طرح دعوای حقوقی ۴۰۲ هزار نفر علیه آمریکا در پرونده کودتای ۲۸ مرداد
امروز جلسه دادخواهی رسیدگی به دعوی حقوقی بالغ بر ۴۰۲ هزار نفر از شهروندان ایرانی از بیش از ۲۰ استان به طرفیت ۶ شخصیت حقوقی و حقیقی از جمله دولت ایالات متحده آمریکا و سردمداران آن تشکیل شده است.
به گزارش شمانیوز؛ نخستین جلسه دادگاه کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ (دعوی شهروندان ایرانی علیه عوامل کودتای ۲۸ مرداد اعم دولت ایالات متحده آمریکا، وزارت خارجه ایالات متحده، بانک مرکزی ایالات متحده، آژانس مرکزی ایالات متحده، وزارت خزانه داری ایالات متحده آمریکا، مجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا، فدرال رزرو) با دادخواهی بیش از ۴۰۰ هزار نفر امروز یکشنبه (۲۸ مرداد) به ریاست قاضی مجید حسینزاده در شعبه ۵۵ امور بینالملل امام خمینی (ره) برگزار شد.
در ابتدای جلسه دادگاه، قاضی حسینزاده گفت: امروز جلسه دادخواهی رسیدگی به دعوی حقوقی بالغ بر ۴۰۲ هزار نفر از شهروندان ایرانی از بیش از ۲۰ استان به طرفیت ۶ شخصیت حقوقی و حقیقی از جمله دولت ایالات متحده آمریکا و سردمداران آن تشکیل شده است.
قاضی دادگاه با استناد به قوانین مختلف همچنین منشور ملل متحد، ادامه داد: دادگاه حاضر بر اساس قوانین متعدد، شایسته و صالح به رسیدگی به این دعوی است.
وی اضافه کرد: بر اساس اصل ۳۴ قانون اساسی، دادخواهی حق مسلم هر فرد است و هر کس میتواند به منظور دادخواهی به دادگاههای صالح رجوع نماید، همه افراد ملت حق دارند اینگونه دادگاهها را در دسترس داشته باشند و هیچکس را نمیتوان از دادگاهی که به موجب قانون حق مراجعه به آن را دارد، منع کرد.
قاضی دادگاه اظهار کرد: بر اساس بند یک ماده ۱۰ قانون الزام دولت به پیگیری جنایات آمریکا، دولت و قوه مکلف است نسبت به پیگیری و احقاق حق اتباع ایرانی اقامه دعوی کند و محاکم قضایی تهران صلاحیت لازم برای استماع دعوی را دارد.
در ادامه جلسه دادگاه، شامی اقدم وکیل شکات در جایگاه قرار گرفت و اظهار داشت: گروه جهادی حقوقی حکیم متشکل از حقوقدانان و وکلای ایرانی از سراسر کشور با ثبت دادخواست چند صد هزار نفری مردم ایران به طرفیت دولت ایالت متحده آمریکا در طراحی و اجرای کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه دولت قانونی مرحوم دکتر مصدق و سرنگونی دولت وقت ایران و تحمیل بیش از ۲۵ سال خسارت مادی و معنوی بی شمار و غارت اموال نفتی و غیر نفتی کشور در دادگاه حقوقی ویژه شعبه ۵۵ امور بین المللی، به دنبال دادخواهی و استیفای حقوق مادی و معنوی زایل شده ملت شریف ایران و کشور در حوزه های مختلف اقتصادی، انرژی، سیاسی، امنیتی، نظامی، فرهنگی و ... و تادیه خسارات مادی، معنوی و تنبیهی هستند.
وی ادامه داد: خواندگان دعوا (دولت ایالات متحدهی آمریکا، مسئولین، کارگزاران، نهادهای دولتی و خصوصی آن با مشارکت و همکاری تنگاتنگ دولت روباه پیر استعمارگر انگلیس به شرح دادخواست) در قالب طرح ریزی کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه یک دولت رسمی به ریاست دکتر محمد مصدق و در یک پروژه از پیش طراحی شده، خسارات مادی، معنوی و هزینه های بسیاری را به کشور و ملت ایران وارد کردند.
این وکیل دادگستری افزود: مستندات اطلاعاتی و مدارک موجود نشان میدهند سرویس جاسوسی سیا (C.I.A) با همکاری سرویسهای جاسوسی انگلیس، به طرح ریزی یک کودتای مبسوط با بکارگیری عوامل داخلی و خارجی، علیه دولت قانونی ایران در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ اقدام کردند و یکی از اهداف اصلی آمریکا در این کودتا، انتقال سلطه از انگلیس به آمریکا در ایران بود.
وی خاطرنشان کرد: انگلیس پس از ملی شدن صنعت نفت و کوتاه شدن دست آنان از غارت اموال کشور و ملت ایران، قدرت خود را در ایران محدود دید و حتی با تحریم فروش نفت ایران و تهدید اشغال نظامی توسط ناوگان دریایی خود، نیز به جایی نرسید. آمریکایی ها به این خلاء قدرت انگلیسی ها در ایران به عنوان یک فرصت نگاه کردند و می دانستند که با وجود سیاستمدارانی چون آیت الله کاشانی و دکتر مصدق که از بانیان ملی شدن صنعت نفت بودند و به دنبال کوتاه کردن دست اجنبی ها از منافع نفتی کشور هستند، نمی توانند جایگزین انگلیس شوند از اینرو با بهره گیری از سرویس های اطلاعاتی و امنیتی و ایجاد شکاف سیاسی در رأس و بدنه حکومت و ملت بزرگ ایران، با شناسایی عناصر و عوامل داخلی و خارجی و استفاده از اراذل و اوباش خیابانی به عنوان پیاده نظام های داخلی، با اقدام به تحریک ایجاد نافرمانی مدنی علیه دولت قانونی، مقدمات کودتا را فراهم کردند.
وی اضافه کرد: این دولت ها با نقض اصول و قواعد بین المللی و مداخله در امور داخلی کشور ایران، با هدف حفظ نفوذ و قدرت خود در بدنه حکومت جهت تامین منافع و غارت اموال کشور و ملت ایران، یک کودتای نظامی در ایران طرح ریزی کردند. کودتایی که عوامل اصلی آن را نظامیان، سیاسیون وابسته و اراذل و اوباش تشکیل می دادند.
وی اظهار داشت: کودتای ۲۸ مرداد آغازی بر سلطه کامل آمریکا بر ایران بود تا کشور ایران را بیشتر از قبل، وابسته کند و مانع از استقلال و پیشرفت آن شود. سلطه ای که بیش از ۲۵ سال طول کشید و در این مدت، هزینه ها و خسارات مادی و معنوی بسیاری بر کشور و ملت ایران تحمیل شد.
این وکیل دادگستری یادآور شد: کودتای ۲۸ مرداد مسیر حرکت کشور را از ریل استقلال خارج و بیشتر از قبل در سطوح و حوزه های مختلف، به آمریکا و غرب وابسته کرد و زمینه غارت اموال و منابع ایران را برای آنها فراهم کرد.
این وکیل دادگستری تصریح کرد: دولتمردان و سیاستمداران آمریکایی در برهه های زمانی مختلف و با ادبیات های متفاوت، به نوعی از مداخله و اجرای کودتا و سرنگونی دولت وقت ایران، اظهار تأسف داشتهاند.
وی یادآور شد: در سال ۲۰۰۰، مادلین آلبرایت به تأیید نقشآفرینی آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد ایران پرداخت همچنین در سال ۲۰۰۹ نیز، باراک اوباما نقش آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد را تأیید کرد.
وی ادامه داد: با این حال هیچکدام از مسئولان این کشور تاکنون به عذرخواهی رسمی از مردم ایران، برای این کودتا، نپرداختهاند، ولی لحن باراک اوباما و مادلین آلبرایت به عذرخواهی نزدیک بود.
به گفته این وکیل دادگستری، اوباما اولین و تنها رئیسجمهوری آمریکا است که در سال ۲۰۱۳ نیز در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل و در حضور نمایندگان کشورهای عضو سازمان، از دخالت کشورش در براندازی مصدق اظهار تاسف کرد. او همچنین در سال ۲۰۰۹ به مداخله ایالات متحده آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد اعتراف کرده بود.
وی ادامه داد: برنی سندرز، نماینده حزب دموکرات در انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده، در مناظره خود با هیلاری کلینتون (دیگر نامزد حزب دموکرات) در ۱۱ فوریه ۲۰۱۶، در اشاره به دخالتهای بیجای آمریکا در ساقط کردن دولتهای کشورهای دیگر، به عنوان نمونه به ساقط کردن دولت محمد مصدق در ایران اشاره کرد.
این وکیل دادگستری با استناد به قوانین داخلی و بینالمللی و اثبات نقض آنها از سوی خواندگان که موجبات ایراد خسارات مادی و معنوی فراوانی به اتباع ایرانی و در نهایت دولت وقت ایران شده است و با اثبات توجه مسئولیت جبران همه خسارات مادی و معنوی به دولت ایالات متحده آمریکا و مقامات رسمی و غیر رسمی دخیل در این ماجرا، در جهت احقاق بخشی از حقوق و جبران خسارات وارده بر خواهانها، با تقدیم دادخواست به مراجع ذیصلاح حقوقی؛ صدور حکم به محکومیت خواندگان به جبران خسارات مادی، معنوی وارده به خواهانها، ناشی از اقدامات غیرقانونی، هزینه دادرسی وحق الوکاله وکلا و مجازات تنبیهی بازدارنده از مقام ذیصلاح قضایی را خواستار شد.
محمود مصدق از نوادگان دکتر محمد مصدق که در دادگاه حاضر بود، به دلیل کسالت و کهولت سن نتوانست به بیان اظهارات خود بپردازد از اینرو سخنان او به صورت مکتوب توسط فرزند وی غلامعلی مصدق قرائت شد.
غلامعلی مصدق با قرائت متن گفت: بی شک نهضت ملی شدن صنعت نفت برگ زرینی از تاریخ کشورمان در مبارزه با استبداد داخلی آن زمان و استعمار خارجی و رهاییبخش سایه شوم دخالت بیگانگان در سرنوشت کشور بوده که تا ابد بر آسمان استقلال و سربلندی این مرز و بوم خواهد بخشید. اکنون بیش از ۷۴ سال از اولین روزی که نفت ملی شد میگذرد و سیاستمداران و بزرگان کشور با بهرهگیری از این تفکر و حرکت ملی در عرصههای مختلف سیاسی، داخلی و بین المللی حضور پیدا میکنند و با استفاده از این تفکرات استقلال طلبانه و ملی گرایانه توانستهاند بندهای وابستگی به بیگانگان را از پای کشور ببُرند و رهاتر از همیشه به سوی استقلال در همه زمینههای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و ... گام بردارند.
وی افزود: نهضت ملی شدن نفت در دورهای شکل گرفت که ایران بزرگترین تولیدکننده نفت خاورمیانه بود و حرکت مرحوم دکتر محمد مصدق پدر بزرگ اینجانب که همزمان با نخست وزیری ایشان من دانشجوی پزشکی بودم، شاهد مبارزات و تلاش او برای ملی شدن صنعت نفت و قطع ید روباه پیر استعمار انگلیس از سرنوشت ملت شریف ایران و منابع نفت کشور بودم، در آن دوره برای کوتاه کردن دست استعمار از منابع و سرمایههای عظیم ایران، حرکتی ملی به رهبری دکتر محمد مصدق شکل گرفته بود، در دورهای که سرمایههای کشور مانند رودی به سمت کشورهای بیگانه و استعمارگران سرازیر میشد، دکتر محمد مصدق با همراهی جریان مذهبی تفکر اقتصاد غیر وابسته را در کشور به مرحله اجرا درآورد و به نوعی جریانهای فکری را به سمت و سوی استقلال نفت هدایت کرد. "ملی شدن صنعت نفت"، واژگانی است که وقتی کنار یکدیگر قرار میگیرند ناخودآگاه سرفرازی را در رگهایمان تزریق میکند، همچنین ملی شدن صنعت نفت ایران در ۲۹ اسفند سال ۱۳۲۹، نقطه عطفی مهم در تاریخ سیاسی، اقتصادی و مبارزات مردم برای نجات سرمایههای ملی این مرز و بوم از دست بیگانگان به شمار می رود.
وی ادامه داد: نظام چپاولگر سلطه، به رهبری آمریکای استعمارگر دولت مردمی و قانونی مرحوم دکتر مصدق را که مانع اصلی و جدی در مسیر دستیابی آنها به منابع نفتی ایران بود با کودتا ساقط نمود، این جنایت موجب شد، چپاولگران انگلیسی که از در بیرون شده بودند، این بار با کودتای امریکایی- انگلیسی از پنجره وارد و در قالب کنسرسیوم نفتی با سردمداری امریکای جنایت کار بیش از ۲۵ سال بر منابع نفتی ایران مسلط گردیدند. استعمار انگلستان با همکاری ظاهر و پنهان مقامات آمریکایی و دستگاه جاسوسی این کشور، تنها راه غلبه بر نهضت ملی مردم ایران را ایجاد تفرقه در بین مردم دید، از اینرو نقشههای وسیعی برای ایجاد اختلاف و بدبینی در میان اقشار مردم کشیده و به اجراء درآوردند، در این عرصه از عوامل حزب توده و چپگرایان تا روشنفکران غربزده وابسته به خود و اراذل و اوباش، حداکثر استفاده را بردند.
وی تصریح کرد: در اهمیت و تاثیرگذاری اقدامات و فعالیت های دولت قانونی مرحوم دکتر مصدق در تلاش برای ملی شدن صنعت نفت و قطع سلطه بیگانگان بر منابع نفتی کشور و غارت و چپاول منافع ملی، می توان به بیانات مقام معظم رهبری (دامت برکاته) اشاره نمود که می فرمایند "از سال ۲۹ تا ۳۲ یعنی از سال ملی شدن صنعت نفت تا سقوط دکتر مصدق، این سه سالی که بر کشور ما سه سال و خردهای که گذشت، می دانید یکی از آن دورههای فوقالعاده حساس کشور ماست. از لحاظ ارتباط با سیاستهای خارجی، این دوران دورانی است که سلطهی قدیمی انگلیسی یک ضربت محکم بهش می خورد و خاطرات حکومت ملی، حکومت مردم و حضور مردم که سالیان درازی بود به کلی از ذهنها شسته و زدوده شده بود، باز در ذهنها زنده می شود. ضربهی به حکومت انگلیس، باز یافتن احساسات مردمی بوسیلهی خود مردم، و یک نگاه تند به سلطه گران و به خارجیانی که در کار ایران دخالت می کنند، بعد تهدید کردن مقام سلطنتی که مردم از آن، آنقدر نفرت داشتند اینها یک حوادث عجیبی است، یعنی جزو مقاطع کم نظیر تاریخ ماست. نهضت ملی و ملی شدن صنعت نفت و حوادث سال بیستونه و سی و سیویک و بسیج مردم آن قضایائی است، که در آن تاریخ برای خاورمیانه یک حرکت عظیم بود، یک رستاخیز بود. نهضت ملی یکی از فصول مهم تاریخ ماست. هم به خاطر اینکه در یک فصل حساسی از فصول تاریخ معاصر دنیا واقع شد".
وی ادامه داد: مبارزه و دیپلماسی مرحوم دکتر محمد مصدق به پشتوانه مردم و روحانیت، نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران به شمار میآید که تنها و تنها میتوانست از سوی فرزندی از این مرز و بوم برآید و سرمشق مبارزه و وطن گرایی برای بسیاری از کشورهای منطقه باشد، تا به تأسی از این شیوه هوشمندانه در حفظ منابع ملی به نفع کشورهای خود باشد. مرحوم دکتر محمد مصدق، ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ شیر نفت را بر روی استعمارگران بیگانه بست تا سنگ بنای نفت ملی را در کشور بر زمین بگذارد و نقطه عطفی در تاریخ صنعت نفت جهان باشد. با حضور و دفاع مرحوم دکتر محمد مصدق در دادگاه لاهه که نتیجه آن به نفع مردم ایران تمام شد، جرقه های مبارزه با استعمار در ایران زده شد، تا ستیز با استعمار و مبارزه با بیگانگان شکلی جدی و منسجم تر به خود بگیرد.
وی تاکید کرد: نهضت ملی شدن نفت در دوره ای شکل گرفت که ایران بزرگترین تولیدکننده نفت خاورمیانه بود، دکتر مصدق توانست تفکر اقتصاد غیر وابسته را در کشور رقم بزند و به شکلی جریانهای فکری را به سمت و سوی استقلال هدایت کند. آن مرحوم در دوران مبارزات خود برای ملی کردن صنعت نفت، بارها بر این نکته تاکید داشت که ایرانیان باید خود منابع نفتی کشورشان را اداره و بهره برداری کنند. دکتر مصدق برای مقابله با فشار شوروی برای گرفتن امتیاز نفت شمال ایران، قانونی را در این دوره مجلس به تصویب رساند که دولت از مذاکره در مورد امتیاز نفت تا زمانی که نیروهای خارجی در ایران هستند، منع میشد.
وی افزود: ملی شدن صنعت نفت ایران، آغاز یک مبارزه برای جلوگیری از غارت اموال و منافع ملی مردم بود و آنچه مرحوم دکتر محمد مصدق را در سپهر تاریخ ماندگار کرد، شجاعت و حق طلبی او در مواجهه با غارت ثروت ملی کشور توسط غربی ها بود. تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹، نماد استقلال طلبی و خودکفایی مردمان این مرز و بوم به شمار می رود، که با ایستادگی و مقاومت برای کسب حق خود و قطع دست بیگانگان از منابع و سرمایههایشان به ثمر نشست. بدون شک در به تصویب رسیدن این رخداد تاریخی بزرگ، دکتر محمد مصدق نقش بی بدیلی داشت و وی به این نتیجه رسیده بود که مشروطه، آزادی، دموکراسی و پیشرفت ایران تحقق نمی یابد، مگر اینکه در برابر زیاده خواهی استعمارگران ایستادگی شود. از این رو با ملی کردن صنعت نفت، اصل حاکمیت ملی را احیا کرد.
وی تاکید کرد: مرحوم دکتر محمد مصدق به معنای واقعی یک ایرانی استقلال طلب و آزادیخواه بود. این مهم را در مواضع و سخنرانی های او در مجلس چهاردهم می توان درک نمود. پس از سقوط رضاشاه، مصدق به عنوان نمایندۀ اول مردم تهران در انتخابات مجلس چهاردهم انتخاب شد. او در این سالها بیش از هر چیز بر ضرورت تحکیم ضوابط پارلمانی و اعادۀ حاکمیت ملی تأکید داشت. مضمون اکثر نطقهای او در مجلس، پیرامون بلیّۀ توأمان استبداد و وابستگی به قدرتهای خارجی و فضایل استقلال دمکراتیک دور میزد. وی همواره بر ضرورت اداره امور کشور به دست خود ایرانیان تأکید میکرد. در یکی از جلسات مجلس چهاردهم گفته بود: "من ایرانی و مسلمانم و علیه هرچه که ایرانیت و اسلامیت را تهدید کند، تا زنده هستم، مبارزه میکنم. چگونه ممکن است خون ایرانی در عروق کسی جاری باشد و مداخلۀ اجنبی را در خاک کشور تحمل کند؟ ". در نقل قول دیگری از او آمده است: "... ملت ایران طالب استقلال است و آن را به هیچ قیمتی از دست نمیدهد. ملت میخواهد که خارجی از این مملکت برود و در امور ما دخالت نکند و انتظار دارد که لفظاً و عملا استقلال او را محترم شمارند". مخالفت شدید او با اعطای امتیاز نفت به بیگانگان، تأکیدی بر پافشاری او در مورد حاکمیت ملی بود. از این چشمانداز، مخالفت وی با استخدام دکتر آرتور میلسپو آمریکایی نیز نشانگر ایمان راسخ او به ضرورت ادارۀ امور کشور به دست خود ایرانیان بود. مخالفت او با اعتبارنامه سیدضیاء در مجلس را نیز باید نشانۀ مخالفت او با ظهور سیاستمداران طرفدار انگلیس تلقی کرد؛ لذا نظام سلطه آمریکایی – انگلیسی، تاب مقابله با چنین شخصیت و تفکری را نداشت و با سناریویی تفرقه انگیز که با ماهیت روباه صفتی آنها، همخوانی و تناسب داشت، او و دولت قانونی اش را با کودتایی نظامی، ساقط نمودند.
وی ادامه داد: به طور کلی جنبش ملی شدن صنعت نفت درصدد بود ایران را از مدار وابستگی به غرب و قدرتهای خارجی برهاند. از نظر مرحوم دکتر مصدق، ملی کردن صنعت نفت تحقق آرزوهای ملی و تجدید حیات ملی ایرانیان بود. او اعتقاد داشت در صورت لزوم، بهتر است ایران فقیر، ولی مستقل باشد، تا اینکه بقای شرکت نفت انگلیسی را تحمل و تحت سلطۀ انگلیس باقی بماند. مصدق به درستی بر این اعتقاد بود که تا وقتی انگلستان یا هر قدرت خارجی دیگری منافع مستقیم اقتصادی از قبیل امتیاز نفت جنوب را داشته باشد، استقرار حکومت مستقل ملی ممکن نمیشود. امروز با گذشت بیش از ۷۰ سال از کودتای آمریکایی- انگلیسی در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و ساقط نمودن دولت قانونی مرحوم دکتر محمد مصدق و تحمیل بیش از ۲۵ سال خسارت مادی و معنوی بر پیکره ایران اسلامی، به رغم وجود ظرفیت های حقوقی و قانونی داخلی و بین المللی، اقدام موثری برای دادخواهی و مطالبه ضرر و زیان ملت و کشور عزیزمان از دولت آمریکا توسط مراجع ذیصلاح دولتی صورت نگرفته است.
وی گفت: اینجانب وارث خانواده مرحوم دکتر مصدق ضمن تشکر از «گروه جهاد حقوقی حکیم» که به نمایندگی از صدها هزار ایرانی متضرر از اقدامات خصمانه و جنایات دولت آمریکا در ایران قبل از انقلاب اسلامی، با ثبت دادخواست حقوقی، اقدام به طرح دعوای حقوقی جهت تادیه خسارات مادی، معنوی و تنبیهی بازدارنده از دولت سلطه گر آمریکا به دلیل انجام اقدامات خصمانه علیه کشور، ملت و نظام اسلامی نموده است. استد عا دارم بر اساس قانون و قواعد بین المللی و داخلی حکمی را صادر فرمایید تا جبران خسارات عظیم مردم شریف ایران ناشی از ساقط کردن دولت مردمی و قانونی انها و خسارات عظیم تحمیل ۲۵ سال اختناق، غارت و چپاول منابع ایران عزیز، تالمات وارده بر خانواده هزاران شهید در طول ۲۵ سال مبارزه با طاغوت، زندان و شکنجه های جسمی و روحی وارده بر مبارزان و ازادی خواهان ایرانی باشد، از جمله سه سال زندان انفرادی مرحوم دکتر محمد مصدق در بیدادگاه محمد رضا پهلوی در کهولت سن، که از بغض و کینه شاه بی کفایت و اربابان وی از حریت و ازادگی مرحوم مصدق و خارج نمودن منابع نفت ایران از دست استعمارگر انگلستان، ولو این که با کودتای امریکایی و انگلیسی مجدداً بر نفت ایران مسلط شدند، سپس تبعید او به روستای احمد اباد و جلو گیری از اجرای وصیت مرحوم برای خا کسپاری در محل مورد نظرش می باشد.
سپس کلیپی از عوامل کودتا که در آن آمریکاییها دست داشتن خود در کودتا را اعتراف میکردند، پخش شد و در ادامه، رضوانه دباغ؛ فرزند مرضیه حدیدچی، به بیان شکنجههایی که از سوی عوامل آمریکا و ساواک شده بود پرداخت.
رضوانه دباغ فرزند مرضیه حدیدچی به عنوان شاهد عینی در جایگاه قرار گرفت و گفت: مومن مانند کوه است و تندبادها او را تکان نمیدهند. مکتب اسلام ما را در مقابل طاغوت و طاغوتیان مقاوم تربیت میکند.
وی با تاکید بر اینکه بنا بر تکلیف الهی در دادگاه حاضر شده است، افزود: در دوره نوجوانی شاهد شکنجههای مادرم بودهام و مقابل چشمانم در شکنجهگاه ساواک شکنجه او را دیده ام و خود نیز شکنجه شدم.
دباغ گفت: به جرم نوشتن فرمایشات امام خمینی(ره) زمانی که ۱۴ ساله بودم، بازداشت شدم. در آن دوره همراه داشتن قرآن و نهجالبلاغه جرم محسوب میشد و هرگونه تفکری که باعث بصیرت افزایی میشد، جرم بود. به خاطر شکنجه ها به ناراحتی قلبی مبتلا شدم همچنین شوکهای برقی مکرر باعث شد تا دیگر نفسی برایم باقی نماند.
فرزند مرضیه حدیدچی افزود: مرا از مادرم به بهانه اینکه آزاد میشوم جدا کردند اما به زیرزمینی در موزه عبرت فعلی که اکنون امکان بازدید ندارد، منتقل کردند بعد هم مرا به جای دیگر منتقل کردند و دو هفته مرا به تخت بسته بودند و هر روز فقط به من یک آمپول تزریق میکردند حتی زمانی که میخواستند مرا به خانواده تحویل دهند هیچ آدرسی در ذهن نداشتم.
وی به نقش پرویز ثابتی اشاره کرد و درباره وی گفت: این فرد بهایی؛ به اسرائیل جنایتکار مزدوران هم مسلک خود پناه برده است و در فتنه اخیر که زن زندگی آزادی نام نهادند، نقش موثری داشت با خدعه و نیرنگ و فریب منکر همه شکنجهها شد و ادعا کرد که رشته حقوق خوانده است و هیچ شکنجهای در ساواک نبوده است.
در ادامه جلسه محمد دادی القار دیگر وکیل دادگستری شکات در جایگاه قرار گرفت و گفت: به لحاظ اهمیت موضوع کودتای آمریکایی- انگلیسی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، سلطه تمام عیار ۲۵ ساله آمریکا بر ایران و آثار غیر قابل جبران آن بر ملت ایران و کشورمان، لازم میدانم مواردی را مطرح کنم؛ قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، کشور ما جزئی از مجموعه امپراتوری آمریکا در این منطقه محسوب میشد و خیلی هم وفادار به آمریکا بود. سیاستهای آمریکا در ایران و به وسیله این کشور، در هرجایی که در آن دستی داشت، اعمال میشد. ثروتهای ملی به صورت رایگان در اختیار آمریکا بود. عناصر سیاسی، دولت، مجلس فرمایشی و نمایشی و دستگاه قضایی وابسته آن روز، همه در اختیار اراده آمریکاییها بود. کشورهای همسایه ما هم غالباً کموبیش همینطور بودند. البته آن روز رقیب بزرگ آمریکا در دنیا شوروی بود، که آن هم در همسایگی ما قرار داشت و به همین جهت آمریکاییها پنجهی سلطهی خود را در کشور ما خونینتر و بیمحاباتر فروکرده بودند.
وی ادامه داد: در آن دوره نه پیشرفت علمی کردیم، نه پیشرفت اقتصادی کردیم و نه یک کار صنعتی انجام دادیم. یک کشور صددرصد وابسته و مصرفکننده بازار مصنوعات آمریکایی و غیرآمریکایی بودیم؛ نه فقط مصرفکننده مصنوعات و فرآوردههای صنعتی، بلکه مصرفکننده محصولات کشاورزی و فرهنگی و غیرههم بودیم! یک کشور ثروتمند مانند ایران، مِلک مطلقِ سیاستهای آمریکایی و در اختیار کمپانیهایی بود که دولت آمریکا آنها را مدیریت میکرد.
این وکیل دادگستری با بیان اینکه برای این که به ریشه، چرایی اقدامات سلطهگری، خونریزی و اقدامات ضد بشری حاکمان آمریکا که آلت دست سرمایه داران صهیونیست در جهان هستند، در دو قرن اخیر پی ببریم، باید به سابقه شرارت شیطان بزرگ اشاره کنیم، گفت: اگر در ماهیت آمریکا دقیق شویم و درباره شکلگیری آن مطالعه کنیم، برایمان روشن میشود که آمریکا نه یک کشور تاریخی و دارای تمدن انسانی و فرهنگی باسابقه، بلکه یک کشور ساخته شده به دست اروپاییها و استقرار یافته بر دریایی از خون بومیان آمریکا و سیاهان آفریقا است.
وی گفت: ماهیت و ذات آن با کشتار، ظلم و تجاوز عجین شده و امروز ماحصل همه پلیدیها و پلشتیهای انسانی را نمایندگی میکند، یک نمونه آن مشارکت مستقیم، حمایت و تأمین هزاران تن بمب برای کشتار دهها هزار انسان بیگناه مظلوم فلسطینی و هزارآن زن وکودک در غزه است. ترویج فرهنگ آمریکایی مبتنی بر فساد و تباهی در جهان و تنظیم راهبرد و تشکیل اقتصادی مبتنی بر غارت، فساد و دیپلماسیای مبتنی بر قلدری و جنایت و استاندارهای دوگانه و ...، آنچه امروز به عنوان آمریکا شناخته میشود را ساخته است و طبیعی است که برساختهای این چنینی که ضد تمدن انسانی و ضدانسانیت است از کشوری که پرچمدار تمدن بشری بوده و از انقلابی که داعیه احیای تمدنی الهی- انسانی را دارد کینه داشته و دشمنی بورزد.
دادی القار با اشاره به اینکه بنای آمریکا از آغاز بر اساس اشغالگری، کشتار صاحبان سرزمین بومی قاره آمریکا و چپاول منابع سایر کشورها شکل گرفته و توسعه یافته است، گفت: صاحبان اصلی قاره آمریکا، سرخ پوستان قدیمی و رنگین پوستانی هستند که از تنگه برینگ به این قاره مهاجرت کرده بودند. صدها سال بعد، در سده شانزدهم میلادی، قاره آمریکای کنونی با ورود استعمارگران اروپایی، ساکنان انگلیس، هلند، فرانسه و اسپانیا بعدها ایرلندیها و مهاجران سایر کشورها اشغال و با جنگ، کشتار بیرحمانه بومیان و سرخپوستان بر سرزمین آنها مسلط شدند، با پیشروی استعمارگران اروپایی در قلمروی امروزه آمریکا، زمینهای بومیان فتح و ضمن کشتار دسته جمعی آنها، باقی مانده آنان را از سرزمینهایشان رانده و با جابجایی اجباری سرخ پوستان باقی مانده و اسکان آنها در منطقه اختصاصی سرخپوستی، همچنان نسلکشی سرخ پوستان و درگیریهای گسترده با آنها تا آغاز قرن بیستم میلادی در غرب این کشور ادامه داشت، این جنایات موجب شد جمعیت سرخ پوستان پس از ورود اروپاییها به قاره آمریکا به شدت کاهش پیدا کند.
این وکیل دادگستری بیان کرد: استقلال آمریکا در سال ۱۷۷۷ با تشکیل دولتی غیرمتمرکز آغاز و بعد از پیمان صلح با انگیس در سال ۱۷۸۳ استقلال آمریکا توسط جامعه بینالمللی به رسمیت شناخته شد. در این اثنا، موج بزرگی از دستگیری ساکنان افریقا به قصد تجارت برده توسط تجار انگلیسی آغاز و به آمریکا منتقل شدند، تا آغاز سده هجدهم میلادی، برده داری رسمی و بردههای آفریقایی نیروی کار اصلی سرمایه داران آمریکایی را تشکیل میدادند، در ادامه این جنایات، تبعیض و برده داری نوین را جایگزین برده داری سنتی کردند، در حال حاضر شرایط رنگین پوستان به خصوص سیاه پوستان مظلوم آمریکا، گویای تداوم جنایت بهره کشی از سیاه پوستان تنها به دلیل رنگ پوست آنها است.