروز بیکار هستند. ما به این حوزه عشق داشتیم و هنوز هم پای آن ایستادهایم اما اگر بخواهم جوانان را تشویق کنم که به سمت بازیگری بیایند، به آنها خیانت کردهام!
اسعدی درباره واکنش مردم در کوچه و خیابان هم گفت: واقعاً مردم به من لطف دارند اما من انسان تأییدطلبی نیستم و اگر کسی بخواهد یک قدم به سمت من بیاید، من چند قدم به پیشوازش میروم. من در میان همین جماعت رشد کردهام و از همه آنها کسب فیض کردهام.
این بازیگر باسابقه افزود: خاطرم هست زمانی به همراه خانواده به نمایشگاه کتاب تهران رفته بودم. عزیزی با سن بالا که خیلی هم چاق بود، در گوشهای روی صندلی نشسته بود. او که خیلی هم خسته بود کتابهایی که خریده بود را هم اطرافش چیده بود. وقتی من و خانواده رد میشدیم ناگهان با دست به من اشاره کرد و گفت بیا. وقتی طرفش رفتم گفت: «برایم مسخرهبازی دربیار ببینم!» (میخندد) همسرم کمی ناراحت شد اما من پیش آن فرد مسن ماندم و حتی کمی قلقلکش دادم و سعی کردم احوالش را عوض کنم اما ناگهان دیدم چشمهایش پر از اشک شد. گفت من تو را توی تلویزیون دیده بودم و از تو خوشم میآمد، میخواستم ببینم بیرون تلویزیونت چگونه است! این یک هشدار به ما بازیگران است که هر یک باید بهگونهای حواسمان به مردم باشد و هوای آنها را داشته باشیم. نباید با آنها تلخ برخورد کنیم. چرا باید یک لبخند را از مردم دریغ کنم؟