مرثیه ای در سوگ هواداری از مدیریت نفت !!

صنعت نفت ایران را در ایامی نه چندان دور ، موتور محرک اقتصاد ایران می نامیدند و این یعنی هر تحرکی در این صنعت می تواند باعث حرکت و شادابی و تقویت سایر بخش های اقتصادی ایران هم باشد به همین دلیل اتفاقاتی کوچک در این صنعت هم می تواند با ذره بینی بزرگ دیده شود و در ذهن و فکر جامعه ایرانی تا مدتها باقی بماند. از سویی دیگر روند اجرایی برنامه جامع اقدام مشترک در مسایل هسته ای مدتی است باعث شده تا زمینه نقد و بررسی مسایل مختلف و کارنامه همه دستگاه های اجرایی در دو سال اخیر فراهم شود تا از این رهگذر آسیب ها و چالش های احتمالی بخش های مختلف هم مورد تجریه و تحلیل قرار گیرد و خوشبختانه دولت محترم و رییس جمهور محترم هم احتمالا از این فرصت و گذرگاه نقد استفاده خواهند کرد. در این میان سهم صنعت نفت به دلیل تاثیرگذاری بیشتری که در آینده اقتصاد ایران دارد طبیعتا بیشتر است و در درون این صنعت هم نوعی جریان نقد نسبت به عملکرد و رخدادهای خاص آن وجود داشته و دارد که در این ایام البته تقویت و فعالتر شدن این رویه نقادانه می تواند به بهبود شرایط فردای این صنعت کمک بسیاری کند. یکی از موضوعاتی که در ماه های اخیر در ذهن تماشاگران دور و نزدیک این صنعت مطرح شده است مساله فعالیت های وزارت نفت در موضوعاتی بعضا غیرمرتبط و نیز تضاد و تعارض در درونمایه و ماهیت حامیان پرشور این صنعت است! به تازگی متاسفانه شاهد موضع گیری تند و پرابهام یک منافق مشهور و منحرف ضد انقلاب در حمایت از وزیر نفت کشورمان بوده ایم، علیرضا نوری زاده که سالهای سال جیره خوار دربار سعودی است و در کارنامه اش حمایت از شیاطینی مثل عبدالمالک ریگی و دار و دسته رجوی را ثبت کرده است و اصولا تحت عنوان رپرتاژگیر رسانه های ضدانقلاب معروف است در برنامه ای عجیب ، مفصلا به دفاع از وزیر نفت کشومان پرداخته و با توهین و بددهنی به چهره های انقلابی کشور از جمله یکی از ائمه جمعه استان های مهم نفتخیز ، مدیران شناخته شده نفت و وزرای سابق ، همه این افراد را به اتهام دزدی در برنامه اش محاکمه کرده و در عین حال با دفاع از یک برکناری پرحرف و حدیث نفتی در شهریور ماه امسال ، وزیر نفت را به رو کردن مفاسد سایرین وصف می کند و تلویحا از مطلومیت ایشان دفاع میکند! در همان ایام و بعد از نطق آتشین یک نماینده خوزستانی در صحن مجلس درباره عملکرد وزارت نفت که طبیعتا ناشی از ذات وظیفه وکالت هر نماینده ای است یک مدیر صاحب مسئولیت نفتی ، بدون اینکه درک کند مسئول پاسخ به محتوای نطق آن نماینده نیست و وظایف مهم دیگری دارد ناگهان در یک نامه مفصل ضمن محکوم کردن آن نماینده بابت اظهارنظر در مجلس ، مدیربالاسری خود یعنی وزیر محترم را تا حد " دانشمندی محبوب" وصف می کند که گویا زمین و زمان ایشان را به این صنعت هدیه داده اند! هر چند در سوابق "کارهای " سالهای دور این مدیر هم مواردی "بی پاسخ" وجود دارد اما بعد از این نامه بسیاری از نفتی ها آن متن که شایع شده امنای یک کلوپ ظاهرا غیردولتی ( با اعضای دولتی!) نوشته و تنظیم کرده اند را مصداقی از "رواج مجیزگویی برای صندلی " و نشانه ای از حب دنیا تلقی کردند که واقعا مایه تاسف است. همان ایام ناگهان سروکله یک دلال مشهور دکل های حفاری پیدا می شود و گویی که دستی از غیب اسرار را هویدا می کند، یک روز در تیتر یک روزنامه ای اصلاح طلب و روز دیگر در یک خبرگزاری آمریکایی و روز دیگر در آنتن زنده بی بی سی فارسی ظاهر می شود و با اصرار به اینکه " او یک کارآفرین است" تلاش می کند تا ثابت کند در سالهای قبل از مدیریت فعلی وزارت، اتفاقاتی در دلالی دکل افتاده و پول دکلی بدون ورودش پرداخت شده اما الان وزارت و شرکت نفت سخت به دنبال احیای اموال کشور هستند!! این کارآفرین خودخوانده که به قول خودش دردوره ای از زندگی " پوکر باز قهاری بوده است" و الان عوض شده است احتمالاخاطرات رنگینی از کلبه ها و کازینوهای جنوب فرانسه دارد! اما مشخص نیست چگونه از جایگاه" مردی پشت پرده" یک شبه قهرمان صحنه ها میشود و به وسط گود می آید و با گرفتن ژست کارآفرین ، به دنبال تطهیر خود و اثبات جدیت وزارت نفت در احقاق حق از دست رفته کشور است؟!! به راستی باید بر حال و روز هواداری از وزارت نفت ایران مویه سر داد! امروز رواست اگر بر جریان هواداری از این مدل مدیریت مرثیه خواند و بیرق سیاه برافراشت، چرا کسی فکر نمی کند که این اتفاق ها عاقبت در حافظه تاریخی این مردم حک می شود و هزینه پاک شدنش پای کلیت کشور است ؟ واقعا کسی به فکرش نرسید که وقتی نوری زاده منحرف منافق از وزیر موسفید کرده کشورمان اینطور هواداری می کند و همه منتقدان وزارت را دزد و در مقابل، ایشان را در حال بازکردن مشت دزدان معرفی می کند حتما و حتما یک جای کارمان خطاست که نوری زاده افتاده دنبال هواداری از وزیر جمهوری اسلامی! چطور وقتی نوری زاده یکساعت برنامه شوی چندش آور تلویزیونی اش را به دفاع از وزارت نفت اختصاص داد اداره کل روابط عمومی دوخط بیانیه غیررسمی نداد که" ای ملت ، ما خود را از تعریف و تحبیب این منافق حقوق بگیر تل آویو مبری می دانیم؟؟! " اصلا در تاریخ لجن پراکنی های این عنصر منافق که البته صدای گویای سعودی و تل آویو است کسی به یاد ندارد که از وزیری از وزرای جمهوری اسلامی دفاع کرده باشد و او را محترم و ضدفساد معرفی کرده باشد! حال چه اتفاق افتاده که از وزیری باسابقه دو دهه وزارت در جمهوری اسلامی ایران دفاع می کند؟؟؟چه بلایی بر سر مدل هواداری از مدیریت موتور محرک اقتصادی ایران آمده است ؟ آیا این صنعت به جایی رسیده که یک ضدانقلاب مفنگی و دیگری و دلال و صاحب کلبه های عیش و مستاجر کازینوهای ساحلی، از این صنعت و مدیر ارشدش دفاع کند و مجیز او را بگوید؟؟ کمی از "اهواز " که خارج شویم، از شهری که به برکت جمهوری اسلامی و با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ، بسیاری از نمادهای ننگین "فرهنگ آمریکایی" نظیر "کلابه ها و میکده ها" در آتش نفرت مردم انقلابی سوختند و برای همیشه برچیده شدند، از تنگ غیور اصلی تا خود چزابه و شلمچه و خرمشهر ، هر وجب خاکمان با خون جوان رشیدی فرش شده است؛ فرش شده است تا امروز به برکت خون آنها ، از قدرت مخازن نفتی و آمادگی برای افزایش تولید " در اسرع وقت" سخن بگوییم. آیا این صنعت نفت که اقتدار امروزش را نه از تعریف و تمجیدهای دهن پرکن ، و نه از یاوه گویی های نوری زاده بلکه از خون شهدای ایران کسب کرده ، می تواند وامدار عده ای "بارنشین" و متحدان آل سعود خبیث باشد؟؟ نه؛ این صنعت نفت فارغ از همه تمجیدهای عجیب و غریب ، وامدار قدرت اراده و اخلاص کارکنان اش است که در برهوت گمنامی چرخ های این صنعت عظیم را می گردانند و پزش را دیگران می دهند.