رپورتاژ آگهی:
اهمیت روانشناسی معامله گری برای موفقیت در بازارهای مالی
هر فعالیتی برای اینکه بتواند بهترین نتیجه را حاصل شود، مهارتها و روشهایی دارد که با انجام آنها، میتوانید مسیر را آسانتر طی کنید. سرمایه گذاری و فعالیت در بازارهای مالی نیز از این قائده مستثنی نیست. روشهای زیادی وجود دارند که احتمال موفقیت در معاملات را به شکل تاثیرگذاری افزایش میدهد. مهمترین این مهارتها را میتوان توانایی بررسی اساسی یک شرکت و تعیین جهتگیری روند سهام آن دانست؛ اما هیچ یک از این مهارتهای فنی، به اندازه ذهنیت معاملهگر مهم نیستند.
هر فعالیتی برای اینکه بتواند بهترین نتیجه را حاصل شود، مهارتها و روشهایی دارد که با انجام آنها، میتوانید مسیر را آسانتر طی کنید. سرمایه گذاری و فعالیت در بازارهای مالی نیز از این قائده مستثنی نیست. روشهای زیادی وجود دارند که احتمال موفقیت در معاملات را به شکل تاثیرگذاری افزایش میدهد. مهمترین این مهارتها را میتوان توانایی بررسی اساسی یک شرکت و تعیین جهتگیری روند سهام آن دانست؛ اما هیچ یک از این مهارتهای فنی، به اندازه ذهنیت معاملهگر مهم نیستند.
کنترل احساسات، تفکر سریع و انضباط، مفاهیمی هستند که اهمیت بسیار زیادی در روانشناسی معامله گری دارند؛ در این میان، دو احساس اصلی که باید درک و کنترل شوند، عبارتند از: ترس و طمع.
تصمیمات سریع
بهترین را موفقیت در ترید چیست ؟ معاملهگران اغلب باید به سرعت فکر کنند، تصمیم بگیرند و در زمان مناسب به بازار سهام وارد و خارج شوند. بنابراین، به یک ذهن آماده، برای انجام فعالیتهای لحظهای نیاز دارند. همچنین، باید انضباط داشته باشند تا بتوانند برنامههای معاملهای خود را پیگیری کرده و بدانند چه زمانی باید سود و زیان را ثبت کنند. به یاد داشته باشید که احساسات به هیچ وجه نباید مانع این کار شود.
نکات کلیدی
در بسیاری از موارد، احساسات کلی سرمایهگذاران، باعث میشود عملکرد بازار، به سمت مسیرهایی حرکت کند که با اصول اقتصادی همخوانی ندارد. در نتیجه، یک معاملهگر موفق، باید بتواند دو احساس ترس و طمع را که باعث ایجاد ضعف در زمان تصمیمگیری میشوند درا به خوبی کنترل کند.
«درک درست این موضوع، میتواند انضباط و بیطرفی لازم برای بهرهبرداری از احساسات دیگران را به شما بدهد.»
درک ترس
وقتی معاملهگر، خبر بدی درباره سهام خاص یا اقتصاد میشنود، بهطور طبیعی ترسیده و احتمالاً واکنشی اغراقآمیز نشان میدهد؛ در نتیجه، احساس میکند باید داراییهایش را تسویه کرده، پول نقد نگه دارد و در نهایت از انجام هرگونه ریسک دیگری، خودداری کند. با این کار، شاید بتوانند از بعضی زیانها جلوگیری کند؛ اما در مقابل نیز ممکن است از بعضی سودها هم بهرهای نبرند.
«در این شرایط، شما به عنوان یک معاملهگر، باید درک کنید که باید درک کنید که ترس، واکنش طبیعی به یک تهدید درک شده است. در این مورد، تهدید برای پتانسیل سود شماست.»
تعیین میزان ترس، ممکن است کمک کننده باشد. معاملهگران باید در نظر بگیرند که دقیقاً از چه چیزی و چرا میترسند. اما این تفکر، باید قبل از وقوع خبر بد رخ دهد و نه در حین آن؛ با فکر کردن به این موضوع، قبل از وقوع آن، معاملهگران متوجه میشوند که چگونه به رویدادها از لحاظ غریزی نگاه کنند و چه واکنشی نشان دهند تا از احساسات فراتر نروند. البته، انجام این کار آسان نیست، اما برای سلامت سبد سهام سرمایهگذار و خود سرمایهگذار ضروری است.
غلبه بر طمع از اصول روانشناسی معامله گری
یک ضربالمثل قدیمی در وال استریت وجود دارد که میگوید: «خوکها کشته میشوند»! این اصطلاح، به عادت سرمایهگذاران حریص اشاره دارد که بیش از حد به یک موقعیت برنده میل میکنند تا آخرین نوسان افزایشی قیمت را به دست آورند. غافل از اینکه دیر یا زود، روند معکوس شده و حریصان گرفتار میشوند.
غلبه بر طمع، کار آسانی نیست! همه ما به خاطر طمع و بر اساس غریزه، به دنبال بهترشدن و دریافت مقدار بیشتری هستیم. با اینحال، برای کسب سود بیشتر، معاملهگر باید بتواند این غریزه را تشخیص داده و برنامه معامله را بر اساس تفکر منطقی بسازد، نه خواستههای کودکانه یا غریزی.
تنظیم قوانین
معاملهگر باید قوانینی بسازد تا زمانیکه با فشار روانی روبرو میشود، بتواند به آنها پایبند بوده و بر اساس میزان تحمل خطر-پاداش خود، دستورالعملهایی برای ورود به معامله و خروج از آن تعیین کند. همچنین بتواند هدف سود را مشخص کرده و دستور توقف زیان را در جایگاه مناسب قرار دهد؛ بدین شکل است که میتواند عواطف را از فرآیند خارج کند.
علاوه بر این، ممکن است تصمیم بگیرد که رویدادهای خاصی مانند اعلام سود یا زیان، تصمیم خرید یا فروش یک سهام را به همراه داشته باشد.
منطقی است که محدودیتهایی برای بیشترین مقدار پولی که میخواهید در یک روز برنده یا بازنده شوید، تعیین کنید. اگر به هدف سود رسیدید، پول را گرفته و کنار بروید. در مقابل نیز اگر زیانهایتان به یک عدد از پیش تعیینشده رسید، کارتان را کنار گذاشته و به خانه بروید!
«در هر دو صورت، شما هنوز فرصت معاملهکردن، در روزهای آینده را خواهید داشت.»
انجام تحقیق و بررسی
معاملهگران باید در زمینه سهام و صنایعی که به آنها علاقهمند هستند، متخصص شوند. اخبار را دنبال کنند، خود را آموزش دهند و در صورت امکان، در سمینارهای آموزشی معامله و کنفرانسها شرکت کنند.
تا جای ممکن، وقت بیشتری را به فرآیند تحقیق اختصاص دهید. این به معنای مطالعه نمودارها، صحبت با مدیریت، خواندن مجلات تخصصی معامله و انجام کارهای پیشزمینه دیگری مانند تحلیل اقتصاد کلان یا تحلیل صنعت است.
«به طور کلی، در هر زمینهای که فعالیت داشته باشید، باید بدانید که دانش و داشتن تسلط، یکی از مهمترین راههای غلبه بر ترس است.»
انعطافپذیر بودن
برای معاملهگران، مهم است که انعطافپذیر بوده و گاهی اوقات به آزمایش راههای جدید بپردازند؛ بهعنوان مثال، ممکن است نیاز باشد برای کاهش ریسک، از گزینههای متفاوت و جدیدی استفاده کنید. به طور کلی، یکی از بهترین راههای یادگیری معامله، تجربهکردن (با معقولیت) است. این تجربه، در بسیاری از موارد، به کاهش تاثیر عواطف و احساسات کمک میکند.
در نهایت، معاملهگران باید بهطور دورهای عملکرد خود را ارزیابی کنند. علاوه بر بررسی بازدهیها و موقعیتهای فردی، معاملهگران باید بررسی کنند که چگونه برای یک جلسه معامله آماده شدهاند، چقدر در مورد بازارها بهروز هستند و چگونه در زمینه آموزش، مداوم پیشرفت کردهاند. این ارزیابیهای دورهای، به معاملهگر کمک خواهد کرد تا اشتباهات را اصلاح کرده، عادتهای بد را تغییر داده و بهطور کلی بازدهی را بهبود ببخشد.