کمپینهای پر سرو صدای ماه
کمپینهای تبلیغاتی مختلفی در ماه شهریور انجام شد که میتوان این ماه را ماه مدیرمارکتینگها لقب داد؛ ماهی که بعضی از این کمپینها صدای موافقان و مخالفان زیادی را بلند کرد؛ تا جایی که کار به بیانههای مختلف نهادها، ارگانها ، روزنامهها و تاییدها و تکذیبهای کارشناسان تبلیغات رسید.
به گزارش شمانیوز: دافی، تماشاخانه، شیپور، فیلیمو و فلای تودی چند برندی بودند که در مورد مدل تبلیغات آنها واکنشهای مثبت و منفی زیادی افراد مختلف نشان دادند. بعضی این تبلیغات را خلاقانه و بعضی دیگر آسیب زننده به روح و روان مردم دانستند و برخی دیگر فاخر در مسیر هویت برند. در این گزارش تلاش شده است تبلیغات برندهای مختلف را بررسی کنیم.
دافی و حواشی آن
آهنگ «دافی» را کمتر فردی در اینستاگرام یا فضای مجازی ممکن است، نشنیده باشد و در ابتدا کسی اصلا ظن و گمانی نداشت که این آهنگ و تبلیغات ممکن است کار خود برند دافی، باشد. این آهنگ زمانی بیشتر بار منفی گرفت که مدیر مارکتینگ دافی، در مصاحبه با رسانه «دی ام برد» اعلام کرد این کمپین جزوء طراحی تبلیغات آنهاست و از آنجا هجمههای رسانهای و توییتری آغاز شد.
سپهر علیخانی، مدیر بازاریابی برند دافی (زیرمجموعه هلدینگ سیلانه سبز) در مصاحبه از دسترس خارج شدهاش گفته، برای کمپین تبلیغاتی آهنگ دافی، حداقل یک میلیارد تومان هزینه کردهایم. همچنین در ادامه، ویدئویی نیز برای مرتبط کردن آهنگ دافی و محصولات دافی با استفاده بیلبوردهای تبلیغاتی سطح شهر به نمایش درآمد که مشخص شد آن هم ساختگی است.
این برند با خطای استراتژیک و اعلام عمومی این که این کمپین جز کار تیم مارکتینگ بوده است زمینه شکست این اقدام تبلیغاتی را فراهم کرد و حال خبر رسیده پرونده دافی وارد مرحله قضایی شده است و مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولی امر فرهنگ و محل صدور مجوز مطابق قانون تبلیغات اعلام کرد: «پرونده شرکت دافی که بدون اخذ مجوز لازم و با یک آهنگ مبتذل محصولات خود را تبلیغ کرده بود را به قوه قضائیه ارجاع داد.»
تماشخانه و خونی که واقعی نبود
مدتی است تبلیغات سریال «پدر گواردیولا» محصول وی او دی تماشاخانه، در شبکههای اجتماعی سروصدا کرده است، ایدهای که هم خلاقانه بود و هم ترسناک. تصویری که از چهره مهران مدیری بازیگر نقش پدر گواردیولا، خون میچکد. انتشار این تصویر واکنشهای منفی بسیاری را در پی داشت و کار را به رسانهها و حتی اطلاعیه سازمان زیباسازی شهرداری کشید.
سازمان زیباسازی شهرداری با اعلام اینکه این تبلیغات ساختگی است و وجود خارجی ندارد، به عوامل سریال تذکر داد که برای تبلیغات فضای مجازی از تبلیغات شهری ساختگی و غیرواقعی استفاده نکنند.
بیشنر کارشناسان استفاده از این نشانهها را برای جامعه ملتهب امروز ایران درست و کاربردی ندانستند.
چاقوی زخم کاری
چند روز قبل تصویر یک چاقو بزرگ بر روی چمن که مربوط به تبلبغ سریال «زخم کاری» بود، هیاهوی زیادی را به پا کرد و صدای همه اهالی تبلیغات را درآورد؛ تا جایی که این این نوع تبلیغات را بی درایتی عوامل و سازندگان سریال توصیف کردند. سازمان زیبا سازی هم به این سریال و عوامل آن تذکر داد که از این شیوه تبلیغات استفاده نکنند.
این تبلیغ زمانی دیده که شد که محمد حسین مهدویان کارگردان سریال زخم کاری، این تبلیغ غیرواقهی را به عنوان پست در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد و حالا واکنشهای منفی رسانهها آغاز شد.
ویلای شیپور
«صاف برو تو ویلات!»، عبارتی است که بالای یک تونل در جادههای شمال دیده شد. کمپینی که کاربران در ابتدا متوجه ساختگی بودن آن نشدن و در مورد آن اظهار نظرهای مختلفی را انجام دادند.
کمپینی که بدون پیچیدگی و با زبان ساده با مخاطب ارتباط میگیرد. تاثیر میگذارد و پیام خود را منتقل میکند را میتوان کمپین موفقی نامید.
علیرضا هنرکار، مدیر ارشد مارکتینگ شیپور در این رابطه مصاحبهای با دی ام برد داشته است و درباره آن اینگونه توضیح میدهد: «زمانی که ایده این کمپین از جانب آژانس برندینگ ما مطرح شد، پتانسیل زیادی در انتقال پیام در آن دیدیم و کاملا با استراتژی جدید شیپور، همراستا بود اما با توجه به محدودیتهای نصب تبلیغات محیطی در این ابعاد در ورودی تونلهای کشور در بزرگراههای تهران-چالوس و قزوین–رشت تصمیم گرفتیم که آن را به صورت گرافیک کامپیوتری اجرا و در شبکههای اجتماعی منتشر کنیم».
کمپین شیپور، را میتوان یکی از موفقترین کمپینهای حال حاضر دانست که ساده؛ اما تاثیرگذار به هدف خود رسید.
فلای تو دی و زیبایی های ایران
ایران در کلاس جهانی، شعار کمپین فلای تودی است، تصاویر بکر از ایران که حس مارکتینگی به مخاطب القا نمیکند و افراد محو زیباییهای ایران میشوند. کمپین فلای تودی یک کمپین چند وجهی است که با این ویدئو مسئولیت معرفی زیباییهای ایران، ترویج سفرهای داخلی و هم اهداف مارکتینگی خود را برعهده گرفته است.
این ویدیو و این کمپین یک ویژگی خاص دارد، بعضی آن را در راستای معرفی برند و مارکتینگی تلقی کردند و برخی دیگر آن را همسو با مسئولیت اجتماعی برند خوانند؛ تا ایران را به درستی به مردم معرفی کند.
این در حالی است که فلای تودی، در بین سامانههای فروش بلیط تلاش میکند خود را با عنوان ارزانترین درگاه خرید بلیط معرفی کند و این کمپین شاید مقدمه ترویج سفرهای ارزان باشد.چیزی که مشخص است براساس شنیدهها این کمپین مقدمه کمیپینهای بعدی این برند است و باید صبر کرد و دید این کمپین به کجا خواهد رسید.
شاید در اولین گام مدیران مارکتینگ بگویند همین که همه افراد جامعه دارند در مورد کمپین ما صحبت می کنند ما تاثیر خود را گذاشته ایم و اثر گذاری مهم ترین اصل در یک کمپین است؛ اما باید دید برند بعد از طراحی کمپین آسیب میببیند یا نه؟
در مورد بعضی از کمپین هایی که در مورد آنها حرف زدیم این اتفاق افتاده است و تصویر برند آسیب دیده است ای کاش مدیران تبلیغات بیشتر به حال و روز جامعه و فرهنگ ایرانی توجه کنند و بعد کمپینی را طراحی میکردند چون جامعه ایرانی قواعدش با جامعه جهانی متفاوت است.