با این چند روش کودک مستقل تربیت کنید
اگر میخواهید کودک مستقل تربیت کنید این مطلب را بخوانید.
کودکانی که همیشه وابسته و متکی به والدین هستند، به مرور زمان در اجتماع دچار مشکلاتی میشوند؛ والدین برای جلوگیری از این مشکلات باید تلاش کنند.
یکی از مهمترین اهداف شما به عنوان والدین، پرورش کودکان مستقل و خودمختار است. مطمئناً در اوایل رشد، بچههایتان روی شما حساب میکنند زیرا کودکان برای تغذیه، تمیز شدن و تحرک به شما متکی هستند. وقتی فرزندان شما رشد میکنند، در مراحل ابتدایی زندگی مستقل میشوند، اما هنوز به شما برای عشق، حفاظت، راهنمایی و حمایت وابسته هستند.
وقتی آنها به بلوغ میرسند و بزرگ میشود، کمتر به شما متکی میشوند و در تمام جنبههای زندگی شان استقلال بیشتری کسب میکنند. این فرآیند جداسازی کودکان از شما هستند. اما این پیشرفت به بلوغ اجتناب ناپذیر نیست و غالباً با نیت خیر است، اما والدین گمراه میشوند.
کودک مستقل ، کودکان وابسته
کودکان مشروط به دیگران یا برای احساسشان نسبت به خودشان وابستهاند. بعضی والدین میخواهند این وابستگی را پرورش دهند. کارهای این والدین بر نیازهای خود برای قدرتشان است و از کنترل و اجبار برای حصول اطمینان از اینکه آنها نیروهای غالب در زندگی فرزندانشان هستند، استفاده میکنند. کودکان مشروط میتوانند به روشهای زیر شناخته شوند:
وابسته به دیگران برای انجام و رسیدن به کارهایشان.
برای شادیشان به دیگران وابستهاند، زیرا هیچ مالکیت زندگی و مسئولیت کوچک برای افکار، عواطف و اعمال خود ندارند.
تقویت شده با جایزههای نامناسب، بدون محدودیت و بدون در نظر گرفتن رفتارشان.
تصمیم گیرندگان ضعیف هستند، به این دلیل که والدین آنها این باور را دارند که آنها همیشه میدانند که چه چیزی بهتر است و بدون جلب خواستههای فرزندانشان تصمیم گیری میکنند.
کودک مستقل
کودکان مستقل در چندین روش ضروری با کودکان مشروط متفاوت هستند. اگر کودکان شما مستقل هستند، شما این باور را به آنها دادهاید که لایق و قادر به مراقبت از خودشان هستند. شما راهنما را برای یافتن فعالیتهایی که معنی دار و رضایت بخش هستند، به آنها پیشنهاد کردید. شما به کودکان خود آزادی را دادهاید تا زندگی را به طور کامل تجربه کنند و درسهای مهم بسیاری را یاد بگیرند. کودکان مستقل را میتوان به روشهای زیر شناخت:
ذاتاً انگیزه دارند زیرا اجازه دارند دلایل خودشان را پیدا کنند.
فرصت و راهنمایی را برای کشف فعالیتهای دستیابی به خود اختصاص دادند.
والدینشان از پاداشهای بیرونی درست و کم استفاده میکنند.
همکاری بیشتر از یک رابطه کنترل شده با والدینشان دارند، زیرا در آنها عقاید و خواستههای کودکان مورد استقبال و بررسی قرار میگیرد.
تصمیم گیرندگان خوبی هستند، به این دلیل که مجاز بودند گزینههای مختلفی را در نظر بگیرند و با حمایت و راهنمایی والدین خود تصمیم بگیرند.
کودک مستقل ،مسئولیتهای والدین و کودکان
در قلب این که آیا شما یک وابسته یا یک کودک مستقل را بزرگ میکنید، این است که مسئولیتهای ضروری را که شما و آنها نیاز دارید بپذیرید. قانون مسئولیتهای خانواده تیلور بیان میکند که اگر اعضای خانواده مسئولیتهای خود را انجام دهند و به دیگران فکر نکنند، به افراد مستقل تبدیل میشوند و همه خوشحال هستند.
کودک مستقل مسئولیتهای شما
مسئولیتهای شما در وهله اول حول ارایه فرصت، ابزار و پشتیبانی برای دنبال کردن اهداف شان میگردد. ابزار روانشناسی شامل تامین عشق، راهنمایی و تشویق در تلاش هایشان میشود. ابزار عملی شامل حصول اطمینان از اینکه کودکان شما مواد مورد نیاز، دستورالعمل مناسب و حمل و نقل را در میان دیگر نگرانیهای لجستیک دارند.
مسئولیتهای فرزندان شما
مسئولیتهای کودک شما شامل انجام آنچه که برای به حداکثر رساندن فرصتهایی که به آنها میدهید، انجام میشود. این مسئولیتها عبارتند از:انجام بهترین تلاش خود، مسئولیت پذیری و منظم و متعهد بودن، دادن فرصت دستیابی به یک فرصت موفقیت، همچنین تکمیل کلیه وظایف و تمرین ها، به دست آوردن مهمترین وظایف، همکاری و قدردانی از تلاشهای دیگران است.
انواع کودکان وابسته به والدین و مشروط
۵ نوع کودک وابسته مشروط شناسایی شده است که همه آنها به روشهای مشابهی رشد کردهاند و کودکان بسته به خلق و خوی پدر و مادرشان، سبک وابستگی مشروط ویژهای دارند.
دلسوزی، مانع تربیت کودک مستقل
دلسوزانه هر کاری که میتوانند، انجام میدهند تا عشق و توجه را جلب کنند. دلسوزان ممکن است اغلب به عنوان کودکانی که موفق و استثنایی هستند، درک شوند. با این حال، در راضی کردن دیگران، آنها اغلب نیازهای خود را نادیده میگیرند و در نتیجه تحقق نیافته، بی میل و ناراضی هستند.
نا امیدها راهی در تربیت کودک مستقل ندارند
نا امیدان کسانی هستند که هرگز با انتظارات زندگی نمیکنند. آنها معمولاً روشن هستند و به افراد وعده میدهند، مثال، آنها اغلب با iq و در آزمونهای موفقیت نمره بالایی کسب میکنند، اما به ندرت کاری انجام میدهند.
ناامیدها فشار وارد شده از طرف والدینشان را به سادگی تسکین میدهند. برای مثال، با عدم تلاش یا اجتناب از فعالیت تحصیلی، یا رفتار مشکل قابل توجه مانند مصرف مواد مخدر و یا سوء رفتار مجرمانه، از انتظارات والدین خود پرهیز میکنند.
واکنشیها
واکنشیها دقیقاً خلاف آنچه والدین میخواهند، انجام میدهند. والدین اغلب این رفتار را به عنوان استقلال تفسیر میکنند، اما در واقع واکنشیها به شدت به والدین خود وابسته هستند، اما به شیوه ای متناقض. واکنشیها تحت کنترل والدین خود هستند و احساس ناتوانی میکنند که مستقیماً خود را در برابر محدودیتهای آنها نشان دهند.
واکنشیها صبر میکنند تا ببینند والدین آنها چه میخواهند و سپس مسیر را انتخاب میکنند که مخالف آنها است. این رفتار واکنشی معمولاً به شکل لباس غیر رسمی، نمرات ضعیف، روابط غیرقابل پذیرش، و احتمالا مصرف الکل و مواد، ظاهر میشود.
درماندهها
تعجب آور نیست که این امر باعث سرخوردگی فوقالعاده والدین آنها میشود. اینها" بچههای بدی "نیستند و به ندرت دچار مشکل میشوند. آنها در مدرسه و محیطهای کاری دیگر نسبتاً خوب عمل میکنند، اما اغلب به عنوان کسانی شناخته میشوند که توانایی ندارند. برای مثال یک درمانده ممکن است نمره ۱۸ بگیرد، بدون اینکه حتی کوچکترین تلاشی کند که نمره ۲۰ بگیرد، یا اسمش را در هیچ کلاس خاصی ثبت نام نمیکند.
دفع کنندهها
دفع کنندهها بدون وجود مخالفتهای والدین، از انتظارات والدین خود امتناع میکنند. دفع کنندهها به سادگی با انتخاب برعکس واکنش نشان نمیدهند، بلکه به طور کامل هر آنچه که والدین آنها ارائه میدهند را حذف میکنند به این دلیل که آنها از والدین خود جدا شدهاند و افراد خودمختاری شدهاند و میتوان به عنوان موثرترین و انطباقی از پنج نوع کودک مشروط دانست، اما دفع کنندهها با خدشه دار کردن روابط خود با والدینشان و کنار گذاشتن آثار مثبت والدین خود، بهایی را باید بپردازند.
پرورش کودکان مستقل
استقلال چیزی نیست که کودکانتان خودشان به تنهایی بتوانند به دستش بیاورند. آنها چشم انداز، تجربه و مهارتهای توسعه مستقل را ندارند. بلکه این هدیهای است که شما به کودکان خود میدهید که از کل زندگی شان بهرهمند خواهند شد.
شما میتوانید به فرزندتان برای کسب استقلال با این روشها کمک کنید:
به فرزندانتان عشق و احترام بدهید.
اعتماد به تواناییهای کودکان خود را نشان دهید.
به آنها بیاموزید که بر زندگیشان کنترل دارند.
راهنمایی را ارائه دهید و سپس آزادی را برای تصمیم گیری به آنها بدهید.
آموزش مسئولیت به کودکان
یکی از وظایف شما به عنوان والدین این است که به فرزندانتان درباره مسئولیت، آموزش دهید.
بهترین راه برای تضمین اینکه شما و فرزندانتان مسئولیتهای مناسب خود را میدانید، این است که هر کدام از شما به خوبی مسئولیتهای خود را بدانید.
اگر شما و فرزندتان درکی درست از انتظاراتتان به هم را داشته باشید، کنار آمدن با مسئولیت هایتان راحتتر خواهد بود.
لیستی از کارهایی که میخواهید انجام دهید را تهیه کنید تا به کودکان خود کمک کنید موفق شوند.
سپس لیستی برای فرزندان خود که مسئولیتهای آنها هستند را هم تهیه کنید.
سپس، افراد دیگری را که مسئولیتهایی را در فعالیتهایی دارند را هم تهیه کنید، مانند معلمان، مربیان، یا پرستاران.
همچنین باید پیامدهایی برای عدم تحقق مسئولیتها نیز وجود داشته باشد.
بهترین نتایج آنهایی هستند که اهمیت را به کودکان منتقل میکنند و کنترل را به آنها میدهند تا با رفتار مناسب، آن را به دست آورند.
این فرآیند وضوح و درک کاملی را برای شما و برای فرزندانتان در مورد آنچه که "کار" شما هستند را فراهم میکند.
همچنین در نقطه بعد زمانی که هر کدام از شما بر روی خط پیش بروید و مسئولیتهای دیگران را بر عهده بگیرید و یا از آنها صرف نظر کنید، هیچ شکی وجود ندارد.
تقاضای مسئولیت پذیری
بسیاری از بخشهای فرهنگ ما پیامی را به کودکان میفرستند که هیچ چیز تقصیر آنها نیست.
چه منطقی رفتار بد را توجیه کند و چه به دنبال قربانی کردن بدبختی باشد، و یا دیگران را به خاطر شکستشان سرزنش کند، به طور مداوم به بچهها گفته میشود که نیازی نیست مسئول اعمال خود باشند.
با این حال، توانایی کودکان برای پاسخگویی به اقداماتشان بخش مهمی از استقلالشان است.
بی میلی کودکان برای مسئولیت پذیری در قبال اعمالشان بر اساس خواسته آنها برای محافظت از خود در برابر شکستشان است.
کودکان با سرزنش عوامل خارجی مثل دیگران، شانس بد، یا بی عدالتی، میتوانند از عزت نفس آنها در برابر آسیب محافظت کنند.
با این وجود، مسئولیت، دو روی یک سکه است.
فرزندان شما باید مسئولیت، موفقیت و شکست خود را برعهده بگیرند.
تشویق اکتشاف
در ابتدای زندگی فرزندانتان، باید آنها را به یک "تسمه" نسبتاً کوتاه نگاه دارید تا ایمنی آنها را تضمین کنید. این بخش با آموزش دادن به آنها احساس امنیت شما را میسازد و به آنها یاد میدهد که یک مکان امن برای بازگشت به جایی دارند که اگر بیش از حد کار کنند و برای حفاظت از آنها در صورت نیاز به آنجا بروید.
با این حال، یک خط خوب بین امنیت و وابستگی وجود دارد.
زمانی که بچههای شما حس امنیت خود را ایجاد کردهاند، باید آنها را تشویق کنید تا دنیای خارج را کشف کنند. این "خروج از لانه" به کودکان شما اجازه میدهد تا تواناییهای خود را در "دنیای واقعی" آزمایش کنند و حس شایستگی، امنیت و استقلال درون خود را پیدا کنند.