مطهری به دنبال اعدام سران فتنه است
شبکه مردمی اطلاع رسانی(شمانیوز): عضو حزب مؤتلفه اسلامی گفت: واقعیت اصلاحطلبان همان مواضعی است که نسبت به آقای هاشمی در مجلس ششم و آقایان لاریجانی و ناطق نوری در انتخابات ریاستجمهوری سال 76 گرفتند که به نظر من اگر کسی فریب این نوع موضعگیریها را بخورد، ناشی از آن است که یا شناخت خوبی از اصلاحطلبان نداشته و یا اینکه از نظر سیاسی جوانبنگر نبوده است.
به گزارش خبرنگار شبکه مردمی اطلاع رسانی(شمانیوز)، فعالیت گروههای سیاسی مختلف برای حضوری هر چه قدرتمندتر در عرصه رقابتهای انتخاباتی مجلس دهم، معادله چند مجهولی وحدت اصولگرایان، تحرکات زیر پوستی احمدینژاد و همچنین نامه اخیر نماینده همیشه معترض بهارستان به دبیر شورای نگهبان، ما را بر آن داشت تا به سراغ "حمیدرضا ترقی"، عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی برویم تا از هر آنچه در سپهر سیاست کشور اتفاق افتاده، جویاتر شویم. گفتگوی تفصیلی "باشگاه خبرنگاران" با "حمیدرضا ترقی" ، به شرح زیر است. وحدت با محوریت جامعتین ترقی درباره رویکرد حزب مؤتلفه اسلامی درباره وحدت اصولگرایان گفت: حزب مؤتلفه یکی از منادیان وحدت بوده و هست. اعتقاد ما از ابتدای انقلاب، این بوده که نیروهای اصولگرا، باید همیشه برای پاسداری از دستاوردهای انقلاب و تداوم راه حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری، با هم وحدت داشته باشند. لذا هر زمان که اصولگرایان در عرصه رقابتهای انتخاباتی شکست خوردهاند؛ ناشی از عدم وحدت بوده که همین میتواند تأثیر منفی بر روی جریان اصولگرایی بگذارد.
اندر حکایات پاشنه آشیل! ترقی در پاسخ به سؤالی مبنی بر دلیل فشار اصلاحطلبان به وزارت کشور، تصریح کرد: اصلاحطلبان تصور میکنند که یکی از راههای موفقیت در انتخابات آینده مجلس این است که بتوانند هیئتهای اجرایی انتخابات را به دست بگیرند و چون مسئول انتخابات، معاون سیاسی وزارت کشور است و نقش این وزارتخانه در تشکیل هیئتهای اجرایی بسیار مؤثر میباشد؛ لذا تلاش دارند تا وزارت کشور را از حالت موضع معتدل خارج کرده و به فردی بسپارند که کاملا متأثر از جریان اصلاحطلب باشد؛ به همین دلیل از ابتدای روی کار آمدن دولت یازدهم این فشار را به آقای روحانی وارد آوردهاند. اما آقای روحانی هم کاملا متوجه این مسأله است که اگر وزارت کشور از حالت اعتدال خارج و گرایش آن به یک جناح پر رنگتر شود، سلامت انتخابات زیر سؤال میرود و لذا حاضر نیست، به دلیل اینکه یک جناحی چنین توقعی را دارد، دولتش را زیر سؤال ببرد. در عین حال شما مشاهده میکنید، علیرغم اینکه وزیر کشور جزو اصولگراها به حساب میآید اما 80 تا 90 درصد استانداران و فرمانداران که عوض شدهاند، از طیف اصلاحطلب هستند و شیب تغییرات انجام شده به این دلیل کند بوده که واکنشها در سطح استانها خیلی تند نباشد. از حرف تا واقعیت ترقی در پاسخ به سؤالی مبنی بر چرایی قرابت اصلاحطلبان با برخی چهرههای اصولگرا، بیان داشت: اگر کسی اصلاحطلبان را درست بشناسد و هویت شخصیتی و رفتاری آنها را در طول 3 دهه گذشته مورد ارزیابی قرار دهد، به این جمعبندی خواهد رسید که اصلاحطلبان از شخصیتها برای رسیدن به اهدافشان استفاده ابزاری میکنند و با سربازگیری از جبهه مقابلشان، سعی در ایجاد اختلاف و انشقاق در درون جریان حریف را دارند. همچنین اصلاحطلبان با ایجاد شبهه نزدیکی به شخصیتهایی که در درون جریان اصولگرایی تعریف میشوند، قصد دارند تا در بین عوام اصولگرایان که در ریز مسائل سیاسی نیستند و یا به مواضع شخصیتها توجه آن چنانی ندارند، موجه جلوه داده شوند؛ لذا اصلاحطلبان وقتی احساس بکنند که فردی مثل آقای ناطق که در شرایط کنونی و بنا به مصالح کلی که به نظرش میرسد، باید یک موضع بیطرف و یا معتدل را بگیرد، شبهه نزدیکی به چنین افرادی را ایجاد میکنند. واقعیت اصلاحطلبان همان مواضعی است که نسبت به آقای هاشمی در مجلس ششم و آقایان لاریجانی و ناطق نوری در انتخابات ریاستجمهوری سال 76 گرفتند. به نظر من اگر کسی فریب این نوع موضعگیریها را بخورد، ناشی از آن است که یا شناخت خوبی از اصلاحطلبان نداشته و یا اینکه از نظر سیاسی جوانبنگر نبوده است. بعضی از موضعگیریها کمک میکند که سوءاستفادههایی از سوی جریان اصلاحطلب انجام شود؛ البته خود این آقایان نوعا سعی میکنند که موضع صریح خود را نسبت به اینکه در داخل اصلاحطلبان نیستند و به اصولگرایان وابستگی دارند را بعضا مطرح بکنند. مطهری بزرگترین دشمن اصلاحطلبان وی حول نامه "علی مطهری" به آیتالله "جنتی"، گفت: آقای مطهری به دنبال محاکمه آقایان موسوی و کروبی و اعدام آنهاست و از این طریق میخواهد که هزینه این اقدام را به گردن نظام بیندازد. با توجه به عملکرد سران فتنه، قطعا دستگاه قضا آنها را تبرئه نخواهد کرد؛ پس اگر از اینها بخواهد رفع حصر صورت بگیرد، باید محاکمه شوند؛ محاکمه اینها هم بر اساس هر کدام از احکامی که مورد قبول دستگاه قضایی کشور است، چیزی جز اعدام نخواهد بود. آقای مطهری دارد کمک میکند که اینها اعدام شوند؛ ولی آیا اینکه وی محاسبه این سود و زیان را کرده است، اطلاعی ندارم ولی به نظرم مطهری بزرگترین دشمنی را دارد در حق اصلاحطلبان و سران فتنه میکند. نقش محوری آقای رئیس ترقی درباره نقش محوری "علی لاریجانی" در مجلس، گفت: آقای لاریجانی باید مجلس را متعادل نگه دارد و اجازه افراط و تفریط را به مجلس ندهد؛ لذا مقاومتش در برابر بعضی از نمایندگان که تندتر برخورد میکنند، ممکن است که در این مقطع به نفع جریان اصلاحطلب تمام شود؛ ولی این دلیل نمیشود که بگوییم آقای لاریجانی به سمت اصلاحطلبان غش کرده است. وی همان مقداری که در برابر پایداریها اغماض کرده، در مورد اصلاحطلبان مجلس هم این اغماض را به خرج داده است. در "فراکسیون رهروان" که زیرمجموعه آقای لاریجانی است؛ شما مشاهده میکنید که آقای تاجگردون از اصلاحطلبان و آقای باهنر از اصولگرایان حضور دارند. خود این مسئله اغماض آقای لاریجانی در برابر دو جناح سیاسی را نشان میدهد. آقای لاریجانی میخواهد با این کار، اکثزیت مجلس را داشته باشد؛ به همین دلیل باید طوری موضعگیری کند که یک اکثریتی وی را به عنوان محور بپذیرد. تقابل دو جریان عضو حزب مؤتلفه اسلامی در پاسخ به سؤالی مبنی بر چرایی تقابل دولت و مجلس، تأکید کرد: هویت مجلس از هویت دولت مجزاست؛ یعنی مردم مجلس را برای هدایت و نظارت بر دولت و رئیسجمهور را برای اداره کشور انتخاب میکنند. اشتباهی که معمولا در فعالیتهای سیاسی رخ میدهد این است که دولتها تلاش میکنند، مجلس را دولتی کرده تا بتوانند راحتتر کار کنند؛ مجلسها هم طبیعتا وظیفهای به عهده دارند که اگر نخواهند انجام دهند، تبدیل به "وکیلالدوله" میشوند. لذا همیشه رقابتی بین مجلس و دولت وجود داشته است. تداوم این راه برای کشور خیلی خطرناک است که نمایندگان متأثر از قدرت و ثروت، به این مقام برسند و دولتها هم به وکیلالدولهسازی آلوده شوند، باید در اصلاح قانون اساسی این مشکل در آینده حل شود. نفوذ دولت برای رساندن نمایندگانش به مجلس، از دولت آقای "هاشمی" و حزب "کارگزاران" شروع شد که توانستند باهمین روش در جریان انتخابات مجلس پنجم، 90 نماینده را وارد مجلس کنند. مسئله دیگر وجود یک جریان کاملا مخالف دولت در درون مجلس بوده که بیشتر، آنها درصدد سؤال از دولت هستند. در واقع این جریان فعال یا پیشفعالی که در مجلس وجود دارد، دقیقا در مقابل جریانی است که در کنار و حاشیه دولت حضور داشته و سعی در فشار آوردن به آقای روحانی را دارد تا بتواند دولت را از حالت اعتدال خارج کرده و به سمت اصلاحطلبی بکشاند. در یک نگاه کلی مدیریتی، وجود این جریان مخالف دولت در مجلس، برای اینکه بتواند با سؤال و استیضاح وزرا، فشار جریان حاشیهای دولت را خنثی کند، لازم است. مانیفستی از روی تحلیلهای نادرست ترقی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه چرا دولت یازدهم، انرژی و هزینه زیادی را برای حل مسأله هستهای گذاشته است، ابراز داشت: این موضوع برمیگردد به مانیفست دولت که مبتنی بر تفکرات آقای "صریحالقلم" است. آقای صریحالقلم به عنوان فردی که سالها در "مرکز مطالعات استراتژیک" با آقای روحانی کار کرده، تفکرش بر این مبنا استوار است که پیشرفت کشور بدون تعامل با جهان امکانپذیر نیست. کتابها و مقالاتی که وی نوشته است، عمدتا حول این تئوری است که ما تا مشکلمان را با دنیا حل نکنیم، نمیتوانیم پیشرفت کنیم. بر همین اساس مانیفست دولت آقای روحانی بر این مبناست که ما برای پیشرفت و توسعه کشور، اول باید مشکلمان را با دنیا و در رأس آن کشورهای 1+5 رفع کنیم؛ لذا تا در مذاکرات با این کشورها به توافق نرسیم، هیچکدام ازمشکلات اقتصادی کشور، قابل حل شدن نیست. بر اساس این مانیفست غیرواقعی که مبتنی بر تحلیل نادرست از شرایط کشور است، دولت عزم و انرژی خود را بر روی حل مسئله هستهای گذاشته است. در طی این مدت شاید بیش از 8 ماه، دولت به هیچ چیز دیگری جز حل مسئله هستهای فکر نکرده ولی با طرح اقتصاد مقاومتی از سوی "رهبر معظم انقلاب"، به مرور دولت به جای تکیه صرف بر مذاکره هستهای به عنوان تنها راه حل مشکلات کشور، گزینه دیگری را هم مدنظر داشته است. یک گزینهای شدن در حل مشکلات کشور مثل وابستگی به نفت میباشد که اقتصاد کشور را آسیبپذیر کرده است. بیشتر اقتصاددانان دولت بر اساس تئوری آقای صریحالقلم فکر میکنند اما کم کم به این نتیجه رسیدهاند که ما در قبال تعلیقی که یک سال است پذیرفتهایم، به جز آزاد شدن 4 تا 5 میلیارد دلار از داراییهای بلوکه شدهمان، آن هم با هزار مشکل، چه چیزی نصیبمان شده است؟ در حقیقت چیزی نصیب ما نشده است؛ تازه یک چیزی هم اضافه از ما گرفتهاند و خب اگر قرار باشد به اتکای آنها مشکلمان را حل کنیم، اصلا امکانپذیر نیست. تکیه بر ظرفیتهای داخلی و قطع وابستگی بودجه به نفت، تنها راه حل نجات کشور است. *گفتگو: حسام رضایی