در طول روز چندبار به رابطه جنسی فکر میکنید؟
هر انسان سالم چه زن و چه مرد، بطور معمول روزانه حداقل یکبار به رابطه جنسی فکر می کند و این نشانگر سالم بودن شما از لحاظ جنسی است.
رابطه جنسی یکی از پایههای اصلی در زندگی زناشویی است. برای داشتن زندگی زناشوییای محکمتر باید یک رابطه جنسی لذتبخش و دلنشین با همسرتان داشته باشید. بدون تردید لذت جنسی یکی از مهمترین لذتهای دنیوی است که در استحکام خانواده و روابط زناشویی نقشی اساسی بازی میکند. بر این اساس جستجو در گوشه و کنار جسم زن و مرد برای دستیابی به لذت بیشتر، یک دغدغه اصلی به شمار میرود. نگران پاسخی که در ذهنتان به این سوال داده اید نباشید. ما به شرح دلیل پاسخ شما خواهیم پرداخت و سعی خواهیم کرد که شما را با طبیعت وجودی تان آشتی دهیم تا به درک بهتری از تفکرات جنسی خود برسید و تابوی ایجاد شده در مورد سوالات جنسی را از میان برداریم و واقعیتهای علمی را جایگزین آن کنیم.
آیا شما به رابطه جنسی فکر میکنید به شما تبریک میگوییم، جواب شما درست بود، "بله" پاسخ درست "بله " است، هر انسان سالم، چه زن و چه مرد، بطور معمول روزانه حد اقل یکبار به مسائل جنسی فکر میکند و این نشانگر سالم بودن شما از لحاظ جنسی است. امیدواریم این سوال به شما کمک کند تا بدانید، تفکر جنسی و در ادامه، تقویت انرژی جنسی، نه تنها بد نیست و نباید بخاطر آن خود را سرزنش کنید، بلکه ابزار بسیار قدرتمندی است برای قدرت بخشیدن به شما و کمک به برگرداندن شور و هیجان جنسی و آموختن استفاده از این موتور پر قدرت در جهت تکامل و درک لحظات ناب آفرینش با رسیدن به وحدت و یکی شدن با شریک جسم و جان تان. برای ایجاد درکی بهتر از سلامت جنسی و تفکرات جنسی سالم، ملزم به مشخص کردن سه موضوع واقعیتهای علمی، تابوهای اجتماعی و نقش ما بعنوان یک انسان در مورد تفکر و رابطه جنسی هستیم. بررسیها و تحقیقات علمی در مورد جنسیت و تفکرات جنسی همۀ انسانها دارای انرژی جنسی فوق العادهای بعنوان یکی از احساسات لذت بخش زندگی هستند. شرط برخورداری از این لذت، داشتن انرژی جنسی سالم و استفاده صحیح از آن است. مغز این انرژی را کنترل میکند. مغز انسان اولین عضوی است که تحریک و تهییج میشود و راجع به مسائل جنسی به تفکر میپردازد. حال این سوال پیش میآید که بطور طبیعی زنان و مردان در طول روز چند بار به مسائل جنسی فکر میکنند؟ با توجه به آخرین یافتههای روانشناسان که در سایت healthnews چاپ شده، زنان و مردان به سه مو ضوع خواب، غذا و رابطه جنسی و یا به عبارتی نیازهای زیستی ابتدایی فکر میکنند و در این میان فکر کردن به مسایل جنسی یکی از مهمترین دغدغههای هر زن و مرد است و دلیل آن نیز مانند هر موجود زنده دیگری ریشه در غریزه بقا و تناسل و توالد دارد که موضوعی غیر قابل انکار است، موضوعی که علیرغم اهمیت آن معمولا نادیده گرفته میشود. طبق بررسیهای انجام شده تعداد دفعاتی که زنان و مردان به افکار جنسی میپردازند، مورد بررسی قرار گرفته و به نتایج جالبی دست یافته اند. یک جوان در طول روز چند بار به مسایل جنسی فکر میکند، در این رابطه بین زنان و مردان کمی تفاوت وجود دارد. مردان نسبت به زنان، بسیار بیشتر به رابطه جنسی و حتی غذا خوردن فکر میکنند و تمایل بیشتری برای اظهار آن و گزارش کردن این تمایلات طی تحقیقات علمی دارند. پسرانی که تازه به دانشگاه راه یافته اند روزانه حدودا ۱۹ بار و دختران روزانه ۱۰ بار به داشتن رابطه جنسی و مسایل پیرامون آن فکر میکنند، این تعدد دفعات پرداختن مغز به موضوعات جنسی بدلیل حضور نزدیکتر و بیشتر دو جنس مخالف نزدیک یکدیگر میباشد که بدلیل حدوث یکباره این حضور، کاملا طبیعی است. با گذشت زمان این اعداد تقلیل یافته و میزان میل جنسی زنان تا اوایل سی سالگی به میزان میل جنسی مردان نزدیک میشود و در دهه چهارم زندگی، زنان با گذراندن فعالترین دوره فعالیت جنسی خود از لحاظ فیزیولوژیکی، فعالترین دوره تفکر جنسی خود را تجربه میکنند و تقریبا با مردان برابری میکنند. طبق گزارشات کینسی (alfred Kinsey) در "رفتار جنسی در مردان"، ۵۴ درصد از مردها یک یا چندین بار در روز، به رابطه جنسی فکر میکنند، ۴۳ درصد از آنها چند بار در هفته به رابطه جنسی فکر میکنند و ۴ درصد آنها کمتر از یک بار در ماه به این موضوع فکر میکنند. برای یک زن نیز طبیعی و ضروری است که حداقل یک بار در روز به رابطۀ جنسی فکر کند، زیرا به او کمک میکند که به خود بیاید و با خود و بدن خود ارتباط مناسبی بر قرار کند. اگر زنان در روز دقایقی را به خود و زندگی جنسی شان اختصاص دهند، بیشتر به خود میرسند و نسبت به خود احساس بهتری پیدا میکنند. در نتیجه به شناخت درستی از خود و نیازهای شان میرسند، خود را خواستنی مییابند و انرژی جنسی آنها به تدریج قدرت میگیرد. تفکر و رابطه جنسی بعنوان یک تابو تابوهای اجتماعی در مورد روابط جنسی، باورهایی است که نه بدلیل دین و اعتقادات درست، که بدلیل خرافات و اعتقادات غلط، پدید آمده و انسان را تا مرحله یک حیوان تنزل داده است، برای مثال در جوامع مختلف، مرد بعنوان یک موجود برتر (نر طبیعی) حق تفکر، صحبت و عمل در مورد مسایل جنسی را دارد و حتی در برخی جوامع عقب افتاده و گاها پیشرفته حق برتری طلبی و استفاده از زن و تجاوز به حقوق زن (ماده طبیعی) را برای خود قائل است. گهگاه این برتری طلبی در جوامعی مانند جوامع عقب افتاده افریقایی بصورت استفاده از زور گویی و تجاوز جنسی بعنوان ابزاری برای تحقیر یک قبیله و برتری یک قوم و قبیله بکار میرود، حتی در جوامع پیشرفته، ولی سنتی جنوب شرق آسیا نیز، تجاوز به عنف بعنوان یک خطای کوچک از طرف مرد (جنس غالب) محسوب میگردد که با تنبیهی مختصر باید از کنار آن رد شد و زن باید قربانی برتری طلبی مرد در رابطه جنسی و پذیرای اتفاقات افتاده باشد بدون حق اعتراض و تنبیه متجاوز به شرافت انسانی زنان. رفتار این جوامع نشان میدهد که تابوها در متن جوامع امروزی به شکلهای مختلف خود را نشان میدهند، در جامعه ما نیز تابو سکوت زنان در مورد مسایل جنسی به این صورت خود را نشان میدهد که از زنان توقع نمیرود حتی در مورد مسائل جنسی فکر کنند چه رسد به اینکه صحبت کنند، این تابو به نحوی موجودیت جنسی زن را انکار کرده و یا به عبارتی دیگر، حتی جنبه طبیعی (ماده بودن) موجودی بنام زن را زیر سوال میبرد. برای یک زن نیز طبیعی و ضروری است که حداقل یک بار در روز به رابطۀ جنسی فکر کند خداوند در همه موجودات غریزهای بنام غریزه جنسی به ودیعه گذاشته است تا موجب توالد و تناسل و بقای نسل هر موجود زندهای باشد. این غریزه و یا به تعریف دیگر، خواست طبیعی ادامه بقا در موجودات زنده، بسته به تکامل موجودات از گیاه، حیوان و انسان به شکلهای مختلف بوده و با تکامل از هر مرحله به مرحله بالاتر و تکامل خلقت هر موجود، بر کیفیت و ابعاد این رابطه برای ادامه بقا افزوده میشود. در هر سه مرحله حیات گیاهی، حیوانی و انسانی، مسئله ایجاد نسل در اثر جفت گیری ثابت میباشد. در هر دو مرحله حیوان و انسان، علاوه بر جفت گیری و تناسل، بحث غریزه و میل به رابطه جنسی نمایانگر میگردد و در مرحله انسان تکامل یافته، علاوه بر ایجاد نسل و میل غریزی به طرف مقابل، عشق و محبت بین دو زوج و علاقه به رسیدن به یک وحدت روحی و جسمی لذت بخش، اوج تکامل خلقت خداوند را نمایان میسازد. پس لازم است بدانیم که در پس این رغبت جنسی، وظیفه بزرگی توسط خلقت بر عهده هر انسانی گذاشته شده است که از توالد و تناسل شروع میشود و با غریزه و تمایل جنسی جنس نر و ماده ادامه مییابد و با عشق و علاقهی منجر به وحدت و یکپارچگی و هم آغوشی دو موجود شریف، به اوج خود میرسد، که در برگیرنده تمام لذتهای بقای نسل، ارضای میل جنسی و آرامش روحی غیر قابل وصف حاصل از اتحاد دو وجود عاشق و دوستدار هم میباشد. آنچه در فوق بیان گردید مقدمهای بود بر این که، اگر پاسخ شما به سوال مطرح شده بله بود، نه تنها نگران نباشید بلکه بدانید که از لحاظ جنسی و خلقت و آفرینش خداوندی، نه تنها اشتباهی نکرده اید بلکه کاملا در مسیر تکاملی موجودات و مخلوقات زنده قدم برداشته اید و آنچه باید به آن بیافزایید کیفیت روحی و عشق و علاقهای است که، به این تفکر جنسی، تقدس و هویت انسانی میدهد؛ و در این مسیر با رعایت دستورات بسیار سهل خداوند و رعایت حرمتهای انسانی، اوج لذتی (لذت جنسی همراه با آرامش روحی) که خداوند در وجود شما به ودیعه گذاشته است، حاصل خواهد شد. تفکرات جنسی طبیعت شماست و کنترل و هدایت تفکرات جنسی، وظیفه انسانی شماست اگر از جنبه فیزیولوژیکی به خلقت انسان بعنون یک حیوان ناطق نگاه کنیم، نگاه جنسی و غریزه و خواست جنسی حاصل از غرایز و هورمونهای جریان یافته در وجود هر زن و مردی نه تنها نکوهیده نیست که نشان دهنده تکامل ساختار بدنی و فیزیولوژیک و طبیعت زن و مرد (یا بعبارتی نر و مادگی طبیعت) است و اگر هر زن و مردی فاقد این خواستهای غریزی و تفکرات جنسی باشد، از لحاظ طبیعی (همانگونه که در طبیعت مشاهده میکنیم) دارای نقصان خواهد بود. ولی از جنبه انسانی و تکامل یافتگی زن و مرد (در مقابل مرحله حیوانی نر و ماده)، آنچه تفاوت بین انسان و حیوان را رقم میزند، نداشتن میل و کشش و رغبت جنسی نیست، بلکه داشتن تفکر و میل جنسی و همراه با این میل غریزی قدرتمند، داشتن قدرت کنترل و هدایت صحیح این میل غریزی به مسیر درست و صحیح آن و تجربه لذت بخشتر هم آغوشی دو زوج انسانی در کمال آرامش، و رسیدن به وحدت جسم و جان دو روح انسانی است. منبع: سیمرغ