وضعیت موسیقی در ایران اسفناک است!
متأسفانه وضعیت موسیقی در ایران اسفناک است؛ کلام آنچنانی ندارد و با خوانندههایی طرفیم که با رفتن روی استیج مشخص میشود اصلاً خواننده نیستند!
به گزارش شما نیوز ، سیاوش امامی یکی از جوانهایی است که سال۸۰، آن زمان که هنوز اینترنتها دایالآپ بودند توانست با گروهش یعنی «موتوژن» رتبه اول مسابقه معروف اینترنتی سایت «تهران اونیو» را به انتخاب داوران بهدست بیاورد؛ مسابقه جریانسازی که نقش مهمی در روی زمین آمدن گروههای زیرزمینی داشت و گروههایی مثل «۱۲۷» هم دستاورد آن بودند. گروه «میوت ایجنسی» ) از همان جا شکل میگیرد و دو آلبوم از این گروه ضبط و در فضای مجازی منتشر میشود. سیاوش امامی میگوید سه عضو اصلی آن، امیر توسلی، هومن اژدری و من بودیم. هومن قطعات انگلیسی میخواند و گروه سعی در ارائه آثار در سبک داشت؛ سبکی که گروههایی مثل و آغازکننده آن بودند و آن زمان هنوز یک دهه هم از شکلگیری این سبک در زادگاهش یعنی انگلستان نگذشته بود. اما آنها هم مثل خیلی از گروههای دیگر، همچون «اوهام» نتوانستند مجوز بگیرند تا دو ماه پیش که سیاوش امامی در مراسم رونمایی از این کودک ۱۴ساله، آن را به زبان آورد. کارهای سیاوش امامی البته تنها محدود به گروه «میوت ایجنسی» نبود و بهعنوان نوازنده و تنظیمکننده با هنرمندان مختلفی کار کرده است؛ همکاری دامنهدار او با امیر توسلی در زمینه موسیقی فیلم، نوازندگی برای گروههای مختلف ازجمله «کاربن»، تنظیم آلبوم «مرد خواب آلود» به خوانندگی علیرضا تهرانی و میکس و مستر آلبومهای «دگردیسی۱ و ۲» از فرشاد رمضانی، رهبری ارکستر کامران تفتی، همکاری با هومن جاوید و البته همکاریاش با نوازنده گیتار باس گروه «کمل» یعنی کالین بیس که در یکی از قطعات آلبوم تازه منتشر شده گروه «میوت ایجنسی»، گیتار نواخته است. این آلبوم که ترجمه فارسیاش «آژانس خاموش» است بهطور کامل حاصل همکاری تنگاتنگ سیاوش امامی با دوست دیرینهاش هومن اژدری است؛ همکاری تنگاتنگی که سالها پیش انجام شده و ثمره مجوزدار آن سالها بعد یعنی اکنون بهبار نشسته است. به بهانه انتشار این آلبوم و سر و شکل متفاوتش با امامی گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
زمانی که این آلبوم را تولید کردید، از تولد این سبک از موسیقی (تریپهاپ) در زادگاهش یعنی انگلستان چیزی حدود ۱۰سال گذشته بود که آن زمان شاید در دنیا هم مخاطب فراگیری نداشت در حالی که اکنون موسیقی الکترونیک در ایران و جهان بسیار فراگیر شده است. وضعیت اکنونی این گونه موسیقایی (تریپهاپ، داونتمپو و مشتقات دیگر موسیقی الکترونیک) را چگونه ارزیابی میکنید؟
بله، مخاطب بیشتری دارد چون گوش مردم هم از موسیقیهای یکنواخت و یکجور پر شده است. این نوع موسیقی که من آن زمان ساختم، مُد نبود و هنوز هم مُد نیست. این آلبوم را نمیتوانم صددرصد در این ژانر تعریف کنم و یک جاهایی هم طعنه به راک میزند اما بیشتر متمایل به تریپهاپ است. اگر منظورتان موسیقی الکترونیک به معنای واقعی کلمه باشد، باید بگویم که راه درازی در پیش دارد. موسیقی الکترونیک در جهان روندی را طی کرده، درواقع یکسری از سازهای الکترونیک(مثل موگ) ساخته و آن سازها در کنار هم ضبط شدند و صدای آنها باعث به وجود آمدن موسیقی الکترونیک بین دهههای ۶۰ تا ۹۰ میلادی شد که آلمانیها مثل گروه « »، «کلاوس شولتز»، «پیتر بُومن» و... خیلی در آن موفق بودند. آنها آن مسیر را گذراندند و پیش آمدند و الان به جایی رسیدهاند که کاملاً مینیمال و به لپتاپ و نرمافزار منتقل شدهاند. ما کسی که سینتیسایزر بداند و درواقع مثل کلاوس شولتز سینتپلیر باشد، در تاریخمان نداشتیم. حتی گاهی اوقات «اورگن» را با «سینت سایزر» اشتباه میگیرند و میگویند انوشیروان روحانی سینتسایزر مینوازد؛ نه، آن سینت نیست! طبیعتاً افرادی هستند که از سینتسایزر استفاده میکنند اما من آلبومی را در ایران ندیدهام که بهشکل رسمی منتشر و مثل کارهای «کلاوس شولتز» صرفاً سینتسایزر با همان شیوه در آن سالها باشد. اصلاً امکاناتش را هم نداشتهایم!
چهارده سال از زمان تولید آلبوم «میوت اِیجِنسی» میگذرد؛ دلیل این همه وقفه برای انتشار آن چه بود؟
آلبوم سال۸۳ تولید شد و از سال۸۴ که برای مجوزش اقدام کردیم، مجوز اشعارش صادر نشد. بعد هم که دیگر گذشت و من و هومن (اژدری) مشغول کارهای خودمان شدیم تا اینکه بعد از حدود دوازده سال، نیما جوان(مدیر نشر جوان) دنبال گرفتن مجوزهای آن رفت و پس از تلاشهای فراوان درنهایت موفق به این کار شد.
این آلبوم با همان شکل و شمایل چهارده سال پیش است یا قطعات دوباره بازسازی شدهاند؟
طی مشورتهایی که با خیلی از موزیسینها و تهیهکنندهها داشتم، تصمیم بر این شد که آلبوم را به همان شکل (انگار که از آن تاریخ فریز شده) منتشر کنیم و تنها آن را دوباره مستر کردیم که بهشکل کاملاً آنالوگ و با تجهیزات قدیمی توسط پیمان توسلی انجام شد.
فکر میکنید باتوجه به تکنولوژی و تجهیزات جدید، شنیدن آلبومی با کیفیت چهارده سال پیش همچنان میتواند جذابیت داشته باشد؟
بعضی از موزیکها تاریخ مصرف ندارند. ما نسلی بودیم که اواخر دهه۷۰، با امکانات بسیار کم که شاید یکصدم امکانات امروز هم نبود، با ضبط دیجیتال به ساخت موسیقیهای استاندارد مشغول بودیم و همه با یک آرزوی بزرگ این کار را کردیم اما متأسفانه سونامی ابتذال سرازیر شد و ۹۰درصد بچههایی که آن زمان کار میکردند را غرق کرد. آلبوم خیلی از همدورهایهای من که موسیقیهای خوبی میساختند، هیچ وقت شنیده نشد. طبیعتاً من الان دیگر آن آدم شاد بیستوچهارساله نیستم و آن سونامی هنوز هم ادامه دارد. موزیکهای پرطرفداری که در ایران ساخته میشوند، کاملاً سریدوزی هستند و مردم متأسفانه از آنها استقبال میکنند و جایی برای موزیکهای خاص در ذهنشان باقی نمانده است. یک طرف ماجرا مردم هستند که باید به آنها غذای روح داده شود و طرف دیگر هم افرادی هستند که باید از این دست موسیقیها حمایت کنند. الان موسیقیها کاملاً سطحی هستند و مثل فیلمهای سطحی، میلیاردی فروش میکنند. این باعث میشود آرتیستهایی که کمی کارهای متفاوت میکنند، زیر دست و پا له شوند و همین میشود که موسیقیِ خوب پیشرفت نمیکند. من همان زمان که این آلبوم را تولید کردم، آن را پیش رامین صدیقی بردم که گفت این آلبوم باید ده سال دیگر منتشر شود چون الان جامعه ما نمیتواند آن را بپذیرد، ولی شاید ده سال دیگر بتواند و دقیقاً هم همان اتفاق افتاد. این آلبوم با در نظر گرفتن سال تولیدش، کاملاً شکل و شمایل خودش را دارد و شبیه چیزی نیست.
زبان این آلبوم صرفاً انگلیسی است؛ دلیل این انتخاب چه بود؟
آن سال تصمیم گرفتیم کلام انگلیسی باشد تا بتوانیم آن را خارج از ایران هم تبلیغ کنیم؛ حتی سامان مقدم و امیر توسلی برای انتشار آن توسط «ویرجین رکوردز» هم تلاش کردند که البته نشد و همین موضوع باعث شد به کلی فستیوالهای خارجی دعوت شویم که البته بهدلیل شرایط آن دوره، هیچ کدام را هم نرفتیم. کلام انگلیسی را انتخاب کردیم چون آن زمان گنجاندن کلام فارسی در تریپهاپ سخت بود. امکان این کار وجود داشت اما آن زمان دانش و تجربه من نسبت به این گونه موزیک کم بود. اکنون، هم تجربهام بیشتر شده و هم شعور موسیقاییام نسبت به آن دوره تفاوت کرده است. برای همین اگر الان این کار را انجام دهم، حتماً از کلام فارسی استفاده میکنم؛ کمااینکه قصدم هم همین است و قرار است آلبوم بعدیِ «میوت ایجنسی» فارسی باشد.
به سامان مقدم اشاره کردید؛ چه شد که تصمیم گرفتید او را بهعنوان تهیهکننده انتخاب کنید؟
سال۸۰، «تهران اَوِنیو» مسابقهای را در فضای مجازی بین موسیقیهای زیرزمینی راه انداخت تا گروهها در دو بخش کارشناسی (که تقریباً خیلی از موزیسینهای مطرح و ناشران این داوران را تشکیل میدادند) و مردمی باهم رقابت کنند. مردم از طریق اینترنت دایالآپ موسیقیها را گوش میکردند و به آنها رأی میدادند. من و دو نفر از دوستانم، گروهی به نام «موتوژن» داشتیم که با یک قطعه فرانسوی الکترونیک-رگه در این مسابقه شرکت کردیم و با نظر هیاتداوران، اول شدیم. سامان مقدم که آن زمان دنبال ساپورت کردن یک گروه موسیقی بود، این موزیک را شنید و از آن خوشش آمد. بعد هم از طریق امیر توسلی قرار گذاشتیم و هومن اژدری هم به ما اضافه شد و به این شکل پروژه «میوت ایجنسی» شکل گرفت.
برنامه آینده گروه «میوت ایجنسی» و برنامه بعدی خود شما چه خواهد بود؟
سعی میکنیم هر چه سریعتر کنسرت برگزار کنیم که قطعاً یک کنسرت صرفاً موزیکال نخواهد بود و با تلفیقی از ویدئو و پرفورمنس روی صحنه خواهیم رفت. در مراسم رونمایی هم دو قطعه از آلبوم را با نگاه امروزمان به موسیقی به همراه محمدرضا اصغری، فرشاد رضایی و هومن اژدری اجرا کردیم که دمویی برای کنسرت پیشرو خواهد بود.
بهنظرتان رونق کنسرت موزیسینهای غیرایرانی، چه تاثیری بر موسیقی و کنسرتهای هنرمندان ایرانی میگذارد؟
متأسفانه وضعیت موسیقی در ایران اسفناک است؛ کلام آنچنانی ندارد و با خوانندههایی طرفیم که با رفتن روی استیج مشخص میشود اصلاً خواننده نیستند! حالا تصور کنید که همینها طرفداران زیادی دارند! این یعنی موسیقی خوب در مملکت حرام شده و به گوش مردم نرسیده که حداقل قابلیت مقایسه کردن آنها را داشته باشند. وقتی موزیسینهای خارجی به ایران میآیند آنقدر برایشان تبلیغ میشود که مردم به کنسرتهایشان میروند؛ پس مردم پتانسیل شنیدن موسیقی خاص را هم دارند فقط افرادی که از این نوع موسیقی حمایت کنند تا بتوانند کنسرت بگذارند، وجود ندارند. بهطور کلی باید بگویم وضعیت موسیقی در ایران واقعاً دردناک است.
فرزان صوفی