شمانیوز
شما نیوز

مهران غفوریان

ماجرای سکته ناگهانی مهران غفوریان از زبان خودش | عکس مهران غفوریان و همسر و دخترش

مهران غفوریان بازیگر سینما و تلویزیون از ماجرای سکته قلبی اش سر صحنه نیسان آبی پرده برداشت.

ماجرای سکته ناگهانی مهران غفوریان از زبان خودش | عکس مهران غفوریان و همسر و دخترش

به گزارش شمانیوز: مهران غفوریان بازیگر سینما و تلویزیون ایرانی علاوه بر حرفه بازیگری یک فروشگاه آجیل و شیرینی فروشی دارد. مهران غفوریان متولد 3 شهریور 1353 در تهران است. مهران غفوریان ازدواج کرده و متاهل است همسرش آرزو غفوریان است و حاصل ازدواج مهران غفوریان یک دختر به نام هانا است.

مهران غفوریان

ماجرای سکته ناگهانی مهران غفوریان

مهران غفوریان به اتفاقی که سرصحنه فیلمبرداری سریال "نیسان آبی" برایش رخ داد اشاره کرد و یادآور شد: اتفاقی که برایم افتاد جذاب بود. من می‌دانستم که خداوند به من لطف دارد و مردم هم مرا خیلی دوست دارند ضمن اینکه طی این سالها در دل مردم جا باز کرده‌ام ولی باورم نمی شد اینقدر با عشق باشد. من اخیراً چند وقتی است بیرون می‌روم و مردم را می بینم، هر کسی به من رسید گفت ما شما را خیلی دعا کردیم، خیلی‌ها می‌گفتند مادرمان تا صبح گریه و دعا کرد برای شما و این جمله ای است که من این مدت خیلی آن را شنیدم و نمی‌دانم چه بگویم. فقط می‌توانم بگویم من نوکر همه شما هستم. مطمئنم خدا به خاطر همین دعاهای شما، هانا، مادرم، همسرم و دعای همه مادران عزیزی که من خاک پاک تمام مادران ایران هستم، مرا نجات داد.

وی ادامه داد: واقعاً خدا را شاکرم که زنده ماندم چون واقعاً فکر کردم یکی دو دقیقه مردم و دوباره مرا برگرداندند. خدا را شکر می‌کنم که این اتفاق سر صحنه فیلمبرداری برایم افتاد و من  فعالیت داشتم و این آلارم را به من داد، در حالی که متاسفانه این اتفاق برای خیلی از همکاران و دوستانمان افتاد و به عنوان مثال شب خوابیدند و صبح بیدار نشدند و ما متاسفانه خیلی از همکارانمان را همینطور از دست دادیم ولی من خدا را شکر می کنم سر کار بودم و این آلارم ها را دیدم.

غفوریان در ادامه به جزییات اتفاقی که برایش سر صحنه افتاد اشاره کرد و گفت:  یک صحنه‌ای داشتیم که باید از یک سمت خیابان رد می شدیم و من به همراه حسین یاری و ایمان صفا باید از ماشین پیاده می‌شدیم و به آن طرف خیابان می رفتیم. این صحنه باید چندین بار تکرار می‌شد که واقعاً هم کار سختی نبود فقط باید عرض خیابان را یک بار می رفتیم و بر می‌گشتیم و من هر بار به ماشین می‌رسیدم واقعا حس می‌کردم در حال مردن هستم، انگار ساعت‌ها دویده بودم، نفس تنگی عجیبی داشتم. فردای آن روز ما در بیمارستان فیلمبرداری داشتیم و باید ۶ پله را بالا می‌رفتیم من وقتی دوبار پله‌ها را بالا رفتم، بار سوم دیگر نمی‌توانستم و آنقدر در ناحیه قفسه سینه درد داشتم که حتی به منوچهر هادی، کارگردان "نیسان آبی" هم نگفتم چون منوچهر واقعاً از همکاران کار درست و خوب و با معرفت ماست و اگر می‌دید یک روز حال یکی از هنرپیشه هایش خوب نیست، از او می پرسید که آیا می توانی ادامه بدهی یا خیر.

او توضیح داد: من در همان بیمارستان یک نوار قلبی انجام دادم ولی دکتر گفت مشکلی ندارم اما پیگیر قلبت باش که دکتر عارفی زاده عزیز را به من معرفی کردند و پیش ایشان رفتم و مجدداً اکو و نوار قلبی انجام دادم که ایشان هم گفتند خوب است ولی علائمی که داری خوب نیست و نیاز به سی تی آنژیو دارد که من آماده شدم که این کار را انجام بدهم ولی همین که وارد دستگاه شدم انگار یک ماجرای بدی قرار بود اتفاق بیفتد که به من می‌گفتند چیزی نیست نگران نباش. من مدام می‌پرسیدم چرا عکس را نگرفتید که گفتند آنقدر رسوب کلسیم در رگ‌هایتان زیاد است که این عکس رنگی فایده ای ندارد و باید حتما آنژیو شوید. خلاصه فردای آن روز ساعت ۸ صبح با درد شدید قفسه سینه از خواب بیدار شدم و ناگهان دست چپم کاملا لمس شد و وقتی یک قرص زیر زبانی خوردم خیلی آرام شدم. آنجا بود که مطمئن شدم صد در صد ایراد از قلبم است. دوباره سر فیلمبرداری رفتم و همان روز بود که حالم بد شد و دوباره درد قفسه سینه سراغم آمد و واقعا انگار داشتم آف می‌شدم.

این هنرمند گفت: همانجا وقتی منوچهر هادی با دکترم تماس گرفت و صدایش روی اسپیکر بود و نمی‌دانست من هم دارم می‌شنوم گفت، مهران در حالت سکته است. خلاصه من اصرار داشتم بمیرم ولی دکتر اصرار داشت من نمیرم چون من می‌خواستم با سرویس کاری‌ام به بیمارستان بروم اما دکتر اصرار داشت با آمبولانس منتقل شوم. وقتی مرا به بیمارستان رساندند یادم هست که واقعاً انگار یکی بر شانه‌ام زد و گفت این یک دفعه مردن است و با بیهوشی و آمپول آرامبخش، قرص خواب و خوابیدن و غش کردن فرق دارد. انگار یک تلویزیون قدیمی مقابل چشمانم بود که گفت برانکارد را بکشید بیرون و تحویل بدهید! انگار یک نفر تلویزیون را از برق کشید و ناگهان صدا و تصویر با هم خاموش شدند و یک نقطه سفید ماند و پرپر زدن...

غفوریان تصریح کرد: چهار رگ قلبم گرفته بود، یعنی درواقع سه رگ کامل بسته شده بود و یکی از رگ‌ها ۹۰ درصد گرفته بود که بخش زیادی از این مشکل، به ژنتیک من مربوط می‌شود و به خاطر پدرم است و بخش‌های دیگر، لطماتی است که خودم به خودم زدم اما خدا را شکر که گذشت. واقعا خدا را شکر می‌کنم زندگی خیلی جذاب است و جذاب‌تر از مردن است.

مهران غفوریان

زندگی شخصی مهران غفوریان

مهران غفوریان بازیگر، کارگردان، کمدین و فیلم نامه نویس ایرانی سینما و تلویزیون و رادیو است. مهران غفوریان فارغ التحصیل رشته ی نقاشی - نقاشی عمومی در دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز می باشد.

در خیابان مولوی تهران به دنیا آمد و بزرگ شده تهرانسر و محله دریاست. پدرش ناخدای نیروی دریایی و اهل تهران و مادرش معلم و اهل تبریز است. یک برادر به نام مهدی دارد که از او ۵ سال بزرگتر است و آهنگسازی می‌کند.

اولین بار سال 1373 در 20 سالگی به پیشنهاد یکی از دوستانش در تست برنامه آیتمی 39 به کارگردانی داریوش کاردان شرکت کرد و قبول شد.

اما اوج شهرت او برای ساخت مجموعه تلویزیونی زیر آسمان شهر بود که از بهترین و پر مخاطب ترین سریال های چند دهه اخیر تلویزیون بود که سری دوم و سوم آن را نیز ساخته و خودش نیز در نقش بهروز خالی بند نقش آفرینی کرده بود.

سعید آقاخانی، محمدرضا گلزار، یوسف تیموری، امین حیایی، محسن تنابنده و پیمان قاسم‌ خانی از جمله دوستان بسیار خوب و صمیمی‌  مهران مدیری هستند.

به جز کار در سینما و هنر ،شغل دوم نیز دارد و دارای یک فروشگاه آجیل و شیرینی فروشی می باشد.

مهران غفوریان

ازدواج مهران غفوریان:

مهران غفوریان در 13 دی ماه 1393 در سن 40 سالگی با دختری بنام آرزو ازدواج کرد،آشنایی این دو در یک مرکز خرید اتفاق افتاد و سپس تصمیم به ازدواج گرفتند. ثمره ازدواج دختری به نام هانا در بهمن 97 است.

نحوه آشنایی و ازدواج مهران غفوریان با همسرش

مهران غفوریان در برنامه دورهمی درباره نحوه آشنایی با همسرش گفت : ما در یک مرکز خرید با هم آشنا شدیم و آرزو من را نمیشناخت!!! و بعد از آشنایی به او گفتم که من بازیگرم و بعدا متوجه شد او میگوید که همسرش فقط شبکه آی فیلم را تماشا میکند.

او درباره اینکه آیا پدر خوبی میباشد یا نه گفت اهل بزرگ کردن بچه در ناز و نعمت نیستم. دوست دارم با به دست آوردن هر چیزی ذوق کند نه این که برایش فرقی نداشته باشد. خودم از ۱۷ سالگی در یک کاغذفروشی در ظهیرالاسلام کار می کردم و هر چیزی که با دستمزدم می خریدم برایم جذاب بود.»

مهران غفوریان

شغل آرزو غفوریان همسر مهران غفوریان

آرزو همسر مهران مدتی است که وارد مدلینگ شده و با برندهای آرایشی همکاری دارد. وی عکس های آتلیه ای و مدلینگ خود را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده است.

آیا این خبر مفید بود؟
بر اساس رای ۲ نفر از بازدیدکنندگان
جهت مشاهده نظرات دیگران اینجا کلیک کنید
copied

  • مریم تبار

    مال قبلن بود