چگونگی آشنایی و ازدواج بازیگران سینما+عکس
شبکه مردمی اطلاع رسانی(شمانیوز): اغلب کسانی که ازدواج کردهاند پیدا کردن همسرشان را محصول یک تصادف شیرین و غیر قابل پیشبینی میدانند. معمولا در بازگویی خاطرات روزهای اول آشنایی حتما در مورد محل ملاقات هم شرحی داده میشود.
به گزارش خبرنگار شبکه مردمی اطلاع رسانی(شمانیوز)، هرچه باشد آنجا مهمترين اتفاق زندگيشان روي داده است. اما آيا واقعا مهم است آدمها كجا شريك زندگيشان را پيدا كنند؟ هراير دانليان، روانشناس و زوجدرمانگر، معتقد است محل آشنايي اهميت چنداني در آينده زندگي مشترك ندارد اما بايد نسبت به ويژگيهاي مثبت يا منفي موقعيتهاي مختلف آگاه بود تا رابطه را در مسير مناسبتري هدايت كرد.
به اين بهانه مجله سیب سبز به سراغ بازیگران خوشبختي رفته كه سبكهاي آشنايي متفاوتي آنها را با همسرشان پيوند داده است.
بهاره رهنما:
در خيابان وليعصر آشنا شديم
«آشنايي ما به سال 70 بازميگردد. روزي كه پيمان را براي اولينبار ديدم كاملا به ياد ميآورم؛17 ساله بودم و دانشجوي سال اول دانشگاه. به خاطر اينكه در دبيرستان جهشي خوانده بودم، زودتر وارد دانشگاه شدم. يك روز وقتي از دانشگاه بازميگشتم، در خيابان وليعصر بهطور اتفاقي با هم آشنا شديم. اين آشنايي در سالهاي بعد، يعني سال 1373 شكل جديتري به خود گرفت و ما با هم ازدواج كرديم.»كيفري دارد يا خير. نميدانيم اصلا راست ميگويد يا دروغ و اينها مسائلي است كه اگر ناديده گرفته شود، آسيبهاي زيادي را به دنبال خواهد داشت.
شقايق دهقان:
مدتها همكار بوديم
«من و مهراب از 10 سال قبل همديگر را ميشناختيم. تا مدتها همكار بوديم و سر سريال پاورچين بود كه قضيه جدي شد. خيلي هم براي هردويمان انـتـخاب سختي نبود؛ چون همديگر را از قبل ميشناختيم. چيزي نداشتيم كه از هم پنهان كنيم و بعد توي زندگي دستمان براي هم رو شود.»
حميد گودرزي:
در محلهمان عاشق شدم
«سال 82 در ميدان آرژانتين همسايه بوديم. من آن زمان دانشجوي رشته كارگرداني بودم و ماندانا 16 ساله و محصل بود. اين آشنايي ادامه پيدا كرد و با پيشنهاد ازدواج من مخالفتهاي اوليه خانواده همسرم شروع شد چون آنها در آمريكا ساكن بودند و با شغل من مشكل داشتند. مخالفتها به سال نكشيد و با پافشاري ما با هم ازدواج كرديم. »
سپند اميرسليماني:
دوست دوست هم بوديم
«ما در يك جمع دوستانه به واسطه دو نفر از دوستان قديمي به هم معرفي شديم و آشناييمان شروع شد. بعد از آن هم آشناييمان ادامه پيدا كرد و بعد از گذشت مدتي احساس كرديم از هم شناخت كافي به دست آوردهايم و ميتوانيم با زندگي در كنار هم خوشبخت باشيم.
البته از همان روزهاي اول آشنايي موضوع ازدواج را با هم مطرح نكرديم اما بعد كه روز به روز شناختمان از هم بيشتر شد و تقريبا دو سال از آشناييمان گذشت، تصميم گرفتيم آيندهمان را در كنار هم و با هم بسازيم. به اين شكل زندگي مشتركمان را با شناخت و علاقه آغاز كرديم.»
منبع:سیب سبز