
جزئیات صدور حکم قطعی پدر رومینا اشرفی

مادر رومینا اشرفی گفت: رای دادگاه برای همسرم تنها ۹ سال و برای بهمن خاوری ( پسری که رومینا با او فرار کرده بود) دوسال حبس اعلام شده است.
مادر رومینا اشرفی نوجوان ۱۳ساله تالشی که خرداد ماه امسال توسط پدرش به قتل رسید ، گفت: رای دادگاه برای همسرم تنها ۹ سال و برای بهمن خاوری ( پسری که رومینا با او فرار کرده بود) دوسال حبس اعلام شده است.
مادر رومینا اشرفی نوجوان ۱۳ساله تالشی که خرداد ماه امسال توسط پدرش به قتل رسید ، گفت: رای دادگاه برای همسرم تنها ۹ سال و برای بهمن خاوری ( پسری که رومینا با او فرار کرده بود) دوسال حبس اعلام شده است.
رعنا دشتی مادر رومینا اشرفی افزود: با وجود تاکیدات مقامهای قضایی از "رسیدگی ویژه" به این پرونده، رای دادگاه ترس و وحشت به جان من و خانوادهام انداخته است. من به این رای اعتراض دارم و خواهان تجدیدنظر در دیوان عالی کشور هستم.
با وجود آنکه در روزهای ابتدایی نشر خبر قتل رومینا به عنوان "نمونهای از نقض آشکار حقوق کودک" نام برده و گفته می شد که به دلیل ماهیت جرم، دادستان "مطابق با ماده ۵ قانون حمایت از کودک و نوجوان به عنوان "مدعیالعموم" در این پرونده وارد عمل می شود ؛ ولی رای دادگاه موجب برخی نگرانی ها برای مادر رومینا و تنها فرزند خردسالش شده است.
مادر رومینا در ادامه و با تاکید بر اینکه خواهان تجدید نظر خواهی دراین پرونده و قصاص همسرش است،اضافه کرد: دیگر نمیخواهم شوهرم به روستا بازگردد.
خانم دشتی گفته بعد از ۱۵ سال زندگی مشترک ، هیچ علاقه و امیدی به ادامه زندگی با همسرش که این بلا را سر آنها آورده ، ندارد و نگران جان تنها پسر و خانوادهاش است.
مادر رومینا مدعی شد: در همین مدت کوتاه بارها خانواده همسرم، من و فرزند خردسالم را تهدید کرده اند و با وجود آن که صلاحیت لازم را ندارند؛ قصد گرفتن کودک خردسالم را دارند.
او معتقد است: اگر همسرش قصاص نشود، باید زندانی یا تبعید شود، چرا که در غیر این صورت هیچ امنیتی برای او و اطرافیانش قابل تصور نیست.
بر اساس قانون مجازات اسلامی پدری که فرزندش را بکشد قصاص نمیشود و در صورت محکومیت در دادگاه به پرداخت دیه و حبس محکوم میشود.
به گفته مادر رومینا حکم دادگاه برای بهمن خاوری که فرزندش چند روز قبل از قتل با او فرار کرده بود، تحمل تنها دو سال حبس است.
رومینا اشرفی، دختر نوجوان ۱۳ ساله تالشی متولد ۱۳۸۵ بود که در اول خرداد ماه سال ۹۹ در روستای سفید سنگان لمیر، توسط پدرش به قتل رسید.
رومینا اشرفی (زادهٔ ۱۵ مرداد ۱۳۸۵ – درگذشتهٔ ۱ خرداد ۱۳۹۹ در روستای سفید سنگان لمیر، بخش حویق، شهرستان تالش) دختر نوجوان ۱۳ ساله تالشی بود که پدرش او را به قتل رساند.او پیش از مرگ به علّت مخالفت خانواده با ازدواجش، به همراه دوست پسرش از خانه گریخته بود، اما پلیس او را دستگیر کرد و به پدرش تحویل داد. قتل او واکنشهای زیادی را در شبکههای اجتماعی به همراه داشت. خبر قتل او، یکم خرداد در تعدادی از کانالهای پیامرسانی محلی تالش منتشر شد. مراسم درگذشت رومینا روز دوشنبه ۵ خرداد در منزل پدربزرگش در روستای سفیدسنگان برگزار شد.
طبق گفته برخی منابع، پدر او پس از مشورت با دامادش که وکیل دادگستری است و با اطلاع از اینکه در قانون مجازات اسلامی ولی دم قصاص نمیشود، وی را با داس به قتل رساند.
شرح ماجرا
سنگ قبر رومینا اشرفی در روستای سفید سنگان
رومینا اَشرفی قبل از ۱۳ سالگی عاشق پسری ۲۸ ساله به نام بهمن خاوری شده بود. پدر رومینا (رضا اشرفی) ظاهراً بهدلیل اختلاف فرهنگی (مذهبی) که بین دو خانواده وجود داشت، مخالف ازدواج آنها بود. در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۹، رومینا به همراه بهمن خاوری فرار کرد اما یک روز بعد، خانواده اش شکایتی تحت عنوان «آدمربایی» در دادسرا ثبت کردند که منجر به تعقیب قانونی و بازداشت آنها شد.به گفتهٔ خالهٔ رومینا، برای آنکه رومینا را راضی به بازگشت کنند، به او پیغام میرسانند که پدرش با ازدواجش موافق است. بر این اساس، خانوادهٔ خاوری سفرهٔ عقدی آماده میکنند، ولی در زمان مقرر، رضا اشرفی با پلیس در آنجا حاضر میشود.
به گفتهٔ افراد محلی، رومینا به علّت ترس از جانش و آشنایی با خلقیات پدرش، تمایلی به بازگشت به خانه نداشتهاست امّا پلیس بهناچار و طبق قوانین، او را به پدرش تحویل داد. به گفتهٔ معاون دادگستری گیلان «پدر رومینا با ملاطفت و مهربانی که نشان داده بود اعتماد بازپرس را جلب کرده بود و با بررسی جمیع شرایط، علّتی برای تحویل ندادن دختر به خانوادهاش در آن زمان وجود نداشتهاست». آنها شب را در منزل یکی از بستگان در آستارا به صبح رساندند و فردای آن روز راهی روستایشان شدند. در ۱ خرداد ۱۳۹۹ پدر ابتدا سعی کرد رومینا را خفه کند اما موفق نشد و پس از آن سر او را با داس برید. به گفتهٔ یکی از مقامات دادگستری گیلان پدر رومینا بلافاصله پس از قتل دختر، از کردهٔ خود پشیمان شد و از خانه بیرون آمد و تقاضای کمک کرد که بیفایده بود. اقوام رومینا (که چند دقیقه بعد از قتل، به محل حادثه رسیده بودند) میگویند: رضا اشرفی داس خونی و بخشی از موهای رومینا را بالا گرفته و گفته «غیرت من را ببینید که بچهٔ خودم را کشتهام».[۹] با شیونهای مادر و بقیهٔ همسایهها پلیس از راه رسید و قاتل را بازداشت کرد.
سایت میدان در گزارشی با دوستپسر رومینا اشرفی و همینطور عموی مقتول مصاحبه کردهاست، اما هر دو نفر، روایت متفاوتی از ماجرا تعریف کردهاند.
ماجرا از زبان بهمن خاوری
«چند سالی بود که عاشق هم بودیم و بالاخره تصمیم گرفتم تا یک نفر را بفرستم و او را از پدرش خواستگاری کنم. اما از آنجایی که مذهب ما یکی نبود، مخالفت کردند. به همین خاطر هم دختر به من گفت که پدرم رضایت نمیدهد و باید فراریاش بدهم. همین شد که باهم فرار کردیم و پنج روزی ناپدید شدیم. بعد از این ماجرا بود که پدرش در پاسگاه حویق از من به جرم آدمربایی شکایت کرد. حتی به من تهمت زد که دخترش را بیهوش کردم و گاو و طلاهایش را هم دزدیدم. وقتی پاسگاه دختر را خواست و او هم به آنها گفت که به خواسته خودش با من آمدهاست؛ ولی پدرش بیخیال نشد. در آگاهی آستارا هم از من شکایت کرد و چند روز بعد آگاهی با من تماس گرفت؛ ولی چند نفر از بستگان آمدند و خواستند که ما با هم صیغه کنیم تا ماجرا تمام شود؛ ولی آن مرد با پلیس هماهنگ کرده بود تا من را دستگیر کنند. موقع بازجویی من گفتم که آن دختر را دوست دارم و اجباری در کار نبوده و دختر هم در بازجویی این حرفها را تأیید کرد. یک شب در بازداشتگاه ماندم اما در نهایت تبرئه شدم.»
«رومینا میگفت باباش کتکش میزده و موهاشو میکشیده. حتی به من گفته بود که پدرش معتاده و شیشه میکشه.»
از زبان اسفندیار اشرفی
آن پسر در این مدت بارها با من تماس گرفته و ما را تهدید کردهاست. به ما فحاشی میکند. اگر از رومینا عکسی نمیفرستاد، این مسائل پیش نمیآمد. اصلاً کدام مردی وقتی بخواهد با یک دختر ازدواج کند، عکسش را در اینستاگرام میگذارد؟ کدام مردی عکس ناموسش را در دنیا پخش میکند؟
از زبان خواهر بهمن خاوری
«رومینا یه دختر پاک و معصوم بود. فکر نکردم با داداشم فرار کرده، برام مثل این بود که یه دختر بیکس رو پناه دادم. منم مثل دسته گل نگهش داشتم. حتی پسرم رو چند روز فرستادمش جای دیگه، گفتم این دختر امانته اینجا. به داداشمم گفتم هر وقت رسمی زنت شد بیا، غیرتم قبول نمیکرد باهم باشن»
— عصر ایران
خواهر بهمن در مصاحبه با روزنامه سازندگی، حرفهایی بیان میکند که به ادعای این روزنامه قابل انتشار نیست.